فردای اقتصاد: آغاز جنگ اوکراین در شرق اروپا در لایه ظاهری خود به بازار انرژی شوک وارد کرد؛ اما زیر پوست این تحولات، برخی معادلات سیاسی جهان و به طور خاص برجام نیز تغییر کرد. برای درک بهتر نیاز است ابتدا نفع روسیه و استراتژی پوتین برای حداکثرسازی منافعش را بررسی کرد و در گام بعدی نیاز است انگیزه اروپا و آمریکا در سیاست داخلی و خارجی شناسایی شود.
ابزار گازی، قدرتنمایی نفتی
وابستگی شدید اروپا به گاز روسیه مهمترین ابزار فشار پوتین علیه غربیها و اتحاد ناتو محسوب میشود. هرچند اروپاییها هنوز نتوانستهاند واردات گاز را جایگزین کنند، اما نکته جالبتر آنکه حتی تحقق این جایگزینی، ضربه بزرگی به اقتصاد روسها وارد نمیکند. در حالی که گاز طبیعی سهم فقط ۲ درصدی را از تولید ناخالص داخلی (GDP) روسیه و ۸ درصدی از کل صادرات را دارد، نفت خام و محصولات نفتی ۱۰ درصد GDP و ۳۶ درصد کل صادرات این کشور را تشکیل میدهند.
همین آمار کافی است تا بتوان متوجه شد چگونه پوتین به راحتی دست به شیر گاز خود میبرد و اروپاییها را نسبت به قطع یا کاهش صادرات این انرژی حیاتی تهدید میکند. در سمت دیگر اما، روسها با تمام قوا در بازار نفت حاضر بوده و شروع به سهمربایی از رقبا کردهاند.
بررسیهای «فردای اقتصاد» نشان میدهد قیمت نفت برنت از آغاز جنگ تا کنون به طور متوسط ۱۱۰ دلار به ازای هر بشکه بوده است که حدودا ۵۰ درصد بالاتر از میانگین یک سال قبل از آن است. بنابراین، حتی اگر میانگین تخفیف ۲۰ درصدی را برای نفت روسیه به مجموع فروشندگان در نظر بگیریم، افزایش ۵۰ درصدی قیمت نفت نشان میدهد درآمدهای صادراتی پوتین همچنان بالاتر از دوران قبل از جنگ است.
رقابت برای سکوی اولی چین
روسیه در دوران تحریم پس از جنگ اوکراین به سرعت به رقابت در بازارهای تشنه نفت ارزان در آسیا به ویژه چین و هند وارد شده است. بر اساس گزارش رویترز، واردات نفت چین از روسیه در ماه مه رشد بیش از ۵۵ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل داشته است. به این ترتیب، روسیه بار دیگر توانست عربستان را پشت سر بگذارد و جایگاه بزرگترین صادرکننده نفت خام به چین را به خود اختصاص دهد.
اخراج ونزوئلا؛ توقف رکوردشکنی ایران در پکن
افزایش شدید قیمت نفت، انگیزه چینیها برای خرید نفت کشورهای تحریمی مانند ایران، ونزوئلا و اکنون روسیه را افزایش داده است. در ماه مارس، یعنی اوایل جنگ اوکراین صادرات نفت ایران به چین به رکوردی بیسابقه رسیده بود که حتی از دوران برجام نیز سبقت گرفت. هرچند برخی علت این ماجرا را سهلگیری غربیها و به طور خاص دولت بایدن برای کنترل قیمتها در بازار انرژی عنوان میکردند، اما نکته مهم آن است که طی ماههای پس از آن روند افزایشی صادرات نفت ایران به چین متوقف شده است.
جالبتر آنکه واردات نفت چین از ونزوئلا تقریبا به صفر رسیده است. به نظر میرسد روسها با دادن تخفیفهای جذاب و استفاده از روابط استراتژیک میان مسکو و پکن توانستهاند به راحتی سهم سایر رقبا از عربستان گرفته تا ایران و ونزوئلا را به درجات مختلف جایگزین کنند.
سهمربایی روسیه در بازار هند
سناریویی مشابه در بازار هند رخ داده است. بلومبرگ در تازهترین گزارش خود نشان داده که چگونه صادرات روسیه به هند از ابتدای سال تا کنون حدودا ۱۰ برابر شده است. همانطور که در نمودارهای زیر مشاهده میشود، روسیه تخفیفهای جدی، بعضا تا ۱۹ دلار به ازای هر بشکه به هند داده و اینگونه توانسته پس از عراق در جایگاه دومین صادرکننده نفت به هند، بالاتر از عربستان، بایستد.
نفتهای زیر خاک مانده
تغییرات ظاهری بازار نفت، یک لایه پنهان در تحولات سیاسی با محوریت برجام نیز دارد. پیش از هر چیز به آمار صادرات نفت و میعانات ایران در دوره برجام و پس از خروج ترامپ از توافق هستهای نگاهی بیاندازیم. در نمودار زیر مشاهده میشود ایران به طور متوسط در دوران برجام ۲.۴ میلیون بشکه و در اوج ۳.۲۵ میلیون بشکه در روز صادرات داشته است. این رقم به طور متوسط پس از خروج ترامپ به نیم میلیون بشکه و اکنون با تمام تلاشها برای افزایش صادرات به یک میلیون بشکه در روز نزدیک شده است.
چشم انتخاباتی آمریکا به برجام
جهان تشنه نفت در ایام جنگ، بین یک تا دو میلیون بشکه تولید بالقوه ایران را از دست داده است. همین موضوع کافی است تا اروپاییها که با بحران انرژی دست و پنجه نرم میکنند با انگیزه بسیار بالایی برای احیای برجام گام بردارند.
آمریکاییها نیز که شاید انگیزه سیاسی و اقتصادی کمتری نسبت به احیای برجام به ویژه پس از تحولات منطقه و کمرنگ شدن حضورشان در خاورمیانه داشتند، اکنون برای توافق هستهای مشتاقتر شدهاند. اثرگذاری بالای قیمت بنزین بر سطح رضایت شهروندان آمریکایی از سیاستمداران امری اجتنابناپذیر است. به ویژه آنکه چند ماه تا انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا باقی نمانده باشد. جو بایدن که پیش از این به دلیل تورم بالا و برخی اشتباهات در سیاست خارجی با افت شدید محبوبیت مواجه شده بود، حالا بیش از هر زمانی برای ورود نفت ایران به بازار انرژی و کنترل قیمت سوخت در پمپ بنزینها انگیزه دارد. موضوعی که کارشناسان معتقدند دلیل اصلی کاهش سختگیریها برای فروش نفت ایران در مقایسه با دوران ترامپ است.
پوتین برجام را دوست ندارد؟
تغییر انگیزههای سیاسی، مختص اروپا و آمریکا نیست. برخی تحلیلگران معتقد بودند تا پیش از جنگ اوکراین، کمرنگ شدن حضور آمریکایی در خاورمیانه، انگیزه بالایی به روسها داده بود تا خود را به ایران به عنوان یک محور مهم در منطقه نزدیکتر کنند. بنابراین، روسیه برای احیای برجام بیش از سایرین تلاش میکرد. حال اما برخی معادلات تغییر کرده و بازگشت نفت ایران به بازار جهانی ممکن است درآمدهای روسیه را کاهش دهد و سلاح پوتین برای فشار به غرب را تضعیف کند. برخی ناکامیها در دورههای اخیر مذاکرات هستهای را بعضا به رویکرد متفاوت روسیه نسبت میدهند و شاید نگرانی از افت قیمت نفت و متعادل شدن بازار جهانی دلیل اصلی تغییر انگیزه آنها نسبت به احیای برجام باشد.
رکود جهانی و زمانی که از دست میرود
چهارمین مجهول معادله پیچیده فعلی به احتمال رکود اقتصادی در جهان برمیگردد. جان کمپ، تحلیلگر ارشد رویترز مینویسد «رکود در اقتصادهای بزرگ، تنها ابزار مطمئن برای کاهش درآمدهای نفتی روسیه است؛ موضوعی که البته سیاستمداران غربی در خانه از شهروندانشان پنهان میکنند».
نگرانی از رکود باعث ریزش سنگین قیمت جهانی کالاها و به طور خاص بازار انرژی شده است (نمودار زیر). به طوری که هر بشکه نفت برنت به قیمت قبل از آغاز جنگ اوکراین برگشته است. برخی تحلیلگران معتقدند اگر سناریوی رکود جدیتر شود و افت قیمتها ادامهدار شود، منابع درآمدی پوتین تضعیف و فرصت اعمال تحریمهای سنگینتر غرب علیه روسیه فراهم میشود.
به بیان دیگر، رکود میتواند در معادله پیچیده فعلی نقش جایگزین یا تشدیدکننده برجام را ایفا کند. اهمیت موضوع برای کشورمان آن است که گذر زمان در فضای رکودی به معنای بیانگیزگی اروپا و آمریکا برای احیای توافق هستهای میشود. به اعتقاد کارشناسان، اکنون ایران در دستبالاترین موقعیت را در مذاکرات دارد و گذر زمان همانطور که میتواند روسیه را در تقابل با غرب تضعیف کند، جایگاه کشورمان را در مذاکره رفع تحریمها تنزل دهد.