۲۴ دی ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۵
چه عواملی باعث افزایش مهاجرت ایرانیان شده است؟

میل به مهاجرت بین ایرانی‌ها روندی صعودی را طی می‌کند؛ میان محرک‌های مختلف آن، کدام‌یک اثر کمّی بیشتری دارد؟

فردای اقتصاد: این درک عمومی در جامعه ایران وجود دارد که میل به مهاجرت طی سال‌های اخیر بیشتر شده است. این اتفاق به ویژه میان تحصیل‌کرده‌ها و افراد دارای مهارت و دانش بیشتر حس می‌شود که اتفاقاً باعث شده صاحبان کسب‌وکارها و حتی بخش‌های دولتی برخی نیروهای انسانی باتجربه خود را از دست بدهند. رصدخانه مهاجرت ایران اخیراً پژوهشی علمی برای ریشه‌یابی دقیق‌تر علل مهاجرت تهیه کرده است با عنوان «شناسایی عوامل اثرگذار بر مهاجرت ایرانیان». این پژوهش در هفته گذشته طی  نشستی در مؤسسه کار و تأمین اجتماعی توسط مهران بهنیا، پژوهشگر اقتصادی ارائه شد. جمع‌آوری آمارهای باکیفیت از مهاجرت و برآورد اثر کمّی عوامل احتمالی، از جمله نکاتی است که مرور این پژوهش را مهم می‌کند. در ادامه گزارشی از ارائه پژوهش نام‌برده را می‌خوانید.

با توجه به این که اطلاعات داخلی مناسبی از مهاجرت ایرانیان وجود ندارد، پژوهشگران از داده‌های کشورهای دیگر و ویزای دریافتی توسط ایرانیان استفاده کرده‌اند. نمودار بالا نتیجه این برآورد را نمایش می‌دهد. مهاجرت از ایران به مقصد کشورهای نامبرده طی یک دهه ۲.۷ برابر شده است. در حالی که در این دوره جمعیت کشور ۱۵ درصد افزایش یافته است.

علت‌های آشکار و پنهان ترک وطن

همه یک شهود کلی پیرامون علل افزایش مهاجرت ایرانیان داریم. از طرفی عوامل اقتصادی قرار دارد که آن‌ها را می‌توان در دو دسته گنجاند؛ سطح رفاه، درآمد و دستمزد در یک سو قابل ذکر است و در کنار آن شرایط نامناسب بازار کار، بیکاری و عدم ایجاد شغل. عوامل غیراقتصادی مهاجرت هم از نوع اجتماعی است که می‌توان آن را در ناامیدی نسبت به شرایط آینده خلاصه کرد و هم از نوع سیاسی که از عدم اثرگذاری در تغییر مسیر آینده می‌آید. اما کدام نظریه‌های اقتصادی این عوامل را توضیح می‌دهند، چگونه می‌توان اثر کمّی هرکدام از ریشه‌های نام‌برده را اندازه گرفت و چه برآوردی از روند مهاجرت در آینده ایران وجود دارد؟ این‌ها پرسش‌های اصلی‌ای است که پژوهش می‌خواهد پاسخ دهد.

در میان ادبیات اقتصادی گسترده‌ای که برای مهاجرت وجود دارد، دلایل ساختاری-تاریخی در یک سو قرار دارند که می‌گویند مهاجرت توسط ساختار اقتصادی و نابرابری قدرت شکل می‌گیرد. اما در سوی دیگر، تئوری‌های کارکردگرایانه وجود دارند که تصمیم به مهاجرت را یک بهینه‌سازی رفاه از سوی فرد یا خانوار می‌بینند. این نظریه‌ها در دو سطح خرد و کلان به تحلیل می‌پردازند که در نهایت یکی از نظریات خرد این حوزه، یعنی نظریه چشم‌انداز به تشخیص پژوهشگران مقاله بیشترین توضیح‌دهندگی را برای پدیده حال حاضر مهاجرت ایران دارد.

نظریات خرد و کلان برای مهاجرت

به عنوان نمونه مطرحی از رویکردهای خرد و کلان به مهاجرت، می‌توان این دو رویکرد را در نظریه نئوکلاسیک‌ها مشاهده کرد؛ رویکرد کلان نئوکلاسیک می‌گوید جریان نیروی کار حاصل تفاوت دستمزد در مناطق جغرافیایی مختلف است. بنابراین، نیروی کار در مناطقی با مازاد نیروی کار و سطح دستمزد پایین به مناطقی با کمبود نیروی کار و سطح دستمزد بالا سوق پیدا می کند. این جریان تا جایی ادامه پیدا می کند که اختلاف دستمزد در دو منطقه برابر با هزینه مهاجرت شود.

تئوری خرد نئوکلاسیک به بررسی فایده و هزینه فرد از مهاجرت می پردازد، زیرا در سطح خرد مهاجرت بین‌المللی یک نوعی از سرمایه گذاری است و هدف مهاجران بیشینه‌کردن درآمد است. بنابراین توسعه این مدل‌ها بر اساس مدل‌های سرمایه انسانی است که در آن تصمیم به مهاجرت را می‌توان به عنوان یک سرمایه گذاری در سرمایه انسانی در نظر گرفت که بازده آن با استفاده از ارزش فعلی خالص درآمد انتظاری در آینده اندازه‌گیری می‌شود.

چشم‌انداز آینده چگونه روی میل به مهاجرت تأثیر می‌گذارد؟

یکی از تئوری‌های شاخص در زمینه مهاجرت، نظریه چشم‌انداز است که با بررسی انگیزه‌های مهاجرت، از قدرت توضیح‌دهندگی بالایی از رفتار مهاجران، به خصوص نیروی کار ماهر و متخصص برخوردار است. دانیل کانمن و آموس تورسکی بینش‌های نظریه چشم انداز را اولین بار در مقاله ۱۹۷۹ خود مطرح کرده‌اند که از آن زمان تا کنون این نظریه در شاخه اقتصاد رفتاری توسعه یافته و همچنین برای توضیح فرآیند تصمیم‌گیری مهاجرت مورد استفاده گسترده قرار گرفته است.

این نظریه بیان می‌کند تصمیم افراد برای مهاجرت نتیجه تعدیل انتظارات در مورد چشم‌انداز آینده است. افرادی که بالقوه شرایط مهاجرت را دارند، به طور مداوم چشم‌انداز عمومی اقتصادی، از جمله وضعیت بیکاری و دستمزد را با نقاطی مرجع مقایسه و ارزیابی و انتظارات خود را از آینده به‌هنگام می‌کنند (مقایسه شرایط امروز با گذشته یا وضعیت فردی در یک کشور دیگر با شرایط مشابه). در واقع آنان ارزش انتخاب گزینه مهاجرت را، که تابعی از فاصله چشم‌انداز آتی با نقاط مرجع مورد نظر آن‌ها است، پیوسته ارزیابی می‌کنند و اگر فاصله چشم‌انداز آینده با نقاط مرجع، دچار انحرافات بزرگی شود، پروژه مهاجرت یا فعال شده یا لغو می‌شود (به تعویق می افتد).

اما آنچه که قدرت توضیح‌دهندگی این نظریه را متمایز می کند، عدم تقارن ترجیحات افراد نسبت به ریسک‌ها یا رخدادهای مثبت و منفی است؛ بر اساس تئوری چشم انداز، افراد جامعه آن میزانی که از زیان دوری می‌کنند بیش از اشتیاق آن‌ها برای سودی معادل است و این باعث می‌شود افراد ریسک‌های بالاتری را برای جلوگیری از ضرر بپذیرند تا کسب سودی معادل.

بنابراین بر اساس این تئوری، عامل اصلی مهاجرت چشم‌انداز اقتصادی فرد نسبت به آینده است که با یک وضعیت مرجع (کشور هدف مهاجرت) مقایسه می‌شود و با افزایش شکاف چشم انداز کشور مقصد نسبت به کشور هدف و عبور این شکاف از یک آستانه فردی، فرد تصمیم به مهاجرت می‌گیرد.

تصویر مهاجرت ایرانیان در آمار

طی سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۹ تعداد ویزاهای صادرشده برای ایرانیان در کشورهای مختلف روندی افزایشی داشته و مجموع آن فقط در سال ۲۰۱۵ اندکی کاهش را تجربه کرده است. مقاصد اصلی آمریکا، کانادا، انگلستان، اروپا و استرالیا بوده‌اند. از سال ۲۰۱۶ ترکیه هم به جمع کشورهای مهم به عنوان مقصد مهاجرت اضافه شده و تعداد مهاجران ورودی به این کشور رشد زیادی طی کرده است؛ به طوری که تعداد ویزای صادرشده ترکیه در سال ۲۰۱۹ بیشتر از ویزاهای اروپا برای ایرانیان در این سال بوده است.

در رابطه با آمار مهاجرت‌های تحصیلی هم از داده‌های برخی کشورها می‌توان استفاده کرد.‌ این نوع مهاجرت بخش عمده‌ای از انواع مهاجرت ایرانیان را تشکیل می‌دهد. به طوری که در سال‌های اخیر بیش از نیمی از مهاجرت سالانه به کانادا با اجازه تحصیل بوده، اکثریت مطلق ویزاهای صادره برای ایرانیان جهت ورود به ایالات متحده هم تحصیلی بوده‌اند و برای انگلستان در سال ۲۰۲۱، سهم مهاجرت تحصیلی نزدیک به نصف بوده است. در مجموع روند مهاجرت تحصیلی به دو کشور کانادا و انگلستان در سال‌های اخیر صعودی بوده اما برای آمریکا، از سال ۲۰۱۵ روند نزولی شده که به سختگیری‌های صدور ویزا برای ایرانیان به ویژه از دوران ریاست جمهوری ترامپ بازمی‌گردد.

آثار شکاف چشم‌انداز ایران و مقاصد مهاجرت ایرانیان

نتایج پژوهش حاکی از اثر چشم‌گیر افت چشم‌انداز در داخل کشور و همچنین وضعیت بازار کار است. برآورد مدل تجربی این پژوهش

  • یک واحد درصد افزایش در تفاوت نرخ بیکاری بین ایران و کشورهای مقصد مهاجرت، به طور متوسط ۲.۷ درصد میزان مهاجرت به این کشورها را افزایش می‌دهد. بنابراین وضعیت بازار کار یک عامل مهم و تأثیرگذار در مهاجرت است.
  • نتایج نشان می‌دهد که جریان‌های مهاجرت به چشم‌اندازهای منفی در ایران واکنش معنادار و افزایشی نشان می‌دهد و به چشم‌اندازهای مثبت در کشور مقصد نیز وابسته است؛ اما به چشم اندازهای منفی اقتصادی در ایران وابستگی بیشتر و قوی‌تری دارد. این واقعیت نمایش‌گر زیان‌گریزی افراد برای مهاجرت است که در نظریه چشم‌انداز هم توضیح داده شد. برای کسب اطلاعات مربوط به چشم‌انداز افراد، از شاخص اطمینان مصرف‌کننده برای کشورهای مقصد مهاجرت و از آمارهای پژوهشکده پولی و بانکی پیرامون چشم‌انداز اقتصادی در داخل استفاده شده است.
  • نکته کلیدی آن است که تغییر چشم انداز مثبت به منفی در ایران می‌تواند منجر به افزایش حدود ۱۵ درصدی جریان مهاجرت شود، یعنی حدود ۵ برابر بیشتر نسبت به افزایش ۱ درصد نرخ بیکاری. بنابراین اهمیت ادراک افراد نسبت به آینده بیش از تحولات در بازار کار و اقتصاد است. این فهم و چشم‌انداز افراد از آینده می‌تواند طیف وسیعی از عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را در بر بگیرد.

در مجموع به نظر می‌رسد افت چشم‌انداز آینده عاملی مؤثرتر از وضعیت رفاه فعلی یا حتی وضعیت نسبی بازار کار و درآمد سرانه نسبت به کشورهای مقصد است. تغییرات جدی چشم‌انداز در سال‌های اخیر توضیح می‌دهند که چرا تمایل به مهاجرت میان ایرانیان روندی افزایشی را طی می‌کند. به ویژه توجه به مثال ترکیه آموزنده است. با وجود این که ترکیه در مدت اخیر دچار برخی نابه‌سامانی‌ها در حوزه اقتصاد شده، اما روند مهاجرت به آن صعودی بوده است؛ چرا که برای تصمیم به مهاجرت، اثر افت چشم‌انداز در ایران مهم‌تر از افت چشم‌انداز کشور مقصد است.

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha