جنگ جهانی برای جذب این نخبگان جوان

برندگان این جنگ، آینده جهان را شکل خواهند داد
۱۷ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۵۶
جنگ جهانی برای جذب این نخبگان جوان

سازمان ملل متحد به تازگی اعلام کرده است که در ۱۵ نوامبر جمعیت جهان به ۸ میلیارد نفر خواهد رسید. این جمعیت در مقطعی در دهه ۲۰۳۰، باید از ۹ میلیارد نفر عبور کند. اما آیا هرگز به ۱۰ میلیارد نفر خواهد رسید؟

فردای اقتصاد:  جمعیت‌شناسان به تدریج پیش‌بینی‌های جمعیتی خود را از حدود ۱۵ میلیارد نفر در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به برآورد غالب فعلی ۱۱ میلیارد نفر تا سال ۲۱۰۰ کاهش داده‌اند.اکنون آنها ناامنی اقتصادی و تنش آب‌وهوایی را دست کم می‌گیرند. سقوط تعداد نوزادان ناشی از بحران مالی جهانی ۲۰۰۸ و همه‌گیری کووید-۱۹ نیز به کاهش سرسام‌آور باروری کمک کرده است، که تأثیر ترکیبی آن دقیقاً در سال ۲۰۲۶ آشکار خواهد شد. چرا؟

در آمریکا، به دلیل کاهش تعداد نوزادان در سال ۲۰۰۸، ناگهان ده درصد دانش آموزان دبیرستانی کمتری وارد دانشگاه می‌شوند. در سطح جهانی، در سال ۲۰۲۶ تعداد فرزندان نسل آلفا را محاسبه می‌کنیم و متوجه می‌شویم که از موجودی امروزی نسل زد (Gen-Z) هم کمتر خواهد بود. نسل اکسرهای جوان (Gen-Xers ) و هزاره‌های مسن‌تر پیش از شیوع کووید، روند داشتن تنها یک فرزند را پذیرفته بودند. اکنون، نسل هزاره‌های جوان و نسل زد مسن‌تر، به نظر نمی‌رسد که اصلاً تمایلی به داشتن فرزند داشته باشند. بچه‌های ما بچه‌دار نمی‌شوند.

جوانان امروزی نه تنها پرجمعیت‌ترین جمعیت نسبت به آینده هستند، بلکه متحرک‌ترین هم هستند. در میان نگرانی‌های مربوط به تغییرات آب‌وهوایی، اضطراب اقتصادی، و دو قطبی‌سازی سیاسی، به نظر می‌رسد آخرین چیزی که در ذهن جوانان وجود دارد این است که به روشی که والدینشان زندگی می‌کردند، زندگی کنند. برعکس، با داشتن این نرخ‌های مالکیت خانه، سطح باروری و اعتماد به دولت در پایین‌ترین سطح، به نظر نمی‌رسد که جوانان امروزی تحت تأثیر چیزهای زیادی قرار بگیرند. کار، تبدیل به کار از راه دور شده است، مرزها دوباره باز شده‌اند و حدود صد کشور در حال حاضر "ویزاهای عشایری" یا برنامه‌های اقامت با سرمایه‌گذاری را برای جذب استعداد و ثروت از سراسر جهان ارائه می‌کنند. تعداد این استعدادها در حال حاضر ده ها هزار نفر است و به راحتی می‌تواند به شش رقم برسد. حتی آمریکایی‌هایی که به مراتب کمتر از همتایان اروپایی خود در خارج از کشورشان زندگی می‌کنند، به تعداد بی‌سابقه‌ای مهاجر شده‌اند و به مراکز مدرنی مانند لیسبون، آتن و برلین هجوم آورده‌اند. جوانان آمریکایی دوباره اروپا را بزرگ می‌کنند.

در حالی که نیروهای کار این تحول جدید را کشف می‌کنند، کشورها رقابت برای استخدام آنها را آغاز کرده‌اند. چرا؟ زیرا جمع‌آوری افراد و استعدادهایشان همیشه به معنای جمع‌آوری قدرت بوده است. اگر به درستی مهار شود، جمعیت بزرگی پشتوانه قدرت رزمی، تولید صنعتی، مصرف انبوه و نوآوری مبتنی بر استعداد است. امروزه جذب جوانان بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. با کاهش نرخ زادوولد و افزایش سن نیروی کار، موفقیت اقتصادی به این بستگی دارد که آیا دولت‌ها قادر به جذب سهمی از جمعیت محدود جوانان سیار در کشور خود هستند یا خیر.

مخاطرات اقتصادی داخلی نمی‌تواند بالاتر از این باشد. بدون هجوم استعدادهای جدید که جایگزین نیروی کار سالخورده شوند، کشورها با بازده اقتصادی پایین، جمعیت سالمند و فقدان جوانانی که از آنها مراقبت کنند، باقی خواهند ماند. با وجود تمام پیچیدگی‌های جهان، موفقیت و شکست در قرن بیست‌ویکم به جذب جوانان مستعدی که با پای خود به مهاجرت می‌روند، خلاصه می‌شود. جوامع برنده قرن آینده، جوامعی خواهند بود که جوان و پرجمعیت می‌مانند در حالی که سایرین - مانند روسیه یا ایتالیا - پیر می‌شوند و از جمعیت آن‌ها کاسته می‌شوند. سیاست ناسیونالیستی و پوپولیستی فقط اوضاع را بدتر می‌کند. شاهد باشید که چگونه جدیدترین عملیات روسیه، جوانان روس را به فرار در همه جهات از ترکیه به دبی و به قزاقستان سوق می‌دهد. نخست‌وزیر جدید «حامی خانواده» ایتالیا نماینده ایده‌آل‌های محافظه‌کاری است که احتمالاً جوانان ایتالیایی را از کشور به بیرون می‌راند.

اما پیروزی در این جنگ جهانی برای استعدادهای جوان در دهه‌های آینده چندان ساده نخواهد بود. یک دلیل‌اش این است که سالمندانی که قرار است جوانان از آنان مراقبت کنند، لزوما طرفدار مهاجرت نیستند، و پوپولیسم به معنای دور کردن استعدادهای خارجی است. همزمان، رقابت در حال افزایش است: کانادا در استخدام مهندسان نرم‌افزار و سایر مهاجران ماهر،  بسیار بالاتر از وزن خود عمل می‌کند و کشورهای اروپایی زبان آموزش را به انگلیسی تغییر می‌دهند و برای کارکنان فناوری اطلاعات و مهندسان «کارت آبی» صادر می‌کنند. و سپس مشکل تغییرات آب‌وهوایی وجود دارد: هیچ کس نمی‌خواهد به خارج از کشور نقل مکان کند و پس‌انداز زندگی خود را در منطقه آتش‌سوزی یا سیل سرمایه‌گذاری کند. کشورهایی که به طور طبیعی در برابر تغییرات اقلیمی انعطاف‌پذیرتر هستند یا در تلاش‌های کاهش آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند، در تلاش‌های خود برای استخدام و جذب استعدادها بهتر عمل خواهند کرد.

نتیجه بازار خریدار و فروشنده است: کشورهای هوشمند می‌توانند از میان انبوه جوانان دارای تحصیلات بالا و فاقدکار مناسب انتخاب کنند، در حالی که استعدادهای جوان بین فضاهای کار مشترک و زندگی مشترک در مکزیکو سیتی، دبی و بالی جابجا می‌شوند. این همچنین یک بازی حاصل جمع صفر است: با بالا رفتن جمعیت جهان، سود یک کشور به ضرر کشور دیگر تبدیل می‌شود.

مراقبت از سالمندان چالشی است که می‌توان آن را مدیریت کرد. ایمن‌سازی جهان برای نسل‌های آینده جوانان یک اولویت وجودی است که ما هنوز به آن پی نبرده‌ایم. امکان مهاجرت به عنوان یک حق بشر از نظر استراتژیک، شروعی عاقلانه خواهد بود.

منبع: TIME

نویسنده: پاراگ خانا

مترجم: شادی آذری حمیدیان

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha