نورنیوز: جامجهانی در روز دوم به شکل رسمی برای ایرانیان آغاز شد. اگر چه پیشبینیها امیدی به برد ایران نداشتند ولی خیلیها به مساوی در این بازی امیدوار بودند. محل برگزاری مسابقه ورزشگاه خلیفه یا همان ورزشگاه ملی قطر بود که برای مسابقات جام جهانی بازسازی و چهل هزار نفر ظرفیت دارد.
-جو تماشاگران قبل از بازی بیشتر تماشاگران ایرانی، ایرانی بودند ولی تماشاگران انگلیس از ملیتهای مختلف هندی، پاکستانی و حتی قطری در بین آنها بود. قبل از شروع بازی تماشاگران با ظاهر مختلف ولی همراه با پرچم ایران در حال شادی بودند از پیر و جوان گرفته تا کودکانی که برای بازی ایران به کشور قطر آمده بودند.
- در بین تماشاگران چند گروه کوچک هم شعارهایی ضد ایرانی میدادند. هر چند آنها هم با بقیه تماشاگران در حال مراوده و گفتگو بودند. از نکات جالب اطراف استادیوم، حضور ایرانیان با لباسهای محلی لری و ترکمنی بود. حتی با هم در حال گفتگو و مراوده بودند. ماجرای بیشرف بعد از شروع بازی دیگر اختلافی بین تماشاچیان نبود و همه به صورت هماهنگ به تشویق تیمملی پرداختند. «ایران - ایران میگفتند و ایرانی با غیرت». ولی انگار حاشیههای دو ماه اخیر اثرش را روی فوتبالیستها گذاشته است و بعد از مدتی حدود ۴۰ دقیقه ایران سه گل خورد.
-مصدوم شدن بیرانوند هم روحیه بازیکنان را خراب کرده بود. جو ورزشگاه سنگین شد و تماشاگران ایران در شوک بودند. همین وقتها بود که پلیس پرچم یکی از تماشاچیان که علامت شیر خورشید داشت را توقیف کرد علت توقیف هم ورود پرچمی به غیر از پرچم رسمی آن کشور براساس قوانین فیفا بود.
-در همان موقع بخشی از تماشاگرانی که نزدیک به آن جایگاه بودند شروع کردند به شعار بیشرف بیشرف دادن. بقیه تماشاگران نمیدانستند ماجرا چیست؟ این اتفاق چند ثانیه بیشتر طول نکشید و کسانی که از تلویزیون ماجرا را پیگیری میکردند احساس کردند که تماشاگران علیه تیم ملی شعار دادهاند.
-بعد از مدتی توجه تماشاگران دوباره متوجه بازی شد. چند دقیقه بعد در همان نقطه یکی از لیدرهای فوتبالی که تماشاگران را ترغیب میکرد که شعار بدهند. تماشاگری با لیدر دعوایش میشود و دوباره همانها شروع کردند به گفتن همان شعار بیشرف.
-بقیه ایرانیهای استادیوم نمیفهمیدند چه شده و آنها را همراهی نمیکردند. بعد از این ماجرا و خوردن سه گل همچنان مردم، تیم ملی ایران را تشویق میکردند. با شروع نیمه دوم و گل خوردن ایران اعصاب تماشاچیان خیلی به هم ریخت. یک بار دیگر هم همانها علیه یکی از بازیکنان شعار دادند. تشویق بازنده وقتی مهدی طارمی گل اول ایران را زد. چهار گل خورده بودیم ولی برای تماشاگران جوری بود که انگار بازی مساوی شده بود. انگار مردم به یک شادی کوچک از این بازی نیاز داشتند و راضی بودند. بعد از گل دوم همین اتفاق تکرار شد.
-بعد کیروش سراغ تماشاگران آمد و از آنها خواست که همچنان تیم ملی را تشویق کنند. چیزی که بعد دیدم رسانهها با عنوان دعوای کیروش و تماشاچیان یاد میکردند. در بین تماشاچیان ایران چند نفری بودند که لباس انگلیس را پوشیده بودند.
-یک نفر هم بود که پرچم هر دو را هم همراه خودش داشت. انگار بین دو کشور مانده باشد. فضای استادیوم همراه با تیم ملی بود. بسیاری از تماشاچیان تماشاچی حرفهای فوتبال نبودند ولی فوتبال ملی برای آنها جذاب بود. برای همین حتی بعد از باخت ایران در مقابل انگلیس خیلی ناراحت نبودند.
-هر چند ایران بدترین باختش در ۷۲ سال گذشته را متحمل شد، همه ما به یک خبر و اتفاق خوبتر نیاز داشتیم ولی انگار معجزهوار و فوری کسی نمیتواند حال ایرانیها را خوب کند. خودمان باید بخواهیم و واقعا تلاش کنیم.