یک کارشناس مسائل بینالمللی با اشاره به تبادل پیام بین ایران و آمریکا برای احیاء برجام، گفت: دو اتفاق مهم را پیش رو داریم که یکی نشست فصلی آژانس و دیگری انتخابات کنگره آمریکا است. با وضعی که الآن میبینیم، به نظر میرسد دولت بایدن تلاش میکند این موضوع را تا انتخابات کنگره آمریکا در نوامبر (۸ نوامبر مصادف با ۱۷ آبان) کش بدهد و بعد از آن دستش برای توافق بازتر باشد، مگر اینکه در روزهای آینده جواب روشنی بدهد.
رحمن قهرمانپور، کارشناس مسائل بینالملل گفت: درحالیکه آمریکاییها و اروپاییها از پاسخ قبلی ایران به نوعی اظهار رضایت کرده بودند، ولی این بار اعلام کردند این پاسخ رضایتبخش نبوده؛ درحالیکه ایران گفته خیلی مواضعش را تغییر نداده است. چیزی که به رسانهها منتقل شده اختلاف بر سر پرونده موجود بین ایران و آژانس است. یعنی چهار سایت مریوان، آباده، تورقوزآباد و ورامین که آژانس خواستار پاسخگویی ایران در مورد آنها است.
او در ادامه افزود: اختلافات حقوقی و فنی در این زمینه وجود دارد. یعنی از نظر ایران این چهار موضوع ذیل PMD قرار دارد؛ که چون در توافق قبلی حل شده، بنابر این اینجا هم باید حل شود. آژانس بینالمللی انرژی اتمی این تفسیر ایران را قبول ندارد و میگوید اینها پروندههای جدیدی هستند. از سوی دیگر ایران نگران است که اگر این چهار مورد حل نشود، موارد دیگر مطرح شوند و آژانس تحت فشار آمریکا و کشورهای غربی این موضوع را به عنوان ابزار اعمال فشار علیه ایران نگه دارد.
قهرمانپور ادامه داد: اگر چیزی که در رسانهها آمده صحت داشته باشد، در این مورد اختلاف نظر جدی هست و بر خلاف ۲۰۱۵ که آمریکاییها پذیرفتند پرونده مطالعات ادعایی نظامی با توافق ایران و آژانس حل شود، این بار ظاهرا آمریکاییها این را نمیپذیرند و میگویند این روند باید سیر عادی خودش را طی کند و آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم نظر آمریکا را دارد. با توجه به اینکه جلسه فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی چند روز دیگر شروع میشود، باید بود که آیا این موضوع آنجا مطرح و راه حلی برای آن پیدا میشود یا نمیشود؟
در آژانس اتمی چیزی به اسم «لابی» وجود ندارد
او در ادامه در واکنش به انتقاداتی که شائبه سیاسیکاری در آژانس بینالمللی انرژی اتمی را مطرح میکند، گفت: در آژانس بینالمللی انرژی اتمی چیزی به اسم «لابی» وجود ندارد و لابی اسرائیلی بیشتر در کنگره آمریکا است. اسرائیل عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، اما در آژانس نفوذ چندانی ندارد. مسأله تورقوزآباد نیز که اولینبار نخستوزیر اسرائیل مطرح کرد، موضوع متفاوتی است. نخستوزیر با لابی فرق میکند. نخستوزیر یک مقام رسمی ولی وقتی از لابی حرف میزنیم یعنی یک مقام غیر رسمی است. اطلاعات را اسرائیل به آژانس داده و یکی از موارد اختلافی هم همین است. یعنی ایران بر اساس کنوانسیون معاهدات وین معتقد است چون اسرائیل عضو پیمان NPT نیست، بنابراین، نمیتواند از مزایای آن بهرهمند شود. یعنی اسرائیل نمیتواند اسنادی را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی بدهد و خواستار بررسی این اسناد شود. اما تحلیل معاونت پارلمانی و حقوقی آژانس این است که آژانس میتواند از هر منبعی خودش تشخیص میدهد اطلاعات بگیرد.
این کارشناس مسائل بینالملل افزود: بنابراین مشخص است که این اسناد توسط اسرائیل داده شده و در سایت آقای دیوید آلبرایت هم منتشر شده و کتابی هم در این زمینه نوشته است. بنابر این یک چیز مخفی نیست که اسرائیلی ها این اطلاعات را داده اند. اسرائیل عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی هست اما در آژانس نفوذ چندانی ندارد؛ چون عضو پیمان NPT و شورای حکام نیست. بلوک اصلی آژانس کشورهای پیشرفته از نظر فناوری هسته ای، یعنی آمریکا، اروپا، استرالیا، کانادا و تا حدی کمتر هند، هستند. این بلوک در شورای حکام آژانس نقش اصلی را دارد و گاهی این بلوک در مقابل ایران منسجم عمل کرده و گاهی کشورهایی مثل روسیه، چین و هند به نوعی طرف ایران را گرفته اند. حالا باید منتظر باشیم و ببینیم این بار آیا شورای حکام آژانس در مورد این موضوع راه حلی پیدا می کنند یا نه.
بایدن در مورد دولت خودش میتواند تضمین بدهد
اگر تا زمان شروع نشست فصلی شورای حکام، که حدود دو هفته دیگر برگزار میشود، اگر تا آن موقع توافقی انجام نشود ممکن است موضوع برای بررسی بیشتر توسط رافائل گروسی به شورای حکام یا چانهزنیهای داخل آژانس بینالمللی انرژی اتمی برده شود. ازسویی بایدن در مورد دولت خودش میتواند تضمین بدهد. چون نظام آمریکا ریاستی است و رئیسجمهور میتواند تصمیمات کنگره را وتو کند و یا با اقدامات اجرایی تصمیمات کنگره را دور بزند، اما در مورد بعد از خودش نمیتواند تضمین بدهد. به نظر میرسد قدم بعدی آن باشد که آمریکا به ایران جواب مبهمی داده و دوباره توپ را به زمین ایران بیاندازد. باید در نظر داشت دو اتفاق مهم را پیش رو داریم که یکی نشست فصلی آژانس و دیگری انتخابات کنگره آمریکا است. با وضعی که الآن میبینیم، به نظر میرسد دولت بایدن تلاش میکند این موضوع را تا انتخابات کنگره آمریکا در نوامبر کش بدهد و بعد از آن دستش برای توافق بازتر باشد؛ مگر اینکه در روزهای آینده جواب روشنی بدهد.
بر این اساس او تحلیل میکند: اگر از یکسال قبل مذاکرات مستقیم را شروع کرده بودند ای بسا زودتر به نتیجه میرسیدند. ولی اینکه بگوییم گره مذاکرات این است که ایران و آمریکا مستقیم مذاکره نمیکنند، حرف درستی نیست و غیرعلمی و غیرکارشناسی است. مسأله منافع است و دیدار نیست. اینها ابزارهای تسهیلکننده هستند، ولی اینطور نیست که فکر کنیم اختلافات پنج شش ساله یا ۴۰ ساله با یکی دو دیدار حل میشود. یعنی ممکن است تسریع کند، ولی هیچ تضمینی ندارد که ممکن است این دیدار مسأله را حل کند.
تبادل نظر