۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۶:۳۸
پس از یک سال جنگ؛ آینده اوکراین چه می‌شود؟

مجله اکونومیست سرمقاله این هفته خود را به بررسی تبعات شکست احتمالی اوکراین در برابر روسیه برای غرب اختصاص داد. چرا پیروزی اوکراین برای غرب حیاتی است؟

فردای اقتصاد: بعد از یک سال از گذشت جنگ اوکراین، دلایل زیادی برای سوگواری وجود دارد. طرفین کشته‌های زیادی داده‌اند. زندگان، از هراس موشک‌های روسی به کشورهای اروپایی پناه برده‌اند . جهان فقیر در تقلای یه تکه نان است. اما ‌ در سخنرانی پرشور هفته گذشته ولادیمیر پوتین، نشانی از پشیمانی دیده نمی‌شد.

متحدان اوکراین می‌توانند به خود تبریک بگویند که در مقابل حمله بی‌رحمانه پوتین به سهم خود مشارکت داشته‌اند. اگرچه، اوکراین خود با شجاعت و عزم خود، سزاوار بیشترین ستایش است. آنها بر سر دو اصل، همگرایی دارند: اول آنکه، اوکراین باید پیروز شود و دوم این که ولودیمیر زلنسکی، رییس‌جمهور اوکراین است که باید معنای پیروزی را تعریف کند. سفر روز سه‌شنبه، جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، به «کی‌یف» گواه تعهد آمریکا به حمایت از اوکراین است.

با این حال، همان‌طور که پوتین به خوبی می‌داند، حتی محکم‌ترین اصول نیز قابلیت فرسایش دارند. به همین دلیل است که او باور دارد که غرب روزی خسته خواهد شد و با احتمال انتخاب یک رئیس جمهور جدید در آمریکا در سال ۲۰۲۵ و حمایت قوی‌تر پکن از مسکو، حقانیت این تفکر او، اثبات خواهد شد. سخنرانی او در این هفته به وضوح نشان داد که پوتین، روسیه را برای جنگی بسیج می کند که می تواند به اندازه یک نسل طول بکشد، چه این جنگ، جنگ سرد باشد، چه جنگ گرم.

در جنگ و در سال‌های طولانی تقابل مسلحانه‌ای که پس از آن اتفاق می‌افتد، اوکراین تنها زمانی پیروز خواهد شد که آقای پوتین - یا به احتمال زیاد جانشین او - به این نتیجه برسد که ادامه جنگ، به شدت او را در داخل کشورش تضعیف می‌کند. رهبران غربی باید عزم جدی خود را به روسیه نشان دهند و مردم خود را برای رویارویی پیش‌رو آماده کنند. به همین دلیل است که آنها باید با فراتر رفتن از کلیات و متعهد شدن به طرحی معتبر برای یک مبارزه طولانی، دومین سال مبارزه را به عنوان یه نقطه عطف قرار دهند.

اولین وظیفه این است که بفهمیم چه چیزی در خطر است. برخی از اروپایی‌ها هنوز این باور را دارند که یک توافق صلح می‌تواند جهان را به پیش از وضعیت ۲۳ فوریه ۲۰۲۲ بازگرداند. در واقع روسیه، اوکراین و غرب درگیر در بن‌بست رقابت میان سیستم‌ها هستند. غرب معتقد است که اوکراین مستقل باید آزاد باشد تا به کشوری مرفه و دموکراتیک تبدیل شود. پوتین موجودیت اوکراین را انکار می‌کند و می‌گوید که تمدن روسیه در حال جنگ با غرب است. این جنگی است که عزم و قدرت هر دو طرف را می‌آزماید.

وظیفه دوم، کسب برتری در میدان جنگ است. حملات بهاری روسیه و اوکراین نشان خواهد داد که آیا هر یک از طرفین می توانند فتوحات سرزمینی داشته باشند یا نه. حمله روسیه هم اکنون نیز آغاز شده‌است و به نظر نمی‌رسد دستاوردی برای مسکو به همراه داشته‌است. اوکراین احتمالا اقدامات خود را در ماه‌های آوریل یا مه انجام خواهد داد. هدف اعلام شده ارتش اوکراین، بازپس‌گیری مرزهای سال ۱۹۹۱ با تصرف کریمه و چهار استانی است که پوتین در ماه سپتامبر ضمیمه خاک روسیه کرد.

اوکراین باید با همه توان خود در این جنگ ظاهر شود. دلیل استراتژیک این امر آن است که مابقی اراضی اوکراین که هنوز در کنترل اوکراین است، بخش فقیر آن است و باز پس‌گیری سرزمین‌های اشغال شده برای اوکراین بسیار اهمیت دارد.

منابع معدنی و محصولات زراعی و مراکز صنعتی در شرق و جنوب این کشور قرار دارند. دسترسی بدون مانع به دریای سیاه، گذرگاه امنی را برای صادرات اوکراین فراهم می کند. دلیل سیاسی آن این است که هر چه نیروهای روسیه سرزمین‌های بیشتری را از دست بدهند، بیشتر از گذشته مشخص خواهد شد که این جنگ بیهوده بود و برای پوتین یا جانشین او سخت‌تر خواهد بود که حمله مجدد به اوکراین را با یک ارتش جدید توجیه کنند.

آیا جاه طلبی های اوکراین باید شامل شبه جزیره «کریمه» نیز بشود؟ در اصل بله. «کریمه» در داخل مرزهای شناخته شده اوکراین قرار دارد و دسترسی به سواحل دریای سیاه را تضمین می‌کند. همچنین این سرزمینی است که آقای پوتین بیشترین منفعت را از اشغال آن به دست آورده‌است. به همین دلیل، باز پس‌گیری آن بزرگترین شکست برای پوتین به شمار می‌رود.
اما در عالم واقع، آزادی کریمه بسیار دشوار است. در صورت تلاش اوکراین برای باز پس‌گیری کریمه، پوتین ممکن است تهدید معتبری مبنی بر استفاده از سلاح های هسته‌ای ایجاد کند. زلنسکی بهتر است پیش از هر اقدامی از موفقیت خود مطمئن باشد: «یک حمله ناموفق می‌تواند منجر به حمایت مردم عادی روسیه از رئیس‌جمهورشان شود.»

هرچه متصرفات سرزمینی اوکراین بیشتر باشد، پس از پایان این جنگ و در جنگ سرد پس از آن، این کشور قوی‎تر خواهد بود. این دستاورد می‌تواند در یک توافقنامه صلح رسمی به دست آید، اما به احتمال زیاد یک آتش بس، مانند بن‌بست ۷۰ ساله بین کره شمالی و کره جنوبی رخ خواهد داد.
 در هر صورت، آقای پوتین به سادگی تسلیم نخواهد شد، بنابراین اوکراین به یک تضمین معتبر برای امنیت خود نیاز دارد.

در حالت ایده‌آل، این تضمین، مستلزم عضویت اوکراین در ناتو (سازمان پیمان آتلانیک شمالی) خواهد بود. بازدارندگی، پوتین دشوار است، زیرا آمریکا نمی‌خواهد با روسیه وارد جنگ شود این سیاست درستی است. عضویت اوکراین در ناتو ریسک‌های این کشور را کاهش خواهد داد، زیرا توپ را به زمین پوتین خواهد انداخت. بر اساس منشور پیمان آتلانتیک شمالی، حمله به هر کشور عضو، حمله به خاک همه کشورهای عضو به شمار می‌رود و اعضا متعهد به دفاع از کشور مورد حمله هستند. در این صورت، پوتین جنگ با یک ابرقدرت را انتخاب کرده‌است.

در کنفرانس امنیتی اخیر مونیخ، چندین کشور گفتند که موافق پیوستن اوکراین به ناتو هستند. حتی فرانسه اعلام کرد که آماده بررسی این موضوع است. با این حال، عضویت در ناتو مستلزم اجماع همه اعضاست . اگر این هدف دست‌نیافتنی باشد، اوکراین به ضمانت های دوجانبه و تسلیحات فراوان نیاز خواهد داشت و اوکراین را به «اسراییل اروپا» تبدیل خواهد کرد که تهاجم مجدد روسیه به آن برای مسکو قابل توجیه نیست.

هر اتفاقی که بیفتد، اوکراین دست‌کم برای یک دهه و احتمالاً بیشتر به تسلیحات نیاز خواهد داشت. در حال حاضر تقریباً اوکراین ماهانه به اندازه تولید یک سال آمریکا گلوله توپ شلیک می‌کند.. کارزار بهاره اوکراین، به مهمات، قطعات یدکی، سیستم های دفاع هوایی، توپخانه دوربرد و در نهایت هواپیما نیاز دارد. پس از جنگ، این کشور به زرادخانه کامل تسلیحات با کیفیت ناتو نیاز خواهد داشت.

سیاستمداران تاکید می‌کنند که به نیازهای اوکراین آگاهند، اما در واقعیت، کُند عمل می‌کنند. آنها باید دیدگاه خود را تغییر دهند. کشورهای غربی باید بپذیرند که دیگر نمی توانند سطح تولید تسلیحات خود در زمان صلح را حفظ کنند و باید آن را افزایش دهند؛ نه فقط برای حمایت از اوکراین بلکه برای دفاع از خود. تهدیدها فراوان است. آن‌ها باید سیگنال ذخیره طولانی‌مدت مهمات جنگی، سرمایه‌گذاری در افزایش تولید تسلیحات و تدارک تامین تسلیحات بیشتر در اتحادیه اروپا را به مسکو مخابره کنند.

مبارزه طولانی

قدرت‌های غربی همچنین می‌توانند تعهد خود به اوکراین را با تصویب بودجه‌های نظامی چندسالانه برای حمایت مالی از این کشور نشان دهند. این موضوع اهمیت دارد زیرا، اگر اقتصاد اوکراین رشد نکند، دموکراسی نیز رشد نخواهد کرد و به تدریج توان دفاعی این کشور تضعیف خواهد شد.

بدیهی است که کمک به اوکراین ضروری است. آمریکا بزرگترین سهم را در تدارک تسلیحات برای اوکراین داشته‌است، اما بهتر آن است که اروپا سهم بیشتری بر عهده بگیرد. البته ورود سرمایه به اوکراین نیز ضروری است و تنها در صورتی به اوکراین سرازیر می شود که این کشور، امنیت سرمایه‌گذاران را تضمین کند.

مانند اسرائیل و کره جنوبی که هر دو علیرغم خصومت چندین دهه با همسایگان خود پیشرفت کرده‌اند، بزرگترین منبع اوکراین نیز مردم آن هستند. آنها در طول این جنگ نشان دادند که مبتکر و خلاق هستند. این مساله بسیار مهم و حیاتی است که زنان و کودکانی که به غرب گریخته‌اند، منفعل نمانند و تصمیم بگیرند که بار دیگر به شرکای خود بپیوندند.

اوکراین همچنین باید بر سابقه فساد و نفوذ سیاسی شرکت‌ها و گروه‌های پرنفوذ، غلبه کند. در اینجا وعده عضویت در اتحادیه اروپا می تواند مفید باشد. روند الحاق به اتحادیه اروپا، به مثابه یک «رژیم سلامت» برای نهادهای یک کشور است. تا زمانی که نامزدی اوکراین با حسن نیت توسط اعضای اتحادیه اروپا رسیدگی شود، می تواند تحول‌آفرین باشد. مذاکرات رسمی برای الحاق باید در سال ۲۰۲۳ آغاز شود.

در حالی که جنگ وارد دومین سال خود می‌شود، برخی می پرسند که آیا اوکراین ارزش این همه تلاش را دارد؟ آیا بحران هزینه‌های زندگی برای کشورهای غربی اولویت ندارد؟ یا تغییرات آب و هوایی؟ تصور کنید پولی که برای تسلیحات خرج می شود می تواند به جای آن هزینه توسعه کشورهای غربی شود.

درست است که از جنگ پشیمان شویم، اما ساده لوحانه است، که آرزومندانه تجاوزگری پوتین را نادیده بگیریم. پیروزی روسیه در اوکراین، جهان را به مسیری تیره و تار سوق خواهد داد که در آن قدرت و زور اصالت دارد و مرزها با خشونت تعیین می‌شوند. ممکن است رویارویی بعدی، سریع‌تر و فاجعه‌بار تر برای اروپا رخ دهد و این احساس را تشدید کند که قدرت غرب، و ارزش‌های جهانی که از آن حمایت می‌کند، در حال افول شدید هستند.

در مقابل، پیروزی اوکراین این امید را به ارمغان می آورد که یک دموکراسی مستقل، نیازی به تعظیم در برابر همسایه بسیار بزرگتر و دیکتاتور خود ندارد. این جهانی خواهد بود که از عزم و شجاعت زلنسکی و مردم اوکراین قوت قلب گرفته‌است.

برای جزییات بیشتر کلیک کنید:
محتمل‌ترین سرنوشت جنگ اوکراین
سرنوشت جنگ اوکراین و برجام چه خواهد شد؟
بیشترین تحریم‌ها علیه کدام کشورهاست؟ + جایگاه ایران

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha