فردای اقتصاد: در سالهای اخیر بازار سرمایه در ایران بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. توسعه بازار سرمایه یکی از ارکان مهم توسعه است که در ایران با کیفیت خوبی رخ نداده است. این موضوع را به کمک شاخصهایی میتوان سنجید. در این گزارش به این سوال میپردازیم که در روند توسعه بازار سرمایه، ایران چه جایگاهی نسبت به سایر کشورهای جهان دارد؟ نقاط قوت بازار سرمایه ایران چیست و از چه نظرهایی بسیار کاستی دارد؟
میزان توسعهیافتگی بازار سرمایه چگونه سنجیده میشود؟
توسعه بازار سرمایه در کشورها از چند جنبه سنجیده میشود؛ عمق بازار سرمایه، کارایی بازار سرمایه و دسترسی به بازار سرمایه. عمق بازار سرمایه به نوعی اندازه بازار سرمایه نسبت به تولید ناخالص داخلی را نشان میدهد. کارایی بازار میزان نقدشوندگی سهام در بازار سرمایه را نمایندگی میکند. دسترسی به بازار نیز میزان تنوع شرکتکنندگان در بازار سرمایه را نشان میدهد. صندوق بینالمللی پول سالانه شاخصهای توسعه بازار سرمایه کشورها را محاسبه و منتشر میکند و در هر یک از زیر شاخههای توسعه بازار سرمایه از صفر تا ۱۰۰ به کشورها امتیاز میدهد و نهایتا یک شاخص کلی نیز حاصل از سه زیرشاخه معرفی شده ارائه میکند.
توسعه بازار سرمایه، مانند توسعه بازار مالی که در گزارش قبلی به آن پرداخته شد، برای توسعه اقتصادی حیاتی است. تامین مالی از طریق بازار سرمایه یک شیوه کارا و بهینه برای تامین مالی تولید است و میتواند به اندازه قابل ملاحظهای هزینههای تامین مالی را کاهش دهد. از این جهت میتواند منجر به رشد اقتصادی و افزایش رفاه در جامعه شود. یکی دیگر از شاخصههای مهم توسعه بازار سرمایه، کاهش نابرابری است. توسعه بازار سرمایه امکان این را فراهم میکند که افراد بیشتری بتوانند در سود پروژههای با بازدهی بالا سهیم شوند و لذا میتواند درآمد برابرتری در جامعه ایجاد کند و نابرابری را کاهش دهد.
در میان ۱۸۰ کشوری که صندوق بینالمللی پول دادههای توسعه بازار سرمایه آنها را منتشر میکند، بر اساس دادههای سال ۲۰۱۹، بیشترین سطح توسعه بازار سرمایه متعلق به آمریکا با رقم ۹۰ درصد است، پس از آمریکا، انگلیس، سوئیس، ژاپن و کانادا توسعهیافتهترین بازارهای سرمایه را دارند. ۲۶ کشور بازار سرمایه ندارند و میانگین این شاخص برای ۱۸۰ کشور معادل ۲۱ درصد است. شاخص توسعه بازار سرمایه برای ایران معادل ۱۹ درصد است. جایگاه ایران در شاخص توسعه بازار سرمایه، پایینتر از میانگین کشورهای توسعه یافته، اروپا، آسیا، جهان و حتی پایینتر از کشورهای با بازارهای نوظهور است اما بهتر از کشورهای خاورمیانه و آسیای مرکزی، آفریقا و کشورهای توسعه نیافته است.
شاخص عمق بازار سرمایه؛ ایران هم رده کشورهای توسعه نیافته
یکی از سه زیرمجموعه شاخص توسعه بازار سرمایه، عمق بازار سرمایه است. عمق بازار سرمایه با نسبت ارزش بازار سرمایه به تولید ناخالص داخلی، ارزش معاملات سهام به تولید ناخالص داخلی، و اوراق بدهی دولتی و غیردولتی (شرکتی) به تولید ناخالص داخلی سنجیده میشود.
عمق بازار سرمایه در واقع نشان میدهد که چه میزان از بنگاههای اقتصادی کشورها، سهام خود را در بازار سرمایه عرضه کردهاند، چه میزان این سهمها قابل معامله هستند و اینکه تا چه حد در اقتصاد، دولت و شرکتها از بازار سرمایه تامین مالی میکنند. هر چه تامین مالی بیشتری در اقتصاد از طریق بازار سرمایه صورت بگیرد، چرخش سرمایه در اقتصاد بیشتر بوده و این مساله هزینههای تامین مالی را برای بنگاهها کاهش میدهد و همچنین تجمیع سرمایه جهت راه اندازی پروژههای جدید را تسهیل میکند که این موارد همگی نهایتا منجر به توسعه اقتصادی و کاهش فقر و نابرابری میشود.
در میان ۱۸۰ کشوری که صندوق بینالمللی پول دادههای عمق بازار سرمایه آنها را منتشر میکند، بیشترین سطح عمق بازار سرمایه متعلق به کانادا با شاخص ۹۹.۹ درصد است و جایگاههای بعدی متعلق به کشورهای سوئیس، آمریکا، هلند و سوئد است. میانگین شاخص برای ۱۸۰ کشور معادل ۲۲ درصد است. این شاخص برای ایران معادل ۷ درصد و پایینتر از کشورهای توسعه یافته، در حال توسعه (با بازارهای نوظهور) و خاورمیانه، و تقریبا هم رده کشورهای توسعهنیافته است.
شاخص کارایی بازار سرمایه؛ ایران بهتر از میانگین کشورهای آسیایی و جهان
دومین جنبه از توسعه بازار سرمایه، کارایی بازار سرمایه است. شاخص کارایی بازار سرمایه نسبت گردش نقدینگی یا ارزش سهام معامله شده به کل ارزش بازار است.
شاخص کارایی بازار سرمایه برای ایران معادل ۳۱ درصد است، میانگین شاخص برای کشورهای توسعه یافته معادل ۴۶ درصد و برای کشورهای اروپایی ۳۵ درصد است. وضعیت کارایی بازار سرمایه در ایران از میانگین کشورهای آسیایی و جهان بهتر است.
شاخص کارایی بازار سرمایه برای کشورهای آمریکا، انگلیس، ترکیه، فنلاند، برزیل، کره، ژاپن و ایتالیا معادل ۱۰۰ درصد و برای نامیبیا، چک و پرتغال بالای ۹۶ درصد است. این شاخص برای کشورهای عربی نظیر عربستان، قطر و امارات بسیار بد و بین ۱۰ تا ۱۲ درصد است.
در بین ۱۸۰ کشور مورد بررسی صندوق بین المللی پول، این شاخص برای حدود ۸۰ کشور در محدوده ی صفر است.
شاخص دسترسی به بازار سرمایه؛ ایران هم رده میانگین جهانی
افزایش دسترسی به بازار سرمایه یکی از دیگر شاخصهای توسعه بازار سرمایه است. این شاخص شامل سهم شرکتهای بورسی غیر از ده شرکت با بیشترین ارزش بازار و تعداد منتشرکنندگان اوراق (داخلی و خارجی، شرکتهای مالی و غیرمالی) به ازای هر ۱۰۰ هزار بزرگسال است. در واقع چنانچه بازار سهام کشوری متشکل از تعداد کمی شرکت باشد، به طوری که درصد بزرگی از ارزش کل بازار مربوط به ده شرکت بزرگ باشد، در این صورت دسترسی به بازار سرمایه محدود بوده است. همینطور هرچه تمرکز انتشار اوراق در تعداد کمی از شرکتها یا نهادها باشد، نیز دسترسی کمی به بازار سرمایه وجود دارد.
بر اساس آمار صندوق بینالمللی پول شاخص دسترسی به بازار سرمایه برای ایران معادل ۲۲ درصد است. میانگین این شاخص برای کشورهای توسعهیافته معادل ۵۷ درصد و برای کشورهای اروپایی معادل ۴۳ درصد است. وضعیت ایران در این شاخص هم رده میانگین جهانی، کشورهای آسیایی و کشورهای با بازارهای نوظهور است.
شاخص دسترسی به بازار سرمایه در کشورهای ایرلند، لوکزامبورگ و مالت معادل ۱۰۰ درصد است. این شاخص برای کشورهای قبرس، امارات، سوئیس و موریس بالای ۹۰ درصد است. کشورهای عربی نظیر بحرین (۷۷%) و قطر (۷۶%) وضعیت بسیار خوبی دارند و عربستان (۵۶%) نیز از لحاظ شاخص دسترسی به بازار سرمایه هم رده کشورهای توسعه یافته است. این شاخص برای کانادا، انگلیس و آمریکا به ترتیب معادل ۷۲، ۷۰ و ۶۶ درصد است.
نحسی منابع طبیعی در توسعه بازار سرمایه
شاخص توسعه بازار سرمایه برای ایران ۱۹ درصد و کمتر از میانگین کشورهای توسعه یافته، و حتی میانگین آسیا و اروپاست، اما عموم کشورهای خاورمیانه نیز چنین وضعیتی دارند، یعنی بازار سرمایه توسعه یافته ای ندارند.
یکی از دلایلی که برای کشورهایی نظیر ایران برای توسعه نیافتگی بازار سرمایه مطرح است، مسئله نحسی منابع طبیعی در توسعه بازار سرمایه است. این بدین معناست که منابع طبیعی نظیر نفت و گاز مکانیزمی در اقتصاد ایجاد میکنند که مانع از توسعه بازار سرمایه (و به طور کلی توسعه مالی و توسعه اقتصادی) میشوند.
در نمودار زیر کشورهایی که دارای نفت و گاز هستند، بر اساس شاخص نسبت رانت منابع طبیعی به تولید ناخالص داخلی (میانگین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹) به ۵ دسته از وابستهترین تا غیروابستهترین کشورها تقسیمبندی شدهاند. شاخص نسبت رانت منابع طبیعی (فاصله قیمت تولید با قیمت جهانی آن) به تولید ناخالص داخلی در ادبیات نحسی منابع طبیعی به عنوان شاخصی از میزان وابستگی به منابع طبیعی استفاده میشود. در نمودار مشخص است که هر چه کشورها میزان وابستگیشان به نفت و گاز کاهش میابد، میانگین توسعه بازار سرمایه در آنها افزایش مییابد.
۱۰۵ کشور در دنیا منابع نفت و گاز دارند، میانگین توسعه مالی در بالاترین پنجک یعنی ۲۱ کشور با بیشترین وابستگی به نفت و گاز، که کشور ایران نیز در این دسته قرار میگیرد، معادل ۱۷ درصد است، در پنجک دوم میانگین ۱۹ درصد است و به همین ترتیب میانگین توسعه بازار سرمایه با کاهش میزان وابستگی به نفت و گاز کاهش مییابد.