فردای اقتصاد: بانک مرکزی چند ماهی است که جزئیات متغیرهای پولی را منتشر نمیکند. دیگر نمیتوان متوجه شد چقدر رشد بدهی دولت یا شرکتهای دولتی منجر به افزایش رشد پایه پولی شده است. داشتن آمار پایه پولی به عنوان یک متغیر تأثیرگذار پولی، برای پیشبینی وضعیت تورم لازم است. با آن که انتظار میرود در بلندمدت رشد نقدینگی با تورم همبستگی داشته باشد، اما هم از نظر مکانیزمهای ایجاد تورم در ایران و هم به تجربه، افزایش رشد پایه پولی حتی در شرایط کاهش موقت نقدینگی، تورمزایی بالایی دارد. در این رابطه ببینید: ترکیب کلهای پولی به نفع یا به زیان تورم؟
آخرین و تنها آمار پولی موجود چه پیامی دارد؟
وبسایت بانک مرکزی در گزارشی رسانهای عدد رشد نقدینگی تا پایان خرداد را بیان کرده است (گزارش خبری: رشد نقدینگی به زیر ۳۰ درصد کاهش یافت). طبق این گزارش، حجم نقدینگی کل کشور در پایان خرداد امسال ۲۹ درصد بیشتر از خرداد سال قبل است. بنابراین رشد سالانه نقدینگی به زیر ۳۰ درصد آمده است.
کاهش نرخ رشد نقدینگی به خودی خود خبر خوبی در راستای مهار تورم است. ادبیات اقتصاد طی سالها نشان داده همبستگی میان نقدینگی و تورم در بلندمدت وجود دارد. با این حال در میانمدت و کوتاهمدت داستان پیچیدهتری برقرار است. ابتدا باید دید اصلاً تورم در ایران چگونه به شکلی مزمن در سطوحی بالا قرار داشته است؟
مکانیزم ایجاد تورم در اقتصاد ایران
مهمترین ناترازی اقتصاد ایران، ناترازی بودجه دولت است. آن بخش از هزینههای دولت که با درآمدهایش جبران نمیشود، نهایتاً به شیوههای متعددی تبدیل به بدهی دولت به بانک مرکزی میشود. این بدهی که جزئی از پول پرقدرت یا همان پایه پولی است، باعث خلق پول چند برابری میشود و نهایتاً تورم ایجاد میکند.
حالا بانک مرکزی مدعی است از طریق کنترل رشد ترازنامه بانکها و اندک افزایشی در سپرده قانونی بانکها نزد بانک مرکزی توانسته رشد نقدینگی را پایین بیاورد. البته در تورمهای بالایی مثل تورم ایران اتفاقا استفاده از روشهای کنترل مقداری مثل کنترل ترازنامه کاراتر از روشهایی مثل نرخ بهره است. اما باید توجه داشت که سرعت رشد پایه پولی هم باید کاهش یابد؛ این به معنی این است که دولت باید بر انضباط بودجهای خود بیفزاید تا بار کسری بودجهاش بر دوش پایه پولی نیفتد. ضمن این که ناترازی بانکها هم به صورت بدهی آنها به بانک مرکزی منجر به رشد پایه پولی میشود و اصلاحات نظام بانکی از جمله پیشنیازهای مهم مهار پایدار تورم است.
به عنوان جمعبندی میتوان گفت کاهش رشد نقدینگی خبر خوبی است، اما این سکوت آماری بانک مرکزی راجع به پایه پولی بسیار تردیدبرانگیز به نظر میرسد؛ اگر پایه پولی رشدهایی بالاتر از رشد سالانهاش در اسفند را تجربه کرده باشد، زنگ خطر افزایش تورم و بازگشت روند نقدینگی به صدا درمیآید. در مجموع، آنچه که با قاطعیت میتوان از آن انتقاد کرد، اعلام سلیقهای و بدون نظم آمارهایی است که اعلام شفاف آنها کمترین وظیفه نهادهای دولتی است.
تبادل نظر