ظرفیت فعال معادن ایران امروز نسبت به ظرفیت کل معادن کشور عدد کمی است. در حالحاضر، بیشترین مشکل معادن کشور ما، بحث اکتشاف است که فرآیندی هزینهبر است؛ بنابراین بخش خصوصی به این حوزه کمتر ورود میکند، چون باید ابتدا هزینه کند و سپس ببیند که آیا سرمایهگذاری در آنجا مناسب است یا خیر. بر این اساس، به دلیل ریسک بالا، بخش خصوصی کمتر در اکتشاف سرمایهگذاری میکند. اگر دولت میخواهد هزینهای برای اکتشاف انجام دهد، باید این هزینه در اکتشافهای اولیه انجام شود. در این میان، بهتر است تا حدودی در مساحت کل کشور مشخص شود که کدام رگه معدنی در اعماق زمین با چه درصدی وجود دارد، پس از آن بخش خصوصی میتواند در بقیه اکتشافات عمیق سرمایهگذاری کند.
در سالهای گذشته برای ۲۰ماده معدنی با فاصله ۵/۷کیلومتر نقشهبرداری کردند که اکتشافات در حالحاضر بر آن اساس انجام میشود. اما نقشهبرداری به روش تلهمتری در دستور کار وزارت صمت است که در این روش، نقشهبرداری برای ۴۰ماده معدنی و فلزی با فاصله ۲۵۰متر انجام میشود. در روش تلهمتری، تعداد مواد معدنی مورد شناسایی دو برابر و فاصله ۲۰برابر کاهش خواهد یافت. به عبارت دیگر، شما یک نقطه را میروید و ۲۵۰ مترو دوباره میروید و هیچ چیز از دستتان خارج نمیشود. اما مسئله این است که اجرای این روش زمانبر است. در حال حاضر، روش نقشهبرداری تلهمتری در استان خراسان جنوبی انجام شده و استان به استان پیش میرود. شاید یکی دو سال انجام این کار زمان ببرد، ولی زیرساختی برای قرنهای بعد خواهد داشت که بخواهند از معادن استفاده کنند. پس این نخستین قدم در راه شناسایی دقیق ظرفیتهای معدنی است.
دومین قدم، اولویتسنجی سرمایهگذاریها است؛ یعنی در آن معادنی که بیشترین سودآوری را برای ما دارد، سرمایهگذاری کنیم. تاکنون در کشور ما بیشتر روی معادن آهن سرمایهگذاری شده است. نیاز کشور به آهن ۱۰میلیون تن است، اما برای تولید حدودا ۵۰میلیون تن آهن برنامهریزی شده است، یعنی ۵ برابر ظرفیت و نیاز داخلی کشور است. البته ممکن است نیاز داخلی تغییر کند و در مقاطعی بالاتر برود، اما این مهم است که بیش از نیازمان این محصول را صادر میکنیم. ولی ظرفیت معادن سنگ آهن در کشور آن قدر نیست. قرار است اولویت به معادن مس داده شود که معادن بیشتری دارد و سود بیشتری میدهد.
در حال حاضر، سود مس بالای ۱۰۰درصد است، ولی سود آهن ۲۰ تا ۲۵درصد است. معادن مس ما در دنیا رتبه پنجم را دارد. به عبارت دیگر، با این سرعت استخراج ظرفیت معادن مس تا هزار سال هم تمام نمیشود و همه همان جا میماند. میتوان سرعت استخراج را بالا برد. هماکنون برای افزایش ۴برابری ظرفیت استخراج مس از معادن کشور طی مدت سه سال آتی برنامهریزی شده است؛ یعنی از حدود ۲۷۰هزار تن کاتد مس به یک میلیون تن برسد. اگرچه نمیتوان انتظار داشت که درآمد مس جایگزین کل درآمدهای نفتی شود، اما میتواند جایگزین درصد بسیار بالای از درآمد نفتی شود. شاید نزدیک به ۱۵میلیون دلار بتواند درآمد ایجاد کند.
نکته دیگر درباره افزایش میزان اکتشاف مس و سایر معادن این است که به موازات رشد اکتشاف میزان بهرهبرداری و استخراج هم باید بالا برود. با توجه به آنکه عیار خاکهای مس استخراج شده نیم درصد است، یعنی به ازای یکصد کیلو خاک نیم کیلو مس برداشت میشود، برای یک میلیون تن بایستی ۲۰۰میلیون تن خاک جابهجا شود و برای انجام این کار به ماشینآلات نیاز است که نداریم. قدم دوم که برنامهریزی کردیم این است که متناسب با رشد و توسعه اکتشاف معادن، ساخت ماشینآلات و واردات تجهیزات معدنی را هم رشد دهیم. بر این اساس برای اینکه نه متوقف شویم در ساخت داخل و نه بیخیال ساخت داخل شویم و فقط به سراغ واردات برویم، یک فرمولی را به نام پنج به یک گذاشتیم و گفتهایم به ازای هر پنج خودرو که وارد میشود، یکی از تجهیزات معدنی را در داخل بسازیم.