فردای اقتصاد: دولت رئیسی پیشتر ادعا کرده بود نهایتاً پرداخت یارانههای جدید را به سمت کالابرگ الکترونیک خواهد برد، یعنی احتمالاً اعتبار یارانه داخل کارت بانکی افراد فقط برای خرید کالاهای اساسی قابل استفاده شود. حالا به نظر میرسد دولت از اجرای کالابرگ الکترونیک فعلاً عقب نشسته است. اما در هر صورت به این یارانه کالایی میتوان ایرادات مهمی وارد کرد؛ اجازهندادن به افراد برای تصمیمگیری مصرفی خود، سطح رفاهشان را کاهش میدهد و آزادیشان را محدود میکند. اما در دفاع از کالابرگ میتوان به احتمالاتی مانند این اشاره کرد که سرپرست خانوار به فکر تأمین کافی نیازهای سایر اعضای خانوار نباشد یا این که والدین به نیازهای تغذیهای فرزند خود توجه کافی نداشته باشند. در چنین شرایطی یارانه مختص خوراکیها قابل دفاع است. اما درباره طرح یارانهای فعلی دولت که اکثر اقشار جامعه را دربرمیگیرد و هدفش کمک به اقشار آسیبپذیر خاص و محدودی نیست، به نظر میرسد معایب یارانه کالایی بیشتر از مزایایش خواهد بود.
بنا بر خبر ایرنا، رئیس سازمان برنامه و بودجه امروز در نشست با خبرنگاران گفته «قانون میگوید که یارانه به صورت کالابرگ باشد اما نظرسنجیهای رسمی نشان میدهد که مردم میخواهند در استفاده از آن آزاد باشند». فارغ از این که منظور میرکاظمی از نظرسنجیهای رسمی چیست و تا چه حد نتایج آنها معتبر است، میتوان به مزایا و معایب هر نوع از یارانهها فکر کرد و با توجه به شرایط موجود و اهداف یارانهای که دولت پرداخت میکند، یکی را ترجیح داد. با توجه به مواردی که در این گزارش مطرح میشود، به نظر میرسد ترجیح بیشتر یارانه نقدی توسط مردم چندان هم دور از شهود نیست و به نظر میرسد حتی انتخاب منطقیتر هم یارانه نقدی است.
پرداخت کالابرگ به جای یارانه نقدی چه ایرادی دارد؟
از دو منظر میتوان به پرداخت یارانه کالایی به جای یارانه نقدی ایراد وارد کرد. نقد اول این است که اگر معیار اصلی سیاستگذاری رفاه افراد است، خود آنها با توجه به بودجهای که در اختیار دارند (مثلاً مجموع درآمد خودشان به اضافه یارانه) و سلایقشان، بهترین تصمیم ممکن را برای تخصیص بودجه شخصی میگیرند. بنابراین دخالت دولت باعث میشود رفاه آنها کمتر از این یا در بهترین حالت، به همان اندازه شود.
مرز دخالت دولت در تصمیمات افراد
اما نکته دوم به آزادیهای فردی مربوط است؛ دخالت دولت در شیوه تخصیص یارانه به گونهای اجبار مردم به صرف پولشان در زمینهای خاص است. به یاد داشته باشیم که یارانه پرداختی که واقعاً از جیب یک شخص به نام «دولت» نیست، بلکه در واقع بخشی از درآمد کل مردم ایران است که دولت دارد آن را بازتوزیع میکند؛ به عبارتی بخشی از درآمد ثروتمندترها به افرادی که نتوانستهاند در سطح رفاه مناسبی قرار گیرند، منتقل میشود (با فرض دهکبندی صحیح). بنابراین در اینجا باید مرزی برای دخالت دولت در تصمیمات شخصی افراد وجود داشته باشد. اصولاً دولت نباید فکر کند نقش قیّم مردم را دارد که بهتر از خودشان صلاحشان را میداند.
دفاع قابل قبول از یارانه کالایی چیست؟
با وجود نقدهایی که گفته شد، گاهی توجیهات قابل تأملی هم برای یارانههای کالایی مطرح میشود و این نوع یارانهها هم در موارد خاصی در کشورهای توسعهیافته دیده میشوند. مثلاً اگر هدف دولت این باشد که تغذیه کودکان بهبود یابد، یارانه خوراکی به مدارس میدهد تا به طور ویژه صرف تغذیه دانشآموزان شود. درمورد کمک به خانوار هم میتوان این استدلال را داشت که برخی خانوارها دچار بدسرپرستی هستند و ممکن است سرپرست خانوار که یارانه را دریافت میکند، تصمیم عقلانی در جهت تأمین نیازهای خانوار خود نگیرد یا به خواسته آنها بیتوجهی کند.
مثال دیگر حالتی است که والدین به نیازهای کودک خود توجه کافی ندارند. از آنجا که کودک قدرت چانهزنی خاصی ندارد، در اینجا یارانه مختص خوراکی با احتمال بیشتری به او میرسد و این بهبود تغذیه کودکان میتواند اثرات مثبتی برای کل جامعه آینده داشته باشد. پس یارانه خوراکی از این دیدگاه قابل توجیه است. حتی ایدههایی در ادبیات تجربی اقتصاد وجود دارد که توصیه میکند کمکها به خانوادهها به جای پدر که معمولاً سرپرست خانواده است، به مادر داده شود؛ چرا که به طور میانگین مادرها مقدار بیشتری از این کمکها را صرف مواردی مثل تغذیه و تحصیل فرزندان میکنند.
تردید در کیفیت پیادهسازی طرح کالابرگ
اما درمورد کیفیت اجرای طرح کالابرگ الکترونیکی هم تردیدهایی وجود دارد. میتوان حدس زد دولت فروشگاههای خاصی را برای مصرف یارانه کالایی معرفی کند، چرا که تعداد انواع فروشگاههای خردهفروشی که کالاهای خوراکی میفروشند بالاست و ممکن است دولت به خاطر ایجاد امکان نظارت بیشتر، فروشگاههای خاصی را برای سامانه خود انتخاب کند. پیامد این کار ایجاد صفهای طولانی برای دریافت کالاهای اساسی خواهد بود. در کل پیادهسازی با کیفیت این طرح بسیار دشوارتر از پرداخت یارانه نقدی است و معلوم نیست عوارض انجام آن در این ابعاد چه خواهد بود.
نکته دیگر امکان تشکیل بازار سیاه است. افراد سهمیه خرید خود را میتوانند با دریافت پول نقد در اختیار دیگران بگذارند، یا این که مستقیم با خود فروشندگان تبانی کنند و معادل نقدی یارانه خود را دریافت کنند. در این صورت افراد باز هم عملاً از یارانه نقدی استفاده میکنند اما یک اصطکاک و زحمت اضافه برای رسیدن به این حالت متحمل میشوند.
یارانه نقدی تورمزاتر از کالابرگ نیست
همانطور که گفته شد یکی از استدلالها در دفاع از یارانه کالایی در مقابل یارانه نقدی، «تورمزایی» یارانه نقدی است. اما این تصور اشتباهی است که دو نوع یارانه با بودجه برابر، صرفاً به خاطر نوع پرداخت اثر تورمی متفاوتی داشته باشند. منشأ اصلی ایجاد تورم در ایران کسری بودجه دولت است که نحوه پرداخت یارانه تأثیری در آن ندارد. حتی در کوتاهمدت و از طریق انتظارات تورمی هم به نظر نمیرسد یارانه نقدی و کالایی فرقی داشته باشند. بنابراین دفاع درست از یارانههای کالایی به مواردی که گفته شد، مثل نگرانی از بدسرپرستی و کمک به تغذیه کودکان و اقشار آسیبپذیر محدود است که البته در مقابل انتقادات جدیای هم قرار دارد. به ویژه به نظر میرسد برای یارانهای که به صورت عمومی به اکثر اقشار پرداخت میشود و هدف حمایتی از قشر آسیبپذیر خاصی ندارد، احتمالاً معایب کالابرگ بیشتر از مزایای آن است. از سوی دیگر هم اجرای کالابرگ در این ابعاد با دشواریهای زیادی همراه است.
تبادل نظر