فردای اقتصاد: صادرات نفتی چهل میلیارد دلاری در نهماهه ۱۴۰۱ باعث شده تراز پرداختهای کشور با وجود کسری بزرگ حساب سرمایه مثبت محاسبه شود. با این حال، در واقعیت این تراز مثبت اثری روی مهار رشد ارز نداشته و از جهشهای ارزی زمستان جلوگیری نکرده است. علت احتمالی به عدم دسترسی به ارزهای نفتی برمیگردد. تراز پرداختهای غیرنفتی منفی چهل میلیون دلار بوده که میتواند محرک مهمی برای افزایش شدید ارز بوده باشد.
بانک مرکزی پس از گذشت هفت ماه، گزارش نماگرهای اقتصادی نهماهه ۱۴۰۱ را منتشر کرد. بسیاری از محتوای این گزارش از جمله حسابهای مالی پیشتر در دسترس قرار گرفته بودند، اما دادههای مربوط به صادرات نفتی و اجزای کامل تراز پرداختها منتشر نشده بودند. در این گزارش به این سوال میپردازیم که وضعیت تراز پرداختها طی ۹ ماه اول سال قبل چطور بوده و این وضعیت چه ارتباطی با تغییرات ارز دارد.
تراز پرداختها چه چیزی را نشان میدهد؟
تراز پرداختهای هر کشور نشان میدهد در یک بازه زمانی خاص، چقدر پول (ارز) از کشور خارج شده و چه جریانی از پول وارد کشور شده است. اما این تراز چگونه حساب میشود و چه اجزایی دارد؟ واضحترین عملیاتی که باعث ورود و خروج پول میشود، صادرات و واردات کالاهاست. صادرات باعث ورود ارز و واردات منجر به خروج ارز می شود. در کنار این، مقدار کمی تجارت خدمات و همچنین نقلوانتقال جاری پول وجود دارد که مجموع قسمتهای یادشده «حساب جاری» نامیده میشود.
اما ورود و خروج پول فقط به واسطه حساب جاری صورت نمیگیرد. ممکن است موجودی سرمایه یا ذخایر خارجی بانک مرکزی هم تغییر کند و منجر به جریان پول شود. بنابراین خالص تغییرات حساب سرمایه را هم باید به حساب جاری اضافه کرد تا تراز پرداختها به دست بیاید. اما وضعیت این شاخص در سال گذشته ایران چگونه بوده است؟
زورآزمایی تجارت با خروج سرمایه
همانطور که نمودار بالا نشان میدهد، از ابتدای سال ۱۴۰۱ تا پایان آذرماه، ۷۴٫۴ میلیارد دلار مجموع صادرات ایران بوده است. از سوی دیگر، ۵۳٫۲ میلیارد دلار واردات انجام شده است. بنابراین حساب کالایی مثبت ۲۱ میلیارد دلار بوده است.
با جمع حساب کالایی با حساب خدمات، حساب درآمدها و حساب انتقالات جاری، نهایتاً تراز حساب جاری کشور ۱۵٫۸ میلیارد دلار بوده است.
اما در کنار این تراز مثبت جاری، حساب سرمایه طبق معمول سالهای گذشته منفی بوده است. تراز حساب سرمایه منفی ۱۶٫۱ میلیارد دلار بوده است. این عدد نسبت به سالهای گذشته بیسابقه است. بنابراین میزان خروج سرمایهها که احتمالاً بخش قابل توجهی از آن همان خروج دائمی سرمایهها از کشور است، از تراز جاری کشور پیشی میگیرد و مجموع را منفی میکند. با این حال، از آنجا که ذخایر خارجی بانک مرکزی ۲٫۹ میلیارد دلار افزایش یافته، تراز پرداختها مثبت میماند.
چرا تراز پرداختهای مثبت از جهش ارزی پیشگیری نکرد؟
اگر واقعاً میزان ورود ارز به کشور بیشتر از خروج آن بوده باشد، قاعدتاً عرضه ارز باید از تقاضایش پیشی بگیرد و در مجموع، از جهشهای ارزی که در بهمنماه به اوج رسیده بود، باید پیشگیری میشد. اما قصه چیست؟
یکی از دلایل قابل حدس این است که این تراز پرداختهای بدون نفت است که اثر اصلی را دارد. چرا که در شرایط تحریم، دولت لزوماً به درآمد ارزی نفتی دسترسی پیدا نمیکند. یعنی با آن که روی کاغذ، صادرات نفتی وجود داشته و حتی افزایش یافته، اما عملاً ارز آن به کشور وارد نشده است تا بخشی از آن احتمالاً توسط بانک مرکزی در بازار عرضه شود و رشد ارز را مهار کند. روند صادرات نفتی را میتوانید در نمودار زیر مشاهده کنید.
اگر تراز پرداختها را بدون صادرات نفتی در نظر بگیریم، به عدد منفی بزرگی میرسیم. تراز پرداخت غیرنفتی حدود منفی ۴۰ میلیارد دلار بوده است. این تراز منفی سنگین میتواند یک ریشه مهم جهش ارزی باشد، چرا که طبق آن تقاضا بسیار از عرضه سبقت گرفته بوده است.
تبادل نظر