فردای اقتصاد: در روزهای اول اعتراضات کمپینی در توییتر شکل گرفت که طی آن کاربران گفتند «برای» چه مسائلی معترضاند. یک بخش آن به مسائل اقتصادی اشاره داشت.
این نارضایتیها، از فقر و گرانی تا اقتصاد دستوری، ریشههایی ساختاری در اقتصاد ایران دارند که درمان آنها تغییراتی بزرگ میطلبد.
در بخش اقتصادی، ۸ نارضایتی شناختهشده و مشهود بیان شده که در رأس آنها فقر قرار دارد؛ اگر اندازه اقتصاد ایران را بر جمعیتش تقسیم کنیم، سهم متوسط هر ایرانی از کیک اقتصاد به دست میآید، بر مبنای این رقم یک شهروند ایرانی از شهروندان متوسط ۹۰ کشور دیگر کمتر درآمد دارد.
رشد اقتصادی اشتغالزا و فراگیر، همواره یک محور اصلی ریشهکنی فقر مطلق در جامعه است.بزرگشدن کیک اقتصاد از طرق مختلف به بهبود وضع رفاهی همه جامعه، از جمله کمدرآمدترینها میانجامد، به ویژه اگر اصلاح ساختار اقتصادی به گونهای باشد که نقش نیروی کار در خلق ارزش افزوده افزایش یابد، رد پای تورم به عنوان مسئله جدانشدنی اقتصاد ایران در خواسته های مردم به چشم می آید. به نظر میرسد شکایت از گرانی همان شکایت از تورم است؛ ناترازی دخل و خرج دولتها و ناترازیهای شبکه بانکی به شکل مزمنی تورم کشور را در سطح بالایی نگه داشته و حالا به نزدیکی ۵۰ درصد رسانده است.
نفرین منابع در اقتصاد ایران
با اینکه نفت به عنوان طلای سیاه شناخنه می شود اما اقتصاد ایران را تیره بخت کرد، در حضور نهادهای سیاسی ضعیف و غیرفراگیر، درآمد بادآورده نفتی میتواند به جای منفعت ملی، در خدمت ایجاد رانت برای نزدیکان سیاسی دولت تبدیل شود. موانع رشد اقتصادی ایران، از مدیریت نامناسب درآمدهای نفتی، مداخلات قیمتی دولت، بنگاهداری دولتی و مشکلات تجارت خارجی باعث شدهاند فرصتسوزی قابل توجهی برای افزایش ثروت ایرانیان رخ دهد.
دیگرمسئله مهم و ساختاری مسکن است. مسکن به عنوان مهمترین و سنتیترین پناهگاه پسانداز ایرانیان، خاصیت سرمایهای بزرگی پیدا کرده که باعث شده هزینه اجاره و خرید سرپناه برای افراد بسیار بالا رود. این که معضل مسکن یکی از پنج نارضایتی اقتصادی اصلی مردم باشد، کاملاً با وضعیت نابهسامان آن میخواند. در صورت پیدایش ثبات اقتصاد کلان که تحت تأثیر روابط بینالملل باثبات و تورم پایین میتواند در دسترس قرار گیرد، بازدهی سرمایهگذاری در تولید اقتصادی بسیار بالاتر از نگهداری مسکن و ارز خواهد بود.
از این رو، ایجاد شرایط رشد اقتصادی پایدار به خودی خود بخش مهمی از مشکل مسکن را حل میکند.
اکثر نارضایتی امروز جامعه از بورس یا بازار سهام ایران، به سقوط دو سال قبل آن برمیگردد که بسیاری از افرادی را که به خصوص به تازگی وارد بازار سهام شده بودند، از این پناهگاه جدید پولهایشان در مقابل تورم ناامید کرد. سرمایهگذاری و رشد اقتصادی پایین همراه با ترجیح سفتهبازی در شرایط عدم ثبات اقتصاد کلان، باعث شده بورس نتواند وضعیت پویایی داشته باشد
بازارها رفتار پیشبینیشده دارند اما دولتها نه چندان. اقتصاد دستوری باعث میشود فعال اقتصادی نتواند پیشبینیای از آینده داشته باشد. در کنار این ناکاراییها که سقف کوتاه رشد اقتصاد را ایجاد کرده، اقتصاد دستوری انگیزههای زیادی جهت فساد و رانت ایجاد میکند.