اشتباه کردن، بخشی از فرآیند کارآفرینی است. اما برخی اشتباهات میتوانند برای کسبوکارتان مهلک باشند.
به همین دلیل است که اهمیت درس گرفتن از اشتباهات برای صاحبان یک کسبوکارهای کوچک، نسبت به دیگر کارآفرینان از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است. در اینجا به مخربترین اشتباهات مشترک اغلب کارآفرینان اشاره میکنیم:
- اعتمادبهنفس بیش از حد
راهاندازی یک کسبوکار نیازمند مقداری اعتماد به توانمندیهایتان است. اما بسیاری از صاحبان کسبوکارها چنان اعتماد و دلبستگیای به ایده تجاری خود دارند که دیگر به دنبال تحقیقات درست و نوشتن طرح تجاری برای خود نمیروند. انجام ندادن تحقیق برای تعیین میزان سوددهی ایده تجاریتان از همان ابتدا شما را در مسیری اشتباه قرار میدهد.
اگر ایده تجاری شما توجیح اقتصادی نداشته باشد، هیچ کاری برای اینکه توجیح اقتصادی پیدا کند، نمیشود انجام داد. حتی صرف همه پولتان نخواهد توانست چنین استارتآپی را نجات دهد. زمان صرف کنید تا میزان تقاضای بازار برای محصول خود و سطح رقابتی که احتمالا با آن مواجه خواهید شد را بسنجید. سپس یک طرح برای کسبوکار خود تدوین کنید. نیازی نیست که این طرح طولانی باشد، حتی یک طرح دو صفحهای هم کافی است.
- انتخاب شریک تجاری نامناسب
داشتن یک شریک تجاری میتواند کسبوکار شما را به سمت موفقیت سوق دهد. در هر صورت دو نظر بهتر از یک نظر است. انتخاب یک شریک مناسب میتواند امکان دسترسی شما به طیف گستردهتری از شبکهها و متخصصان را فراهم کند و بر توان مالی شما بیافزاید. در مجموع همه اینها به معنای افزایش شانس موفقیت برای کسبوکار شماست.
علاوه بر همه اینها، یک شریک تجاری به شما زاویه دید دومی میدهد، چیزی که در زمان اتخاذ تصمیمات مهم، حیاتی است. شما میتوانید از لحاظ روحی یکدیگر را حمایت کنید تا از پس لحظات سخت سفر کارآفرینی برآیید.
از آنطرف اما یک شریک تجاری بد میتواند به آسانی کسبوکار شما را پائین بکشد. اگر شما طرز فکر، ارزشها و اهداف متفاوتی داشته باشید، معمولا با هم اختلاف خواهید داشت و این در نهایت حیات کسبوکارتان را نابود میکند. در انتخاب شریک همیشه مهارتها، تجربیات، ارزشهای شخصی و توانمندی مالی او را مد نظر قرار دهید. حدس و گمان را کنار بگذارید و به دقت با شرکای احتمالی «مصاحبه» کنید تا ببینید چقدر با هم همخوانی دارید.
- استخدام نیروی کار ارزان برای صرفهجویی
در ظاهر استخدام ارزانترین نیروی کار، مقرون به صرفهتر به نظر میرسد. اما واقعیت چیزی غیر از این است. اتخاذ تصمیمات استخدامی بر اساس هزینه میتواند به شما ضربه بزند. نیروی کار ارزان به دلیلی ارزان است: این افراد احتمالا بیمهارت، بیتجربه و غیرقابل اتکا هستند. کارکنان بامهارت، و باتجربه انتظار داراند در ازای خدماتشان دستمزد خوب دریافت کنند. البته این به معنای استخدام افرادی که دارای مهارتهای بالا اما غیرضروری هستند، نیست. باید ببینید میانگین نرخ دستمزد برای سمت مورد نظر در منطقه شما چیست و بر اساس آن حقوقی رقابتی پیشنهاد کنید. هرچه کارمندی از مهارت و تجربه بالاتری برخوردار باشد، مجبورید برای او دستودلبازتر شوید. برای یافتن فرد مناسب شغل مورد نظر، به این فکر کنید که او چه کاری باید انجام دهد؟ وظایف روزانه او چگونه خواهد بود؟ جایگاه او کجای طرح تجاری شما خواهد بود؟ از این اطلاعات استفاده نمایید تا یک طرح توصیفی از جزییات شغل مورد نظر تهیه کنید. هنگام مصاحبه پرسشهایی را مطرح کنید که به شما کمک کند تجربه، مهارت و مناسب بودن متقاضی را محک بزنید. داشتن اعضای قدرتمند در تیمتان کلید موفقیت پایدار کسبوکار شماست.
- تحلیل بیش از حد
گر چه برخی کارآفرینان از برنامهریزی کافی غافل میشوند، برخی دیگر گرفتار برنامهریزی بیش از حد میشوند که این به نوبه خود منجر به ازکارافتادگی قوه تحلیل آنها میشود. این شرایط، اتخاذ تصمیمات فوری را غیرممکن میکند و منجر به فرصتسوزی میشود. فلج شدن و گیرافتادن در تحلیلها، دلیل اصلی تاخیر در پروژهها، جلسات متعدد و بیپایان و حرکت کند در مراحل تولید است. برای پایان دادن به این چرخه باطل و موفقیت در مسیر کارآفرینی، باید در تصمیمگیریها قاطع باشید. صرف بیش از اندازه وقت برای جمعآوری اطلاعات به آسانی میتواند به توقف بیانجامد. این موضوع را بپذیرید که هر چقدر هم تحقیق و بررسی کنید، هرگز نخواهید توانست همه چیز را بدانید. برای تعیین چند عامل مهم، تحقیقات کافی انجام دهید و سپس تصمیم خود را اتخاذ کنید. بعد هم به اندازه کافی انعطافپذیر باشید تا از اشتباهات خود بیاموزید و هر جا که نیاز بود، اشتباهات را اصلاح کنید.
- قیمتگذاری غلط بر محصولات
یکی از انتخابهای دشوار اما ضروری در کسبوکارتان قیمتگذاری بر محصولاتتان است. همه حوزههای کسبوکار شما تحت تاثیر قیمتهایی که بر محصولاتتان میگذارید قرار میگیرند، از جمله: جریان نقدینگی، حاشیه سود، دستمزدها و استطاعت شما در پرداخت هزینهها.
تعیین قیمت خیلی بالا میتواند موجب فراری دادن مشتریان بالقوه شما شود. قیمتگذاری بیش از حد پایین هم به این معناست که سود کسبوکار شما حداکثرسازی نخواهد شد. متاسفانه هیچ روش ثابت و مشخصی برای تعیین بینقص قیمتها وجود ندارد.
برای تعیین قیمت مناسب محصولات و خدمات، مجبور هستید کارهای رقیب خود را پیگیری کنید. علاوه بر این، مطمئن شوید که هزینههایتان را پوشش میدهید و در نهایت حاشیه سود معقولی هم خواهید داشت.
منبع: Standardmedia
نویسنده: پائولین میوایندی
مترجم: شادی آذری