انتخاب: ابوالفضل ظهره وند، سفیر سابق ایران در افغانستان، در آغاز درباره پیشینه تاریخی تضاد با افغانستان بر سر آب به «انتخاب» گفت: در دوره رضاخان، ایشان گافهای زیادی داد، از جمله واگذاری بخش جنوبی آرارات به ترکیه، یا قره سو که ارتباط ما را با ارمنستان قطع کرد. یک بخش هم به عبدالرحمن خان به عنوان دشت ناامید داده میشود؛ که همان منطقه ایست که در بخش جنوبی هلمند از سمت افغانستان قرار دارد. این مناطقی که آب به سمت هامون صابری میآید متعلق به ایران بوده است و در مقابل آن چیزی هم گرفته نمیشود. البته این مسائل کماکان پنهان است، مناطقی که رضاخان واگذار کرده است محلهای اختلافی هم نبوده است. مقطع حضور رضاخان همزمان با آتاتورک و عبدالرحمن خان بوده است که هر سه پرچم مدرنیته را بلند کرده بودند. لذا من فکر میکنم مرجعیت پنهانی این کارها را پیش برده است. خط مرزی که ما از شمال تا جنوب افغانستان داریم نیز توسط انگلیسیها کشیده شده است و سالها محل دعوا بوده است.
وی در ادامه نسبت به تضادهای ایران و افغانستان در زمان قدرت گیری اول طالبان افزود: به این صورت محل اختلاف نبود. زمانیکه من در مزارشریف بودم ماجرا چیز دیگری بود چون نجیب رفته بود و مشکلی نداشتیم و آب بهطور قبل از مجاهدین به سمت ایران میآمد، سد کمال خان هم زده نشده بود، تغییرات آب و هوایی هم نداشتیم. نکتهای که در مذاکرات آب با فغانستان مطرح است مربوط به مذاکرات سال ۵۱ است که مجلس دو کشور حق آب ایران را تصویب کردند.
سفیر سابق ایران در افغانستان سپس به خشک شدن هامون اشاره کرد: بحث دیگر مربوط به هامون است که دارای مصوبه بینالمللی است و جز کنوانسیون سازمان ملل است که به دلیل بیتوجهی خشک شده و تغییرات اقلیمی سختی به وجود آورده است. هیچکس به این اشاره نمیکند آن زمان که ما با افغانها قرارداد امضا کردیم در پایین سد کجکی که منشا آب آنجاست، یک سایت کنترل آبی آنجا هست و جدول آبی آنجا مشخص شده است که ۸۲۰ میلیون مترمکعب آب در سال باید ایران دریافت کند. سیلابی که به سمت ایران میآید و افغانها نمیتوانند کنترل کنند به درد ما نمیخورد. از زمانیکه سد کمال خان احداث شد ما دچار این مشکل شدیم. این سد آب را نگه میدارد و سرریز آن را به طرف گود زره میدهد که شوره زار است. در لشگرگاه هم یک سد انحرافی زدند و آب را به سمت زمینهای تریاک بردند. این دو اقدام سبب شد که کلا هامون خشک شد و آمریکاییها هم خیلی پشت سر این طرح بودند. آبی که از هرات میآمد هم قطع کردند و آب مشهد دچار مشکل شد.
ظهره وند در پایان درباره استفاده از ابزار دیپلماسی در حل بحران آب با طالبان گفت: این کارها یک مطالبه است و باید دستگاه سیاست خارجی انجام دهد. افغانها این آب را نابود میکنند و سعی میکنند از اهرم آب به عنوان فشار استفاده کنند. اگر ۵ میلیون افغانی در ایران یک مترمکعب آب استفاده کند چقدر میشود؟بیش از یک میلیارد مترمکعب میشود! طالبان پولهای خارجی که میگیرد نابود میکند، ایران هم میزبان شده است! من بارها گفتم ما از این اهرم میتوانیم استفاده کنیم. ما باید یک بخشی از راهبردهای سیاسی مان در مورد افغانستان به آب مربوط میشد. ما در افغانستان باید از دولت هایی حمایت میکردیم که پایبند به تعهدات باشند. در دوره آقای خاتمی من با وزارت خارجه درگیر بودم که آقایان ماله میکشیدند بر این مسئله و به نفع طالبان حرف میزدند و میگفتند آب هیرمند خودش خشک شد!
تبادل نظر