۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۸:۴۸

رئیس جامعه دامپزشکان ایران می‌گوید: «پیروز»، حیوان حیات وحش نیست، هنگامی که یک حیوان در اسارت بزرگ می‌شود، دیگر آموزش‌هایی که نیاز است برای ادامه زندگی در محیط‌زیست یاد بگیرد، را نمی‌آموزد. در بهترین حالت، سازمان محیط‌زیست می‌تواند از «پیروز» به‌عنوان یک اینفلوئنسر استفاده کند، کمااینکه تا الان هم این توله یوز بیشتر نقش یک مانکن و اینفلوئنسر در اینستاگرام را داشته است تا یک حیوان حیات وحش.

خبرآنلاین: دکتر پیام محبی، رئیس بیمارستان دامپزشکی تهران، در گفت‌وگو با خبرآنلاین می‌گوید: هر روزی که یک توله‌ی حیات وحش در محیط‌زیست نباشد، از یادگرفتن یکسری مسائل و آموزه‌ها محروم است. بنابراین حتی اگر روزی هم به محیط‌زیست بازگردانده شود امکان اینکه بتواند خود را با این محیط و چالش‌های آن وفق دهد، کم است. به گفته‌ی او، «پیروز» یک حیوان در اسارت است و دیگر هیچ‌وقت نمی‌تواند حیوان طبیعت باشد.

پیروز یوزپلنگی آسیایی و فرزند «ایران» و «فیروز» است که در ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ متولد شد و به نماد یوزپلنگ ایرانی تبدیل شده‌است. این یوز تنها توله باقی‌مانده از سه فرزند «ایران» و آخرین یوز آسیایی متولد در ایران است.

بخشی از این گفت‌وگو در ادامه آمده است:

_این مسئله کاملاً روشن است که پیروز هرگز مانند دیگر حیوانات وحشی و درنده‌ای که در طبیعت رشد و زندگی کرده‌اند، نخواهد شد. این توله یوز خلق‌وخوی درندگی و وحشی‌گری ندارد. در توضیح این جریان، دو مسئله مطرح است؛ اول اینکه حیات وحش به مثابه یک مدرسه است؛ هنگامی که یک توله یوزپلنگ متولد می‌شود، مادرش مانند یک معلم دائماً در حال آموزش و یاد دادن به اوست. انسان هیچ‌وقت نمی‌تواند مادر یک حیوان باشد و آموزش‌ها و خدماتی که مادر به توله ارائه می‌کند را عرضه کند. دوم اینکه به ازای هر یک روزی که یک توله‌ی حیات وحش، فرقی نمی‌کند توله‌ی یوزپلنگ باشد یا کفتار، در محیط‌زیست به سر نبرد، از یادگرفتن یکسری مسائل و آموزه‌ها محروم است. بنابراین حتی اگر روزی هم به محیط‌زیست بازگردانده شود امکان اینکه بتواند خود را با این محیط و چالش‌های آن وفق دهد، بسیار کم است.

_پیروز در محیط‌زیست رها نمی‌شود و قرار است به توران منتقل شود. اتفاقاً اگر در توران باشد، بهتر از تهران است.این پروژه از ابتدا هم قرار بود در توران انجام شود؛ جایی که مادر و پدر «پیروز»، یعنی «ایران» و «فیروز»، در آنجا مستقر هستند. توران به شرایط زیستگاه طبیعی این حیوانات بسیار نزدیک است و برای بارورشدن یوزها مناسب‌تر است. اگر ایران و فیروز هم به توران نمی‌رفتند، باروری آنها میسر نبود.

_این توله یوز حتی در توران هم امکان بازگشت به طبیعت را نخواهد داشت و باید تحت مراقبت باشد؛ از نظر تغذیه‌ای و سایر مسائل همچنان باید بر او نظارت شود.

_ هزینه نگهداری و مراقبت در توران بیشتر است. در تهران، مسائل مربوط به حمل و نقل، تغذیه و سایر امکانات زیستی راحت‌تر انجام می‌شود تا اینکه مکان نگهداری در نقطه‌ای باشد که دسترسی به مسائل این‌چنینی و حتی ارتباط‌گیری و آنتن‌دهی موبایل سخت‌تر است. علاوه بر این موارد، تا مرکز استان هم یک مسافت طولانی پیش‌روست و همین مسئله موجب افزایش هزینه‌های نگهداری در توران می‌شود.

_ موضوع این است که ما صرفاً یک «پیروز» داریم که آن هم تحت شرایط خاصی پرورش یافته است. امکان ریسک‌کردن نداریم و آزمون و خطا در این زمینه به‌نوعی حماقت است.

_اگر برای پیروز جفتی شبیه خودش را پیدا کنیم که در شرایط یکسان با او رشد یافته و در اسارت بزرگ شده باشد و خیلی خلق‌وخوی وحشی نداشته باشد، ممکن است روند جفتگیری راحت‌تر صورت بگیرد. نمی‌توان در این خصوص با قطعیت نظر داد؛ چون پیروز اولین یوزپلنگی است که در اسارت متولد و بزرگ شده و آزمون و خطا در این حوزه، کار خطرناکی است.

_پیروز، حیوان حیات وحش نیست؛ هنگامی که حیوانی در اسارت رشد می‌کند، دیگر آموزش‌های حیات وحش و نکاتی را که نیاز است برای ادامه حیات در محیط‌زیست بداند، فرا نمی‌گیرد. در بهترین حالت، سازمان محیط‌زیست می‌تواند از پیروز به‌عنوان یک اینفلوئنسر استفاده کند، کمااینکه تا الان هم این توله یوز بیشتر نقش یک مانکن و اینفلوئنسر در اینستاگرام را داشته است تا یک حیوان حیات وحش، اما به هرجهت پیروز دارای ژن طبیعی است و می‌توان به‌عنوان یک ژن ذخیره روی آن حساب کرد.