فردای اقتصاد: مدیر شدن برای نخستینبار کار سختی است - و بسیاری از ما در مورد چگونگی انجام آن هیچ راهنمایی نداریم. لارنس براون، بنیانگذار C-Track Training، یک شرکت آموزشی در محل کار، میگوید: «بیشتر مردم برای مدیریت آموزش ندیدهاند. روشی که آنها وقتی روی صندلی مدیریت مینشینند این است که یا فقط کارهایی را که دیگران انجام دادهاند تقلید میکنند یا ارتجاعی هستند، یعنی با کاری انجام شده روبرو میشوند و میپرسند «چی؟» و بنابراین به سمت دیگری میروند.» اگر برای نخستین بار مدیر شدهاید، نحوه صحبت با تیم خود برای تعیین انتظارات و مرزها در مورد نحوه انجام کار و نحوه رشد افراد در شرکت بسیار مهم است. وقتی اعتماد یکی از اعضای تیم را شکستید، بازگرداندن آن دشوار است.
در اینجا به برخی از بزرگترین عبارات و قولهایی اشاره میکنیم که میخواهید به عنوان یک مدیر برای نخستین بار از بیان آنها اجتناب کنید:
۱. "هر وقت چیزی پیش آمد به من پیام دهید."
براون می گوید: داشتن یک خط مشی درهای باز از نظر تئوری فوقالعاده به نظر میرسد، اما در واقعیت گفتن اینکه شما همیشه در دسترس هستید، به این معناست که "خودتان را به گونه ای تنظیم میکنید که دائماً در کارتان وقفه ایجاد شود، که بر توانایی شما برای انجام کارتان تأثیر میگذارد." "از آنجایی که شما در مرکز انجام همه چیز هستید، هرگز احساس نمیکنید که میتوانید کنار بروید." به این ترتیب، گفتن به تیم خود که دائماً در دسترس هستید، پیشرفت شغلی شما را متوقف میکند و همچنین مانع از پیشرفت تیم شما میشود. براون گفت، در بدترین سناریوها، شما به تیم خود میآموزید که اگر از شما پاسخی دریافت نکردند، برای انجام کارهایشان به شما وابسته شوند.
براون اعتقاد دارد، راه بهتر این است که مدیران در مورد مرزهای خود در مورد بهترین زمان برقراری ارتباط و نحوه انجام آن بر اساس فوریت یک پرسش، آگاه باشند.
۲. "من همه چیز را به شما خواهم گفت."
آنجلا کاراکریستوس، مربی حرفهای که در زمینه انسانی کار کرده است، میگوید: «در تلاشی برای نشان دادن اصالت و دوست داشتنی بودن خود، یک دام مدیران جدید این است که به تیمهای جدید خود قول بدهند، یا یک سابقه ایجاد کنند که همه چیز را با آنها در میان بگذارند. کاراکریستوس گفت، در حالی که اشتراکگذاری میتواند در ایجاد اعتماد و انسجام در یک تیم مفید باشد، ممکن است مواقعی وجود داشته باشد که شفافیت کامل نه ممکن باشد و نه مناسب. او گفت: «انتقال نظر از یک مشارکتکننده به مدیر به معنای روزهای اشتراکگذاری بیش از حد، داشتن نظر صریح درباره تصمیمهای رهبری و گمانهزنی درباره انگیزههای اعضای تیم به پایان رسیده است». مدیران جدید باید راههایی برای گرد هم آوردن تیم بیابند و مواقعی وجود دارد که بهتر است چیزهایی ناگفته باقی بماند. کاراکریستوس گفت که بهتر است مدیران قول بدهند که تا حد ممکن با تیم خود صادق و باز باشند و اقدامات آنها باید پشتوانه آن باشد. به عنوان یک رئیس، شما همچنین باید مراقب باشید که در هنگام به اشتراکگذاری جزئیات، چقدر معمولی هستید. آن گندوسو، مربی حرفهای، میگوید: «مدیرانی که برای نخستین بار مدیریت میکنند ممکن است سعی کنند با گزارشهای مستقیم خود مانند دوستان رفتار کنند و بیش از حد با آنها آشنا باشند. "این شامل به اشتراک گذاشتن جزئیات صمیمی، اطلاعات شخصی، یا خطاب کردن آنها بصورت غیررسمی با عباراتی مانند "برادر" یا "هی، دختر" است."
۳. "من زمینهاش را ایجاد خواهم کرد."
براون گفت: وعدههای بیپایان مانند " من زمینهاش را ایجاد خواهم کرد " موثر نیستند زیرا میتوانند امید کاذبی ایجاد کنند که این درخواست قطعاً انجام خواهد شد و به این معنی است که "در نهایت ما به مقصد خواهیم رسید."
براون درخواستهای افزایش حقوق را مثال زد: اگر برای اولین بار مدیر شدهاید، احتمالاً بر بودجه نظارت نمیکنید، بنابراین قول دادن به درخواست افزایش حقوق چیزی نیست که بتوانید تضمین کنید. این تمایل معمولاً از جایی میآید که میخواهید رئیسی باشید که خودتان نداشتید. براون گفت: «همه ما مدیر بدی داشتهایم. ما احساس نمیکردیم که آنها قهرمان ما هستند و فکر میکنم همه اینها همان چیزی است که میخواهیم، بدون اینکه بدانیم چه می کنیم.» براون گفت، اما در واقعیت، بهتر است انتظارات را با زبانی مانند «با سرپرستم صحبت میکنم و به شما بازخورد میدهم» توضیح دهید تا اطمینانبخشی مبهم و بعداً گزارش مستقیم خود را ناامید کنید.
۴. "بیایید به جزئیات ریز بپردازیم."
بهعنوان یک مشارکتکننده، تمرکز بسیار روی جنبههای فنی کار، یا «درگیر شدن در علفهای هرز»، ممکن است شما را به یک کارمند ستاره تبدیل کرده باشد، اما میتواند بانی سقوط شما به عنوان یک مدیر جدید باشد. کاراکریستوس گفت، وقتی یک مدیر جدید به سطح رهبری میرسد که دیگران به دنبال جهت می گردند، اعضای تیم میخواهند در مورد اینکه چگونه کار آنها با تصویر یا برنامه بزرگتر مرتبط است، بشنوند. کارمندان نمیخواهند از سوراخ خرگوشها پایین بروند. کاراکریستوس گفت: «مدیران جدیدی که تیم خود را با جزئیات در مورد نحوه انجام کار به هم میریزند، در معرض این خطر هستند که به عنوان یک مدیر خرد یا کوته فکر شناخته شوند. این بدان معنا نیست که تخصص فنی مهم نیست، اما مدیران جدید باید هم تفکر عملیاتی و هم تفکر استراتژیک را نشان دهند.
۵. "این یک موضوع بزرگ نیست."
براون می گوید، مدیرانی که برای اولین بار مدیریت میکنند، اغلب از ارائه اصلاحات و بازخورد ناراحت هستند، بنابراین معمولاً از عباراتی مانند «این موضوع آنقدرها هم بزرگ نیست» استفاده میکنند تا کمتر خشن به نظر برسند. اما این نوع اظهارات به جای اطمینان بخشی به گزارشهای مستقیم افراد، آنها را بیشتر گیج میکند. "اگر این یک موضوع بزرگ نیست، پس چرا به آن اشاره میکنید؟" براون می گوید: «کل این بیانیه همه چیزهایی را که شما گفتید به حداقل می رساند. حتی اگر این یک مکالمه جدی بود، فرد گیج میشود. ... "پس من قرار نیست در این مورد اقدام کنم؟" براون گفت، به جای به حداقل رساندن بازخورد خود، بهتر است مدیران در وهله اول درباره اینکه چرا آن را ارائه می کنند و آنچه را که در تلاش برای تصحیح آن هستند با زبانی مانند: "من نمیخواهم شما وحشتزده شوید، " صریح باشند. نمیخواهم احساس کنید که کارتان را خوب انجام نمیدهید، اما میخواهم این را برای شما برجسته کنم.»
منبع: هافینگتون پست
نویسنده: مونیکا نورز
مترجم: شادی آذری حمیدیان