۲۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۲

در ۲۸ سال گذشته، ۴۳ فرد یوزپلنگ در ایران کشته شدند که به‌طور میانگین هر دو سال، سه یوزپلنگ ایرانی تلف شده‌اند؛ و با در نظر داشتن میزان پایین زاد و ولد یوزپلنگ، تلف شدن یک و نیم یوزپلنگ در سال، به معنای قرار گرفتن در مسیر انقراض کامل است.

خبر تولد سه توله یوزآسیایی در خطر انقراض ایران در ۱۱ اردیبهشت سال ۱۴۰۱ خبری مسرت‌بخش برای دوستداران محیط‌زیست بود و این خبر زمانی مسرت‌بخش‌تر شد که هر سه این توله از جنس «ماده» اعلام شدند. اما کمتر از یک هفته از این ماجرای خشنود کننده نگذشته بود که نخستین توله یوز تلف شد.
درست در زمانی‌که طرفداران این گربه‌سان ارزشمند دلخوش به دو توله دیگر بودند، خبر ماده بودن این توله‌ها هم تکذیب و اعلام شد که هر سه آن‌ها «نر» بوده‌اند. هرچند که این خبر را نمی‌توان ناامید کننده دانست، چرا که این دو توله همچنان به عنوان ذخایر ارزشمند ژنتیکی شناخته می‌شدند، اما خبر تلف شدن توله دوم آب سردی بر سر همه دوستداران و دست‌اندرکاران پروژه حفاظت از یوز ایرانی ریخت.
وضعیت توله سوم هم باوجود اعلام وضعیت مطلوب که زیر نظر دامپزشکان قرار دارد، همچنان در حاله‌ای از ابهام قرار دارد. گرچه احتمالات پیش‌بینی‌ناپذیر در این پروژه بزرگ انکارناپذیر است، اما مساله از آن‌ جا آغاز می‌شود که با رویکردی دیگر مورد واکاوی قرار بگیرد.

اولین زمزمه‌های حفاظت از یوز ایرانی

یوزپلنگ آسیایی یکی از زیرگونه‌های یوز است که بین ۳۲ تا ۶۷ هزار سال قبل از نوع آفریقایی جدا شد. این گربه‌سان که شباهت زیادی به پلنگ دارد اما تفاوت‌های جدی هم با این پسرعموی بزرگ جثه خود را دارد. یوزآسیایی دست و پاهایی بلندتر از پلنگ داشته، خال‌های روی پوست آن سیاه و توپر و به لحاظ جثه سر و بدن از پلنگ کوچک‌تر است. این حیوان روزگاری از «شبه‌جزیره عربستان» تا «هند»، «بیابان‌های قزل‌قوم» و نواحی «خزری و قفقاز جنوبی»، زیستگاه بزرگ خود را داشت که متاسفانه طی قرن بیستم به شدت از این نواحی ناپدید و تنها به بیابان‌های دورافتاده ایران در کویر مرکزی مانند توران(استان سمنان)، نایبندان(استان خراسان جنوبی) و کویر درانجیر(استان یزد) محدود شد. وضعیت این جانوران به‌گونه‌ای است که در فهرست جانوران در آستانه انقراض اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت قرار دارد. ایران هم به عنوان آخرین زیستگاه یوزآسیایی از دهه ۱۹۷۰ شناخته می‌شود و از سال ۱۳۹۰ به این سو پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی شروع شده‌ است. هرچند این اقدام قدری دیر رخ داد اما به هر تقدیر نقطه امیدی برای افزایش تعداد یوزهای آسیایی بود.   

 چه تعداد از جمعیت یوز در  مدت ۸۰ سال کاسته شد؟

در رابطه با تعداد یوزهای آسیایی آمار دقیقی در دسترس نیست که این امر یکی از بزرگ‌ترین مشکلات در پروژه حفاظت است. بنابراین بیشتر آمارهای اعلامی هم بر مبنای حدس و گمان‌های کارشناسان است. گمانه‌زنی‌ها در رابطه با تعداد یوزها از دهه ۱۳۲۰ نزدیک به ۴۰۰ فرد بوده که به تقریب در تمام مناطق استپی و بیابانی نیمه شرقی ایران و بخش‌هایی از نواحی غربی کشور نزدیک مرز عراق دیده می‌شد. پس از جنگ جهانی دوم به‌علت ورود خودروهای جیپ به ایران و سهولت دسترسی شکارچیان به زیست‌گاه‌های یوز و شکار طعمه‌های یوز، جمعیت آن‌ها کاهش یافت. در اواسط دهه ۱۳۵۰، جمعیت یوزپلنگ در ایران ۳۰۰ –۲۰۰ فرد تخمین زده می‌شد.(۱)

در سال ۱۳۹۴ این تعداد ۷۰ فرد(۲) و در سال ۱۳۹۷ این تعداد ۴۷ فرد تخمین زده شد.(۳)
این آمار در سال ۱۳۹۸ به کمتر از ۴۰ فرد رسید(۴) وآخرین گمانه‌زنی‌های تخمینی در سال ۱۴۰۰ هم به گفته «حسن اکبری» معاون سازمان محیط‌زیست وضعیت یوزپلنگ‌های ایران «فوق بحرانی» است و تعداد کل یوزپلنگ‌ها به ۱۲ فرد رسیده که تنها سه فرد از آنها ماده بالغ هستند که وضعیت به شدت نگران ‌کننده‌ای را نشان می‌دهد.
این در حالی است که تا ۱۲ سال پیش شمار یوزپلنگ‌های ایران بالغ بر۱۰۰ فرد بود.(۵)
باید  در نظر داشت که این آمار تنها مربوط به یوزپلنگ‌هایی است که کاملا شناسایی شده و دارای شناسنامه تایید شده بوده که در سال‌های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ دارای تصویر قابل شناسایی و مستند هستند. این تعداد همان‌هایی هستند که از مادر مستقل شده‌ و به عنوان عضوی از جمعیت امکان شرکت در زادآوری مستقل را دارند. از منظر علمی، توله‌ها مادامی که از مادر با موفقیت جدا نشده‌اند، عضوی از جمعیت محاسبه نمی‌شوند.(۶)

از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۵  فقط ۲۱ فرد به دست چوپانان کشته شدند که در ۷۵ درصد موارد، علاوه بر یوزها، پلنگ‌ها و گرگ‌ها هم توسط چوپانان و خرس قهوه‌ای توسط باغداران و زمین‌داران به صورت عمدی و توسط شلیک گلوله کشته‌ شده‌اند و حتی سگ‌های صاحبدار دست‌آموز و نگهبان گله و مزارع نیز مستقیما عامل منجر به مرگ نبوده‌اند.
براساس گزارش سازمان محیط زیست، تنها از بهمن ماه ۱۳۵۸ تا بهمن ماه ۱۳۹۹ تعداد ۳۹۹ درگیری منجر به مرگ ۴۴۳ گوشتخوار ثبت شده که نشان می‌دهد سالانه نزدیک به ۱۰ گوشتخوار بزرگ در ایران کشته شده‌اند. بر اساس همین آمار خرس قهوه‌ای با وقوع ۳۰ درصد و پس از آن کفتار راه راه با ۲۴ درصد و پلنگ ایرانی با ۱۷ درصد بیشترین آمار مرگ و میر را داشتند که مرگ تمامی آن‌ها به‌دلیل تعارضات با انسان در دامداری، باغداری و کشاورزی رخ داده است.

در خصوص یوز ایرانی که در فهرست سرخ «اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت» (IUCN) قرار دارد و به‌ شدت در معرض خطر است، بیشترین میزان آسیب و میزان مرگ و میر را به ترتیب از چوپانان، تصادفات جاده‌ای و شکار غیرمجاز داشته است.
این در حالی‌ است که هیچ اطلاعات و آمار قابل اعتمادی در خصوص حمله یوز به دام‌ها در دسترس نیست و این گمان می‌رود که علت شلیک چوپانان به یوزها، به‌دلیل اشتباه گرفتن آن‌ها با پلنگ به‌دلیل شباهت‌های ظاهری آن‌ها بوده است.
همچنین از سال۱۳۸۳ تا ۱۳۹۵ یعنی طی ۱۲ سال(۲۰۰۴ تا ۲۰۱۶) تعداد ۱۴ فرد یوز نیز بر اثر تصادفات جاده‌ای تلف شده‌اند که آخرین مورد آن نیز در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۱ بوده است. این آمار نشان می‌دهد که این حیوان به‌طور میانگین سالانه بیش از یک فرد در ایران و به دست انسان تلف شده است.(۷)

از این تعداد هم هرساله به دلیل شکار طعمه‌های یوز مانند جبیر، آهو، کل و بز و قوچ و میش وحشی، توسط انسان کاسته شد. در دوران بعد از انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی هم مساله حفاظت از محیط زیست بنابر شرایط جنگی، کاملا  به حاشیه رفت و به تبع آن اقدام مهمی در جهت حفاظت از محیط زیست و به‌طور خاص یوز ایرانی صورت نگرفت. پس از دوران جنگ  تحمیلی هم که بیشتر تمرکز دولت و حاکمیت برای بازسازی کشور بود. تاجایی‌که در سال ۱۳۷۳، و در روستایی از توابع «بافق» استان یزد ۲ فرد توله یوز به دست مردم کشته شدند.
جدول ذیل آمار یوزهای تلف‌شده را طبق گزارش‌های رسانه‌ای نشان می‌دهد.

ردیف استان تعداد سال
۱ یزد ۲ ۱۳۷۳
۲

نامشخص(کوه بافق و پناهگاه حیات وحش دره انجیر و ...)

۲۸ ۱۳۸۰-۱۳۹۰
۳ یزد(کالمند) ۶ ۱۳۹۱
۴ سمنان ۱ ۱۳۹۱
۵ سمنان(گزارشی وجود ندارد و گزارش مربوط به یوزپلنگ ماده دلدار که در سال ۹۴ منتشر شده، مربوط به سال ۱۳۹۲ بوده است) --- ۱۳۹۲و۱۳۹۳
۶ سمنان ۱ ۱۳۹۴
۷ سمنان ۱ ۱۳۹۵
۸ گزارشی در دسترس نیست --- ۱۳۹۶
۹ سمنان ۱ ۱۳۹۷
۱۰ گزارشی در دسترس نیست --- ۱۳۹۸
۱۱ گزارشی در دسترس نیست --- ۱۳۹۹
۱۲ گزارشی در دسترس نیست --- ۱۴۰۰
۱۳ سمنان(توله‌های تازه متولد شده ایران) ۲ ۱۴۰۱
سمنان ۱ ۱۴۰۱
جمع کل ۴۳ ۱۳۷۳-۱۴۰۱

اطلاعات جدول فوق نشان می‌دهد که  در مدت ۲۸ سال گذشته، ۴۳ فرد یوزپلنگ در ایران کشته شدند که به‌طور میانگین هر دو سال، سه یوزپلنگ ایرانی تلف شده‌اند؛ و با در نظر داشتن این‌که از هر ۲۰ فرد در هر ۱۸ ماه(بلوغ کامل) -به دلیل وجود دشمنان طبیعی- تنها یک توله بالغ می‌شود، تلف شدن یک و نیم یوزپلنگ در سال به معنای قرار گرفتن در مسیر انقراض کامل است.

یوزها گرفتار مدیریت

اما فارغ از تعداد یوزهای کشته شده در ایران به دست انسان، آن‌چه که در دوران کنونی بیش از هر چیز دیگر نگرانی‌ها را بابت حفظ این‌ گونه ارزشمند زیاد کرده، نوع مدیریت و رویکرد دولتی است که تعداد زیادی از دوستداران محیط زیست را به شدت نگران کرده است.
از سال۱۳۹۰ که پروژه حفاظت از یوز ایرانی رقم خورد،  یکبار دو یوزپلنگ به نام «کوشکی» و «دلبر» و باری دیگر، «ایران» و «فیروز» برای تکثیر در شرایط نیمه اسارت در این پروژه بزرگ درگیر شدند که تلاش‌ها برای تکثیر از جانب یک جفت نخست بی‌نتیجه بود.
اما بهمن سال ۱۴۰۰ خبر جفتگیری جفت دوم یعنی ایران و فیروز که در شرایط اسارت بسیار بعید به نظر می‌رسید دوستداران این حیوان را به شدت شگفت زده کرد. این پروژه درست در زمان مدیریت «امیر عبدوس»، مدیرکل حفاظت از محیط زیست استان سمنان و تیم او که ارتباطات بسیار خوبی را با متخصصان حفاظت از یوز در آفریقا برقرار کرده بود، رخ داد.
این پروژه به خوبی در حال پیشروی بود که در ۱۴۰۱ به یکباره تیم مربوطه عوض شده و گروهی سرپرستی آن را بر عهده گرفت که سابقه کشته شدن ۵ گورخر ایرانی را در انتقال از «توران» به «پارک ملی کویر» در کارنامه خود داشت.

از همان زمان تولد این توله‌ها شرایط نگهداری و نحوه شیردهی به توله‌ها به شدت مورد انتقاد کارشناسان بود تا این که درست ۴ روز بعد از تولد، نخستین توله تلف شد. علت مرگ گرچه چسبندگی مادرزادی ریه عنوان شد اما، دلیل اصلی ورود شیر به نای حیوان بود.(۸)
توله دوم نیز بعد از گذشت ۱۷ روز  و به دلیل شرایط نامساعد فیزیکی و انتقال سریع به تهران در راه تلف شد و تنها یک توله باقیمانده هم در تهران در حال نگهداری است.
به استناد تحقیقات به عمل آمده شانس بقای این حیوان در آفریقا تا سن ۱۸ ماهگی از هر ۲۰ توله تنها ۱مورد است(۹) که با توجه به شرایط بسیار حساس ایران، این تعداد احتمالا بسیار کمتر خواهد بود و از این‌رو اهمال در شرایط اسارت و به دست انسان و به نوعی تلف شدن یوز در چنین شرایطی بسیار ناگوار است.    

گونه‌های گوشت‌خوار  و بزرگ جثه به عنوان گونه‌های پرچم به شمار می‌روند که در راس هرم غذایی و زنجیره‌ای اکوسیستم قرار دارند. وقتی این گونه‌ها در معرض تهدید و خطر انقراض قرار گیرند بدین معناست که تمامی اجزای آن هرم با مشکل جدی در تامین زنجیره غذایی مواجه شده‌اند.
تاکنون در طبیعت ایران، دو گونه جانوری مهم «شیر» و «ببر» منقرض شده و برای همیشه از طبیعت ایران حذف شده‌اند. از میان گربه‌سانان گوشت‌خوار ساکن در خاک ایران نیز پلنگ‌ها و یوزپلنگ‌ها باقی مانده‌اند که یوزها به سرعت به سمت انقراض پیش می‌روند و متاسفانه پیش‌بینی‌هایی که در سال ۱۳۹۷ از انقراض این حیوان تا پایان دهه ۹۰ شمسی خبر می‌داد، بیش از هر زمان دیگر به واقعیت نزدیک است.

منبع: ایرنا