وقتی جمعیت جزیره زیاد شد کم کم نیاز به یک نیروی واحد مدیریتی احساس شد. تا پیش از آن جزیره دولت نداشت شورای کوچکی از قدیمیها دستمزدها را تعیین میکردند و مناقشات را سامان میدادند اما حالا دیگر نمی شد اوضاع را اینطور پیش برد چرا که هر روز ماجرای جدیدی پیش میآمد که به رسیدگی نیاز داشت. به این ترتیب دولت متولد شد و این آغاز دورهای تازه در جزیره قصه ما و حتی جزایر اطراف آن بود.
دیگر قسمتهای مجموعه "داستان رشد و فروپاشی اقتصادها":
قسمت اول: همه چیز از تولید ثروت شروع میشود
قسمت دوم: نحوه هزینه کردن پس انداز، یک تصمیم حیاتی
قسمت سوم: وامهای سرنوشتساز یا سرمایهسوز
قسمت چهارم: پیش به سوی تولید بیشتر
قسمت پنجم: بهترین فرمول برای کاهش قیمتها
قسمت ششم: چوب جادویی بانکها
قسمت هفتم: توسعه زیرساخت، هزینه است یا سرمایهگذاری؟
قسمت هشتم: ماجرای تولد دولت و ظهور اسکناس
قسمت نهم: بازیهای دولت شروع میشود
قسمت دهم: دولت پول میسازد
قسمت یازدهم: و اینک تورم و شروع فروپاشی
قسمت دوازدهم: آیا نجات دهندهای پیدا میشود؟
قسمت سیزدهم: بخش خدمات همه چیز را میخورد
قسمت چهاردهم: نوبت به تعطیلی بانکها میرسد
تبادل نظر