فردای اقتصاد: اعضای بریکس در اکتبر ۲۰۲۴ در روسیه دیدار با یکدیگر دیدار میکنند. رهبران پنج کشور بریکس عبارتاند از برزیل، روسیه، هند، چین و افریقای جنوبی. حالا گفته میشود که شش کشور دیگر هم به این بلوک خواهند پیوست. کشورهایی مانند آرژانتین، مصر، اتیوپی، ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی. پذیرش این کشورها نشان میدهد که چگونه ژئوپلیتیک در حال تغییر است. در واقع جهان در حال تبدیل شدن به قدرتهای چند قطبی و میانی در به چالش کشیدن نظم به رهبری غرب است. اما این نشست همچنین محدودیتهایی را که یک «جنوب جهانی» ناهمگن میتواند بروز دهد، نشان می دهد.
آنگونه که اکونومیست گزارش داده است، در دهه ۲۰۱۰ این بلوک توسط غرب مورد تمسخر قرار میگرفت. اقتصاد چین و هند به سرعت رشد کرد اما رکود در کشورهای دیگر به این معنی بود که بریکس مترادف با بازارهای نوظهور ضعیف شده است. در آن زمان به نظر میرسید که انجمنهای دیگر، از جمله G۲۰ مکان بهتری برای حل مسائل جهانی باشند. بریکس فاقد هدف بود. درست است که آن زمان بریکس فاقد هدف بود. اما حالا دیگر نه. افزایش تنشها بین غرب و چین و حمله روسیه به اوکراین به این معنی است که قدرتهای نوظهور، بریکس را به عنوان وسیلهای برای سیاستهای خارجی مستقلتر میبینند. برای چین، نیروی محرکه گسترش بریکس، ایجاد یک وزنه تعادل بالقوه برای G۷ است.
در نگاه اول اینطور به نظر میرسد که بریکس یک گروه قدرتمند است که ۴۶ درصد از جمعیت جهان و ۲۹ درصد از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص میدهد. بریکس شامل دو کشور از سه تولید کننده بزرگ نفت و قدرتمندترین کشورهای خلیج فارس، امریکای لاتین و احتمالا افریقا خواهد بود. یک بریکس بزرگتر صدای بلندتری برای انتقاد از نظم به رهبری غرب خواهد داشت.
با این حال، این بلوک از لحاظ اقتصادی بسیار متنوعتر از آن است که بتواند یک اتحادیه ارزی یا منطقه تجارت آزاد ایجاد کند. اعضای آن همچنین دارای سیستمهای سیاسی مختلف و اهداف استراتژیک متناقض هستند. بنابراین هرگز موضع متحدی در مورد اصلاح شورای امنیت سازمان ملل نخواهند داشت که قرار است در نشست سالانه این سازمان در ماه سپتامبر در نیویورک مورد بحث قرار گیرد. در نهایت، بریکس نسخه ژئوپلیتیک منچستر یونایتد یا پاریس سن ژرمن است: ۱۱ بازیکنی که کمتر از مجموع اجزای خود هستند.
تبادل نظر