فردای اقتصاد: پیش‌فرض‌های مردانه نوعی سوگیری جنسیتی است که در آن ویژگی‌ها و رفتارهایی که معمولاً با مردان مرتبط است، ارجح شمرده می‌شوند و به عنوان رویه استاندارد در نظر گرفته می‌شوند.
طی حدود دو سال گذشته، پاندمی کووید-۱۹ نحوه کار ما را تغییر داده است. ساعت‌ها انعطاف‌پذیرتر هستند، کمتر می‌توان ارتباطات با زوم را متوقف کرد، کودکان و حیوانات خانگی همیشه در پس‌زمینه هستند، همکاران پرسش‌های شخصی‌تری می‌پرسند («آیا آنها پدربزرگ و مادربزرگ شما در قاب قفسه کتاب شما هستند؟»)، و بعد از کار کمتر به همراه همکاران نوشیدنی می‌خورید. از بسیاری جهات، کار از حالت مردانه‌اش بیشتر خارج شده است.اما هنوز بسیاری از کلیشه‌های مردانه در محیط‌های کاری همچنان پابرجا هستند.
شواهد نشان می‌دهد که محیط‌های کاری مؤثر برای اثرگذاری هم نیازمند رفتارهای مردانه هستند و هم رفتارهای زنانه (و همچنین رفتارهای غیرجنسیتی). با پیش‌فرض‌های مردانه، ممکن است چنین به نظر برسد که فرصت‌های برابر برای مردان و زنان وجود دارد، اما واقعیت این است که مردان اغلب در اجتماعات بشتر مشارکت داده می‌شوند تا در رفتارهای مردانه کلیشه‌ای شرکت کنند و معمولاً برای آن رفتارها پاداش نیز دریافت می‌کنند. نویسندگان مقاله‌ای که در نشریه هاروارد بیزنس‌ری‌ویو به چاپ رسیده است، بر اساس تحقیقات خود، چگونگی نفوذ پیش‌فرض‌های مردانه در سازمان‌ها را شناسایی کرده‌اند و اقداماتی برای رسیدگی به آنها را به مدیران توصیه کرده‌اند. این اقدامات به این شرح‌اند: ۱) شناسایی پیش‌فرض‌های مردانه، ۲) تعیین ضرورت آنها، و ۳) برچیدن یا متعادل کردن آنها.
آنها همچنین تله‌هایی را شناسایی کرده‌اند که باید هنگام پرداختن به پیش‌فرض‌های مردانه در محل کار، از آنها اجتناب کرد. از جمله این تله‌ها می‌توان به این موارد اشاره کرد: ۱) اعتقاد به اینکه حذف اطلاعات جنسیتی کافی است، ۲) مبارزه با پیش‌فرض‌های مردانه به وسیله پیش‌فرض‌های مردانه، و ۳)«خوب» تلقی کردن پیش‌فرض‌های مردانه از جنبه فرهنگی.
منبع: HBR
نویسندگان: هیزل رز مارکوس و سپنا چریان
مترجم: شادی آذری حمیدیان
تبادل نظر