حتما شما هم قصه آدمهایی که ناگهان، با یک اتفاق، یک تصمیم یا خوششانسی بزرگ ثروتمند شدهاند شنیدهاید اما از نظر آماری این داستانها چقدر به حقیقت نزدیک هستند؟
در حالی که داستانهای مربوط به یکشبه پولدارشدن جذابند، اما در واقع مثالهای سوگیری بقا هستند و قطعاً معمول نیستند. طبق گفته طالب در سال 2007 و بسیاری دیگر، این زمانی اتفاق میافتد که افراد موفق به مراتب بیشتر از همتایان کمتر موفق خود مورد توجه قرار میگیرند، و منجر به این میشود که موفقیت بهطور محتملتر از آنچه که هست تلقی شود. رسانهها اغلب داستانهای کارآفرینانی را که یک شبه به موفقیت دست یافتهاند در کانون توجه قرار میدهند، اما در گزارشدادن داستان تعداد بیشماری از افراد دیگر که ریسکهای مشابهی را پذیرفتهاند و مطابق با احتمالات دنیای واقعی شکست خوردهاند، ناکام میمانند. تحقیقات نشان میدهد که درصد زیادی از استارتآپها با چالشهایی روبرو هستند و در نهایت با شکست مواجه میشوند. دادههای اداره آمار کار آمریکا از سال 2022 نشان میدهد که تنها 14.4 درصد از کسبوکارهایی که در سال 1994 راهاندازی شدهاند تا سال 2022 زنده ماندهاند، و این نشان میدهد که حتی بقا چقدر دشوار است، چه رسد به رشد. گامپرز و همکارانش در سال 2010 نشان دادند که تداوم عملکرد در بین کارآفرینان بسیار نادر است و دستیابی به بازده بالا به طور مداوم غیر معمول است. ادبیات بهطور قاطع از این ایده حمایت میکند که ثروتمند شدن آهسته از طریق پسانداز پایدار، سرمایهگذاری بلندمدت و نظم و انضباط مالی شخصی روش قابل اعتمادتری است. دادههای سال ۲۰۲۳ نشان میدهد که نتیجه سرمایهگذاری بلندمدت بر نوسانگیری از بازار غالب است. علاوه بر این، در سال 2021 نتایجی از بازارهای سهام نشان داد که سرمایهگذاری غیرفعال در بلندمدت بهتر از سرمایهگذاری فعال است. در نتیجه، به همان اندازه که ایده ثروتمند شدن سریع به نظر می رسد، احتمال این اتفاق بسیار کم است و این تصورات معمولاً به دلیل سوگیری بقاء تغییر میکند. در عوض، انباشت منظم داراییهای مطلوب، جایگزین بسیار منطقیتری است که با تحقیقات فراوان پشتیبانی میشود.