فردای اقتصاد: قانونگذاران نسبت به بانکهای سنتی که خدماتی را به شرکتهای ارز دیجیتال ارائه میکنند، با احتیاط رفتار کرده و نسبت به بانکهای رمزارزی تخصصی، مانند Custodia، با مدلهای تجاری جدیدتر محتاط هستند. Custodia بانکی است که برای پل ارتباطی بین داراییهای دیجیتال و سیستم پرداخت دلاری ایالات متحده و نگهبان داراییهای دیجیتال است که میتواند سختترین سطح استانداردهای نگهداری سازمانی را برآورده کند.
سرنوشت بانکهای کریپتویی چه خواهد شد؟
شرایط بانکداری رمزارزی بسیار آشفته است. فروپاشی صرافی FTX باعث عملکردهای مخرب دو بانک تحت نظارت ایالات متحده شد. یکی از آنها سیلورگیت گروپ است که مجبور شد برای بازپرداخت سپردهگذاران و وام دهندگان داراییها را با زیان بفروشد و در نتیجه اکنون برای ادامه فعالیت خود با مشکل جدی روبهرو است. بانک دیگر مجبور شد اخطار اضطراری بدهد مبنی بر اینکه کسانی که وجوه فیات را نزد مشتری ویجر دیجیتال سپردهگذاری کرده اند، بیمه سپرده ندارند.
قانونگذاران ایالات متحده بانکها را تحت فشار قرار دادهاند تا خدمات بانکی را برای پلتفرمها و صرافیهای کریپتو را حذف کنند. همچنین در تصمیمی که باعث ایجاد شوک در سراسر دنیای رمزارزها شد، درخواست عضویت بانک Custodia رد شد.
سرکوب قانونی بانکداری رمزارزها به طور جدی در ۳ ژانویه آغاز شد، زمانی که فدرال رزرو، شرکت بیمه سپرده فدرال (FDIC) و دفتر کنترل ارز (OCC)، بیانیه مشترکی در مورد خطرات داراییهای رمزارزی برای سازمانهای بانکی صادر کردند. ممکن است تعجب کنیم که چرا آنها تنها کنون، یعنی ۱۴ سال پس از ایجاد بیت کوین و ۹ سال پس از نخستین ظهور تتر، تصمیم به قطع پیوندهای اکوسیستم کریپتو به سیستم دلار ایالات متحده، گرفتهاند. واقعیت این است که رویدادهای سال گذشته نوسانات قابل توجه و آسیبپذیری در بخش داراییهای رمزارزی رخ داد. این رویدادها تعدادی از ریسکهای کلیدی مرتبط با داراییهای ارز دیجیتال و مشارکتکنندگان بخش داراییهای رمزارزی را نشان میدهد که سازمانهای بانکی باید از آنها آگاه باشند.
آنها در ادامه، فهرستی جامع از خطراتی که در اکوسیستم ارزهای دیجیتال فعلی وجود دارد را ارائه دادهاند. کلاهبرداری، عدم قطعیتهای حقوقی، بازاریابی نادرست یا گمراهکننده (از جمله ادعای داشتن بیمه( FDIC) و سایر اقداماتی که ممکن است ناعادلانه، فریبنده یا سوءاستفادهکننده باشند، نوسانات بازار کریپتو، ریسک ذخایر استیبل کوین، خطر سرایت به دلیل پیوستگی شدید، مدیریت و حاکمیت ریسک ضعیف، هک و حملات سایبری، به طور کلی خطر افزایش یافته مرتبط با شبکههای باز، عمومی ویا غیرمتمرکز، از جمله موارد اشاره شده است.
برای آنها مهم است که ریسکهای مربوط به بخش رمزارزها که کنترلپذیر نیستند، به سیستم بانکی منتقل نشوند.
پیام واضح است. رگولاتورهای ایالات متحده فکر میکنند که ارزهای دیجیتال یک تهدید جدی برای سیستم مالی سنتی است. نه به این دلیل که قرار است آن را تصاحب کند، بلکه به این دلیل که میتواند آن را تضعیف کند.
وابستگی رمزارزها به بانکها
صرافیهای کریپتو، وامدهندگان و صادرکنندگان استیبلکوین، علیرغم تمام سخنانشان در مورد، بانکدار خود باش، نیاز به دسترسی به بانکها دارند. تمام تراکنشهای دلاری به جز آنهایی که به صورت اسکناس و سکه فیزیکی انجام میشوند، از طریق سیستم بانکی ایالات متحده انجام میشوند و در نهایت از طریق دفاتر فدرال رزرو نیویورک تسویه میشوند. اپلیکیشنهای پرداخت فینتک مانند Venmo و Zelle این توهم را ایجاد میکنند که پرداختهای دلاری میتواند بدون دخالت بانکها انجام شود. اما نگاهی به این شرکتها نشان میدهد که آنها به شبکهای از بانکها وابسته هستند – در واقع، Zelle متعلق به کنسرسیومی از بانکها است. و همین امر در مورد پرداختهای دلاری بینالمللی نیز صادق است.
برخلاف تصور رایج، پرداختهای بینالمللی توسط سوئیفت ارسال نمیشود: سوئیفت صرفاً یک سرویس پیامرسان است. در عوض، دقیقاً مانند پرداختهای داخلی، پرداختهای دلاری بینالمللی توسط بانکها ارسال و دریافت میشوند و در دفتر نیویورک فدرال تسویه میشوند. بنابراین، برای هیچ شرکت رمزارزی، خواه حضوری در ایالات متحده داشته باشد یا نداشته باشد، نمیتواند دلارهای فیات را بپذیرد یا پرداخت کند، مگر اینکه رابطه مستقیم یا غیرمستقیم با یک بانک ایالات متحده داشته باشد.
شرکتهای رمزارز همچنین از بانکها برای ذخیره ذخایر نقدی استفاده میکنند که سپردههای مشتریان را «پشتیبانی» میکند. اما این فاکتور کاملاً ضروری نیست، آنها میتوانند برای مثال از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک بازار پول استفاده کنند یا اسناد خزانهداری کوتاهمدت ایالات متحده را نگه دارند.
شرکتهای رمزارز دوست دارند ادعا کنند که «برخلاف بانکها» ذخایر کاملی را در مقابل سپردههای مشتریان نگه میدارند، اما این ادعا کاملا درست نیست. نمیتوان نتیجه گرفت که دلیل واقعی اینکه بسیاری از شرکتهای رمزنگاری پول نقد در بانکها نگه میدارند این است که بتوانند به سپردهگذاران بگویند که به بیمه FDIC دسترسی دارند. FDIC به شرکتهای متعددی از جمله صرافیهای FTX و CEX دستور توقف داده است و برای آنها بیمه صادر نمیکند ولی آنها به دروغ و یا تلویحا ادعا کردهاند که بیمه FDIC برای سپردههای مشتریان اعمال میشود.
اما اگرچه خدمات پرداخت و نگهداری از وظایف بانکی مهمی هستند، اما یکی از بخشهای کسب و کار یک بانک سنتی هستند. مدل کسب و کار یک بانک سنتی این است که با نرخ بهره پایین وام میگیرد، با نرخ بهره بالاتر وام میدهد و مابه التفاوت را به جیب میزند. بانکهای سنتی نه تنها در بازارهای مالی بلکه در سطح کلی اقتصاد، تولیدکنندگان و توزیعکنندگان مهم نقدینگی هستند.
بعد از شکست شرکت لمون برادرز در سال ۲۰۰۸، زمانی که بانکها وام دادن را متوقف کردند، رشد و توسعه اقتصادی نیز تحت تاثیر قرار گرفت. کریپتوکارنسی در ابتدا از وام دادن اجتناب کرد، اما به سرعت متوجه شد که بدون آن اکوسیستم تقریباً کوچک باقی میماند. در شرایطی که زمانی که میزان هولد کردن زیاد و وام دهی کمی وجود دارد، نقدینگی حکم طلا را پیدا خواهد کرد.
دلارهای آمریکا در اکوسیستم کریپتو نقدینگی ندارند، بنابراین شرکتهای ارز دیجیتال به خدمات وام دهی از بانکهای سنتی نیاز ندارند و از آنجایی که ممکن است مجبور شوند آن دلارهای فیات کمیاب را در یک لحظه پرداخت کنند، میخواهند وجوهی که در بانکهای سنتی سپرده میکنند در امانت نگه داشته شود، نه اینکه به عنوان نقدینگی برای سایر فعالیتهای بانک استفاده شود. بنابراین، شرکتهای رمزنگاری نوعی بانک را میخواهند که ما درحالحاضر نداریم: یک بانک «فول رزرو». در سال ۲۰۱۹، وایومینگ یک منشور برای بانکهای دارای ذخیره کامل ایجاد کرد. «موسسه سپردهگذاری با هدف ویژه» میتواند سپردهها را دریافت کند و مدیریت دارایی، نگهداری و خدمات مرتبط را ارائه دهد، اما مجاز به وام دادن نیست (اگرچه میتواند انواع خاصی از اوراق بدهی را خریداری کند) و باید داراییهای نقدی بدون محدودیت حداقل ۱۰۰ درصد خود را حفظ کند.
Custodia Bank وام نمیدهد، اما خدمات پرداخت و نگهداری را ارائه میدهد. Custodia دارای تمام مزایای بانکی با تخصص در داراییهای دیجیتال است. به علاوه، به عنوان یک موسسه سپرده گذاری، ما واجد شرایط ارتباط مستقیم با سیستم پرداخت فدرال رزرو هستیم و واسطهها و لایههای کارمزد را حذف میکنیم.
بانکهای ایالات متحده با دسترسی مستقیم به فدرال رزرو از طریق یک حساب اصلی میتوانند مستقیماً پرداختهای مشتریان خود را در فدرال رزرو تسویه کنند و هزینهها، تأخیرها و ریسک طرف مقابل درگیر با واسطههای سنتی را کاهش دهند.
طبق قانون SEC، بانکها به عنوان حافظان واجد شرایط تعریف میشوند. بانکها تحت قانون حمایت از مشتری SEC به عنوان، محل کنترل مطلوب، تعریف میشوند.
آیا بانکهای رمزارزی قادر به بقا خواهند بود؟
یک بانک با ذخیره کامل و غیر قرض دهنده که سود خود را صرفاً از کارمزد پرداخت و خدمات نگهداری بهدست میآورد، راهحل معقولی برای نیازهای بانکی رمزارزها به نظر میرسد. همچنین، فقط شرکتهای رمزارزی نیستند که به مکانهای امن برای پس انداز خود نیاز دارند. اگر آنها به میزان ۱۰۰ درصد ذخیره داشته باشند، هیچ خطری ناشی از سمت بانک وجود ندارد و اگر وام ندهد، به دلیل بدهیهای بد، ورشکسته نخواهد شد. حتی اگر سپردهها در Custodia بیمه FDIC ندارند، اما کاملاً ایمن هستند. پس چرا فدرال رزرو از پذیرش Custodia به عنوان عضو خودداری کرده و از دسترسی مستقیم به تسویه دلار جلوگیری کرده است؟
مشکل Custodia نیست، بلکه مشتریان هستند. Custodia خدمات بانکی و نگهداری را به طور انحصاری برای مشاغل ارز دیجیتال ارائه میدهد و دیدگاه فدرال رزرو در مورد این موارد سختگیر است. آنها کل صنعت کریپتو را کانون جرایم مالی میدانند. به عقیده آنها به سختی به بانکی که کسب و کار اصلی آن، قادر سازی ذخیره و جابهجایی دلارهای آمریکا توسط شرکتهای پرخطر و بعضا جنایتکار، میتوان مجوز داد.
مشکل دوم این است که، Custodia قصد دارد توکن خود را منتشر کند. این توکن بدهی Custodia خواهد بود که با دلار آمریکا قابل مبادله است، یک «دلار توکن شده». Custodia برای بیمه FDIC درخواست داده است. به نظر میرسد یک بانک که دلارهای توکن شده و بیمه شده توسط FDIC را صادر میکند و میتواند در چندین بلاک چین استفاده شود، ایده خوبی باشد. این امر باعث میشود دلار آمریکا به میزان قابل توجهی در فضای کریپتو نقد شود و وابستگی به شرکتهایی مانند Tether را کاهش دهد. در اینجا مشکل توکن نیست، مشکل شبکه است.
Custodia قصد دارد این توکن را در شبکه Liquid Blockstream و احتمالاً در Ethereum نیز منتشر کند. اینها شبکههای عمومی غیرمتمرکز هستند. Custodia هیچ کنترلی بر مالکیت و توزیع چنین توکنهایی نخواهد داشت. گویی اسکناسهای خودش را منتشر کرده است. در بیانیهای که قانونگذاران منتشر کردهاند، انتشار توکنها در چنین شبکههایی، به احتمال زیاد با شیوههای بانکی مطمئن و سالم ناسازگار است. در حالی که تنظیمکنندهها رمزارز را وسیلهای برای پولشویی، تامین مالی تروریسم و باجافزار میدانند و سرفصلها تحت تسلط کلاهبرداریهای مرتبط با رمزنگاری، کلاهبرداریها و قاتلها قرار دارند، بانکهای تحت نظارت اجازه انتشار استیبل کوین در شبکههای عمومی را ندارند.
اگر شرکتهای رمزنگاری مبارزه با قانونگذاران را متوقف کنند و اقدامات خود را پاکسازی کنند، ممکن است فدرال رزرو به بانکهایی که به آنها خدمات ارائه میکنند نگاه مطلوبتری داشته باشد. اما قانونگذران گفتهاند که ما در مورد منطقی بودن مدل کسب و کار Custodia به هر مطمئن نیستند. دلیل اینکه ما بانکهای با ذخایر کامل نداریم این است که آنها ذاتاً سود کمتری نسبت به رقبای خود با کسری ذخایر دارند. از لحاظ تاریخی، بانکداری با ذخیره کامل هرگز برای مدت طولانی دوام نیاورده است. بانکها یا راههایی برای اهرم سپرده های مشتریان پیدا میکنند یا توسط یک بانک با کسری ذخایر خریداری میشوند یا از کار خارج خواهند شد.
ماهیت کوتاه مدت بانکداری با ذخیره کامل در حال حاضر در دنیای رمزارز مشهود است. وام دهندگان رمزارزی، صرافی ها و صادرکنندگان استیبل کوین به سپرده گذاران قول داده بودند که «کاملاً محفوظ هستند» چیزی که غیر از این بوده است. در دنیایی که تحت تسلط بانکهای با کسری ذخایر است، شک برانگیز است که آیا بانکهای متخصص با ذخیره کامل مانند کوستودیا برای مدت طولانی زنده بمانند.
تبادل نظر