سفر شیجینپینگ، رئیسجمهوری چین به عربستان در چند سطح قابل تحلیل است.
خط و نشان چین برای آمریکا در ریاض
سطح اول، رقابت آمریکا و چین در سیاست جهانی است. این رقابت تشدید شده و دو طرف تلاش میکنند یارگیریهای خود را انجام دهند. سفر شیجینپینگ به عربستان به نظر میرسد پاسخی است به سفری که جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا در تابستان به عربستان داشت و اعلام موضع در این باره که آمریکا منطقه را ترک نخواهد کرد.
انتخاب مکان اصلی سفر و دعوت از رهبران کشورهای عربی برای حضور در عربستان و دیدار با شیجینپینگ، درست مانند سفر رهبران کشورهای عربی به عربستان برای دیدار با بایدن بود.
البته قابل پیشبینی بود که برخی کشورها مانند عمان و کویت در سطح عالی در این نشست شرکت نکنند، چراکه آمریکا به برخی از متحدانش در منطقه درباره نزدیکی به چین هشدار داده بود.
اگر بخواهیم در سطح جهانی این دیدار را تحلیل کنیم، سفر شیجینپینگ به عربستان نشاندهنده جدیتر شدن رقابت بین آمریکا و چین است.
ازسویی فقدان روسیه در این رقابت رخنمایی میکند و بسیار مهم است. به هر حال روسیه در دو دهه اخیر سعی کرده که حضور خود را در منطقه بیشتر کند، اما اکنون از روسیه شاهد چنین اقدام دیپلماتیکی نیستیم. ضمن اینکه اساسا کشورهای منطقه به احتمال زیاد از چنین اقدامی استقبال نخواهند کرد.
بنابراین لایه اول این سفر نمایانگر آن است که رقابت آمریکا و چین هر روز جدیتر شده و چین به دنبال آن است که برخی از متحدان آمریکا را با خود همراه یا روابط خوبی با آنها برقرار کند تا در صورت بروز درگیری میان آمریکا و چین، این متحدان سابق آمریکا بهصورت کامل طرف واشنگتن نباشند و یک فضای تنفس در فضای بینالملل برای چین ایجاد شود.
چین احتیاط را کنار گذاشت
سطح دوم به سطح منطقهای و نوع نگاهی که چین به خاورمیانه دارد. آمریکاییها معتقدند که در سالهای آینده رقابت اصلی میان واشنگتن و پکن در دو منطقه آسیا و اروپا خواهد بود و خاورمیانه اهمیت گذشته خود را از دست داده است، اما همچنان به دلیل صادرات نفت و ذخایر مالی که در خاورمیانه وجود دارد، آمریکا باید حضور خود را این منطقه کمابیش حفظ کند، ولی واضح است که دیگر نمیتواند مانند گذشته در خاورمیانه حضور نظامی داشته باشد.
چین تا پیش از این، در نزدیک شدن به خاورمیانه، جانب احتیاط را رعایت میکرد. در نشستی که پیشتر بین وزاری خارجه چین و کشورهای عربی برگزار شده بود، چین صراحتا اعلام کرده بود که در صورتی وارد معادلات امنیتی خاورمیانه خواهد شد که کشورهای خاورمیانه بتوانند اختلافات اساسی خود را با یکدیگر حل کنند و منطقه به ثبات برسد.
این موضعگیری به این معنا بود که چین قصد ندارد در اختلافات حساس خاورمیانه وارد شود، کمااینکه در موضوع فلسطین و اسرائیل، چین اثرگذاری چندانی نداشت و تمایلی نداشت که وارد این موضوع شود.
با تشدید رقابت آمریکا با چین، مخصوصا پس از حمله روسیه به اوکراین، به نظر میرسد چینیها احتیاط گذشته و آن سیاست خیزش آرامی که در دورههای ریاستجمهوری پیشین چین مطرح شده بود، در دوره شیجینپینگ به نوعی کنار گذاشته شده است.
ازسویی انتخاب شیجینپینگ بهعنوان رئیسجمهور برای سومینبار در حزب کمونیست چین، قدرت او را در چین و این حزب نمایش میدهد و بدین معناست که از این پس شاهد اثرگذاری هرچه بیشتر تلقیها و برداشتهای شخصی شیجینپینگ در سیاست خارجی چین خواهیم بود.
سخنرانی شیجینپینگ در مراسم صدمین سالگرد تأسیس حزب کمونیسم چین، نشان داد که پکن با تکیه بر سیاست احیای ملی در صدد کنار گذاشتن سیاست خیزش آرام است. بنابراین سفر شیجینپینگ به عربستان و دیدار با رهبران کشورهای عرب که از متحدان اصلی آمریکا در منطقه بودند، پیامی صریح به واشنگتن است که چین تلاش میکند حضور خود را در منطقه مهمی مانند خاورمیانه بیشتر کند.
چین به دنبال منابع برای تکمیل پروژه یک کمربند یک راه
نکته دوم در سطح منطقهای، میزان ذخایر ارزی و پولی است که در کشورهای حوزه خلیج فارس وجود دارد. بنا بر آماری که اعلام شده ذخایر ارزی شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس، چیزی بین سه هزار تا چهار هزار میلیارد دلار است.
چین نیز برای تکمیل پروژه یک کمربند و یک راه، نیازمند پول است و چه جایی بهتر از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس که علاقهمند گسترش روابط با چین هستند.
به چالش کشیدن هژمونی غرب در نظام مالی جهان
علاوه بر آن به نظر میرسد چین هدف دیگری را نیز دنبال میکند و آن به چالش کشیدن هژمونی غرب در نظام مالی جهان است. اگر چین بتواند بخشی از ذخایر مالی کشورهای نفتخیز عضو شورای همکاری خلیج فارس را به انحای مختلف مانند فروش اقلام نظامی، هوش مصنوعی، انرژیهای تجدیدپذیر و ... جذب کند، توانمندیاش در نظام مالی جهان را افزایش مییابد.
تسهیل خرید و فروش نفت به یوان
یکی دیگر از دغدغههای چین، تسهیل خرید و فروش نفت به «یوان» است، اما چین همچنان نسبت به ورود امنیتی به منطقه خاورمیانه و دادن تعهد و تضمین امنیتی به کشورها خودداری میکند و اینجا همان جایی است که برگ برنده آمریکا در خاورمیانه است. بنابراین آمریکا هنوز هم تنها کشور بزرگی است که میتواند امنیت را در خاورمیانه برقرار کند.
تعلل ایران در تصمیمگیری به منافع چین آسیب میزند
اگر در سطح منطقهای با در نظر گرفتن ایران نگاه کنیم یکی از موضوعاتی که طبعا مورد توجه ما ایرانیهاست، آن است که آیا اولویتهای چین در خاورمیانه تغییر کرده است؟ باتوجه به رقابتهای شدیدی که بین تهران و ریاض وجود دارد، شاید این انتظار نمیرفت که شیجینپینگ در این سطح و به این شکل به عربستان سفر کند یا پس از سفر بیانیه شورای همکاری خلیج فارس را تأیید کند.
البته نباید فراموش کنیم که همواره چینیها در جلسات پشت درهای بسته، دغدغههای خود را بیان میکردند، اما آنچه حساسیتها را در ایران دوچندان کرده، علنی کردن و بیان شفاف این مواضع است آن هم در محلی که کشورهایی وجود دارند که با ایران رقابت جدی دارند و ایران نگران مسائلی است که بین این کشورها با آمریکا، روسیه و چین وجود دارد.
باتوجه به اختلافاتی که بر سر امضای توافق ۲۵ساله ایران و چین وجود داشت، این انتظار شکل گرفته بود که چین سیاستهای خاورمیانهای خود را یا با مشورت ایران اتخاذ کند و یا آن را بهگونهای طراحی نکند که با منافع ایران در تعارض باشد.
به نظر میرسد این اقدام چین و صدور دو بیانیه مشترک علیه ایران و تأکید بر عدم مداخله ایران در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نشاندهنده آن است که در شرایطیکه رقابت با آمریکا هر روز جدیتر میشد، تعلل ایران در تصمیمگیری میتواند به منافع چین آسیب بزند. در واقع اگر از زاویه چینیها به موضوع نگاه کنیم، آنها معتقدند که ایران بوده که در امضای توافق احیای برجام تعلل کرده و در مقابل ایران انتظار داشت که چین چنین سیاستی را در این سفر اتخاذ نکند.
تقویت روابط دوجانبه عربستان و چین با تکیه بر نفت
سطح سومی که باید به آن توجه کرد، سطح روابط دوجانبه عربستان و چین است. واقعیت این است که تنش میان روابط آمریکا و عربستان در دو سال اخیر، شدت گرفته و مخصوصا پس از کاهش سقف تولید نفت در اوپکپلاس بهوضوح، آمریکا نارضایتی خود را از عربستان اعلام کرد.
عربستان و امارات در دو سال گذشته تلاش کردند تا به توافقهای امنیتی و مکتوب فراحزبی آمریکا تن دهند؛ یعنی توافقهایی که هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات آن را بپذیرند و به تأیید کنگره برسانند. آمریکا اما از این کار خودداری میکند. عربستان و امارات برای آنکه به آمریکا فشار بیاورند که چنین تعهدی بدهد، به روسیه و چین نزدیکتر میشوند. البته این بدان معنا نیست که روابط عربستان و چین تعمیق نخواهد یافت، اما به عقیده من از آنجاییکه چین آماده نیست تا تضمین امنیتی به عربستان و امارات بدهد، این دو کشور چارهای ندارند که همچنان به آمریکا متکی باشند.
اما ورای این مسئله باید در نظر داشت که چین یکی از بزرگترین مصرفکنندگان نفت در جهان و عربستان بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان بوده و عمدتا مهمترین تأمینکننده نفت چین است. شیجینپینگ با سفر به عربستان تلویحا این پیام را به سایر کشورهای عرب منتقل کرد که ریاض را بهعنوان بازیگر اصلی در جهان عرب به رسمیت میشناسد و این موضوع برای عربستان و بنسلمان بسیار مهم است و بهنوعی جایگاه عربستان را در منطقه تقویت میکند.
پیام جدی سفر شیجینپینگ به ریاض برای ایران
سیاست بینالملل عرصه رقابت و کمبود منابع است و بازیگران تلاش میکنند که متناسب با منافع ملی خود گام بردارند. اگر امروز از چینیها بپرسیم که چرا چنین کردید، پاسخ آنها شفاف و روشن است و آن اینکه در پیگیری منافع ملی چین منتظر تصمیمگیری دیگران نخواهند بود. کمااینکه ما در ایران همواره تأکید میکنیم که در پیشبرد سیاست خارجی خود منتظر تصمیمهای دیگران نیستیم.
سفر شیجینپینگ، رئیسجمهوری چین به عربستان زنگ هشداری است تا ما نسبت به جهان دید واقعبینانهای داشته باشیم و احساس نکنیم که بازیگران دیگر در سپهر سیاست، منتظر ایران میمانند. فرصتها به سرعت در حال گذار است و طبیعتا بازیگران به دنبال آن هستند که از فرصتهای ایجادشده استفاده کنند و این فرصتها همیشه در سیاست بینالملل وجود ندارند.
واقعیت آن است که ایران تلاش زیادی کرد و در داخل هزینههای گزافی داد تا گسترش روابط با چین را پیش ببرند و این موضوع را به افکار عمومی بقبولانند، اما امروز شاهدیم که به خاطر تعلل در تصمیمگیریها به علت فقدان اجماع نظر، چینیها به شکلی محترمانه اما شفاف این پیام را به ایران ارسال میکنند که پکن منتظر هیچ بازیگری نخواهد ماند.
بنابراین سیاست خارجی ایران باید از فرصتهایی که به وجود میآید به سرعت استفاده کند و نگاه واقعبینانه به جهان را تقویت کند.
کارشناس ارشد روابط بینالملل