۹ آذر ۱۴۰۱ - ۱۷:۲۹

طرز فکر کارآفرینی فقط مختص استارت‌آپ‌ها نیست. و این ذهن‌های دارای قابلیت انطباق‌پذیری و ضدشکننده هستند که موفق خواهند بود.

فردای اقتصاد: کارآفرینی جرقه نوآوری ایجاد می‌کند، اشتغال را به پیش می‌برد، اقتصاد را تقویت می‌کند و راه‌حل‌هایی برای طیف وسیعی از چالش‌های محیطی و اجتماعی ارائه می‌دهد. اما قبل از شعله‌ور شدن آن جرقه‌ها و محرک‌ها، یک ذهنیت کارآفرین باید به عنوان یک کاتالیزور عمل کند. روونا بارت، معاون حرفه‌ای کارآفرینی در دانشگاه کوئینزلند می‌گوید، طرز فکر کارآفرینی به رهبران کمک می‌کند تا با "شناخت فرصت‌ها و اقدام بر اساس آنها، تصمیم‌گیری با اطلاعات محدود، و سازگاری و انعطاف پذیری در شرایط نامطمئن و پیچیده، ارزش ایجاد کنند."  

در یک وبینار که توسطدانشگاه ام‌آی‌تی و مدرسه کسب و کار QUT ارائه شد، بارت و بیل اولت، مدیر عامل "مرکز مارتین تراست برای کارآفرینی MIT"، سه ویژگی را به اشتراک گذاشتند که ذهنیت کارآفرینی را بدون توجه به محیط تعریف می‌کند. اولت می‌گوید: "کارآفرینی بسیار بسیار بزرگتر از استارتاپ‌ها است." کارآفرینان باید در سرتاسر جامعه ما حضور داشته باشند و نه فقط در استارت آپ‌های سرمایه گذاری. آنها باید در دولت وجود داشته باشند، آنها باید در شرکت‌های بزرگ وجود داشته باشند، آنها باید در غیرانتفاعی وجود داشته باشند، و باید در مؤسسات دانشگاهی وجود داشته باشند. ما در همه جا به کارآفرین نیاز داریم.»

راه‌حل محور

یک ذهنیت کارآفرینی انعطاف‌پذیر، مدبر و راه‌حل‌گرا است - حتی اگر شرایط چیز دیگری بگوید. بارت می‌گوید، افرادی که این طرز فکرها را دارند، مادام العمر جویای دانش هستند، کنجکاو و خلاق هستند و متفکرانی انتقادی هستند. بارت گفت: «آنها خودگردان، کنش‌گرا و بسیار درگیر هستند. "آنها تفسیرهای خوش‌بینانه از رویدادهای نامطلوب دارند" و مشکلات را به عنوان فرصت‌های بالقوه می‌بینند.‌ بارت گفت: "کارآفرینان به دنبال نگاه کردن به دیگران و ارزشی که می‌توان با حل مشکلات دیگران برای دیگران ایجاد کرد ، هستند و آنها خود را به طور عمدی با جامعه‌ای احاطه می‌کنند تأثیر مثبت و راهنمایی انتقادی داشته باشد." ذهنیت‌های کارآفرین می‌دانند که پیگیری و دنبال کردن چیزی می‌تواند به فرصت‌های پیش‌بینی نشده منجر شود.

سازگار

اولت بر این باور است که طرز فکر کارآفرینی تغییر را در بر می‌گیرد، اگرچه این موضوع همیشه در مدرسه مدیریت آموزش داده نمی‌شود. اولت می‌گوید: «این بدان معنا نیست که ما به کارآفرینان نیاز داریم و نه مدیران. ما به رهبران دوسویه نیاز داریم. ما به مدیرانی نیاز داریم که کارآفرین باشند و بتوانند در مواقع لزوم به سمت مدیر تبدیل شوند و [در صورت لزوم] کارآفرین باشند.» او گفت که وقتی تغییر اتفاق می‌افتد، یک ذهنیت کارآفرینی ماموریت را مد نظر قرار می‌دهد.

ضدشکنندگی

اولت می‌گوید به‌رغم پیش‌فرض‌ها، ضدشکنندگی یک شرط مثبت و کیفیت ذهن کارآفرین است.

ضدشکنندگی چهار بخش دارد:

قلب - اعتماد به نفس برای زمانی که تغییر رخ می‌دهد در این است که تصور نکنید با تغییر چیزی برای زنده ماندن نمی‌ماند، بلکه باید تصور کنید "این چیزی است که ما برای آن ساخته شده‌ایم".

سر - درک این موضوع که وقتی تغییر اتفاق می‌افتد، وقت آن است که عمل کنید و برای کاری که قرار است انجام دهید برنامه‌ریزی داشته باشید.

دست - آئولت می‌گوید: "این کافی نیست که بدانیم وقتی وارد نبرد می‌شویم چه باید انجام دهیم." "ما باید بتوانیم آن را انجام دهیم." این در حال تبدیل دانش سر به توانایی انجام کارها است.

 خانه - ساختن جامعه‌ای که می‌تواند به شما کمک کند منابعی را به دست آورید، به ویژه آنهایی که خارج از کنترل شما هستند.  اولت می‌گوید که اگر بدانید چه کاری باید انجام دهید و توانایی انجام آن را داشته باشید، "پس باید بتوانید منابع را خیلی سریع برای انجام آن جمع آوری کنید."

او می‌گوید که تفکرات ضدشکنندگی و کارآفرینی باید در تمام سطوح سازمان ایجاد شود.

او می‌گوید: «این یک طرز فکر، مهارت و روشی است که برای چالش‌هایی که ما داریم، نه فقط در استارت‌آپ‌های سراسر جهان، بلکه به‌طور جهانی مورد نیاز است.» اگر قرار است به تغییرات آب و هوا بپردازیم، اگر قرار است به مراقبت‌های بهداشت و درمان بپردازیم، اگر قرار است به آموزش بپردازیم، نمی توانیم فقط استارتاپ‌هایی را داشته باشیم که این کار را انجام دهند. ما باید سازمان‌های بزرگی داشته باشیم که زیرساخت، ترازنامه، سایر دارایی‌ها و حضور جهانی داشته باشند تا بتوانیم به این چالش‌های بزرگ رسیدگی کنیم.»

منبع: نشریه دانشکده مدیریت دانشگاه ام‌آی‌تی

نویسنده: مردیت سومرز

مترجم: شادی آذری حمیدیان