بدهی دولتها چطور محاسبه میشود؟ آیا هر دولتی که بدهی بیشتری دارد لزوما وضعیت اقتصادی شکنندهتر و اوضاع سختتری دارد؟
بدهی دولت اصطلاحی است که ما هنگام اشاره به میزان بدهی دولت یک کشور خاص به کار میبریم و عباراتی مانند بدهی ملی، بدهی عمومی و بدهی کشور هم به جای آن به کار میروند. این عبارت به ما چه می گوید؟ خوب بستگی به این دارد که چه کسی آن را اندازه میگیرد. به عنوان مثال، S&P ۵۰۰، تنها آن بخشی را در نظر میگیرد که دولت به طلبکاران تجاری بدهکار است، در حالی که بدهی به سایر کشورها را حساب نمیکند. اتحادیه اروپا هر چیزی را از بدهی دولت محلی گرفته تا بدهیهای مربوط به تامین اجتماعی را اندازه گیری میکند. چگونه یک دولت پول قرض میکند؟ زمانی که شرایط خوب باشد، میتواند این کار را از طریق روشهای بازارمحور انجام دهد، مثلاً با انتشار اوراق قرضه. هنگامی که اوضاع بد است و دسترسی به بازار را از دست داده، مسئله دولت یک کشور میتواند به نهادهایی مانند صندوق بین المللی پول یا بانک جهانی به عنوان آخرین وامدهندگان منتهی شود.
به طور کلی، دو نوع بدهی دولتی وجود دارد:
یک: بدهی داخلی دولت به وامدهندگان محلی، معمولاً به پول محلی
دو: بدهی خارجی به وام دهندگان خارجی، معمولاً بر اساس ارزهای پرکاربرد مانند دلار یا یورو.
برای سنجش بدهیهای دولت، معروفترین معیارْ نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی است که بدهی دولت را با تولید ناخالص داخلی کشور مقایسه می کند. بحران بدهی عمومی چه زمانی به وجود میآید؟ به بیان ساده، هر وقت که بازار تصمیم بگیرد به هر دلیلی وام دادن به دولت یک کشور را متوقف کند.
به عنوان آخرین نکته، باید توجه داشت که معیار مطلقی برای بحران بدهی وجود ندارد. به عنوان مثال، در آرژانتین قبل از بحران سال ۲۰۰۱، نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی تنها ۵۵ درصد بود، اما دولت دسترسی به بازار را از دست داد. در حالی که ژاپن با نسبت بیش از ۲۰۰ درصد میتواند به راحتی وامدهنده پیدا کند. پس در نهایت این بازار است که تصمیم میگیرد.