وقتی ایمان به بازارهای ارزی از بین برود و به تبع آن بی ثباتی به وجود آید، اقتصاد با مشکلاتی مواجه می شود که به بحران های ارزی معروف هستند. با آنکه بحران های ارزی بی صدا طوفان ایجاد می کنند اما گاهی هم با ابزارها و علائمی می توان وقوع آن ها را پیش بینی کرد. این بحران ها می توانند از سمت دولت ها، بانک های مرکزی و یا ترکیب مختلفی از بازیگران اقتصادی ایجاد شوند.
در ۲۰ دسامبر ۱۹۹۴ ارزش پزو مکزیک کاهش یافت این درحالی بود که اقتصاد مکزیک از سال ۱۹۸۲ که آخرین تحول را تجربه کرد، بسیار بهبود یافته بود و نرخ بهره اوراق بهادار مکزیک در سطوح مثبت بود.
اصلاحات اقتصادی از اواخر دهه ۱۹۸۰ - که برای محدود کردن تورم افسارگسیخته کشور طراحی شده بود - با تضعیف اقتصاد شروع شد. ترور یکی از نامزدهای ریاست جمهوری مکزیک در مارس ۱۹۹۴ ترس از فروش ارز را برانگیخت.
بانک مرکزی حدود ۲۸ میلیارد دلار ذخایر خارجی داشت که انتظار می رفت پزو را ثابت نگه دارد. در کمتر از یک سال، ذخایر از بین رفت. بانک مرکزی شروع به تبدیل بدهی های کوتاه مدت، به پزو، به اوراق قرضه دلاری کرد. این تبدیل منجر به کاهش ذخایر خارجی و افزایش بدهی شد.
زمانی که سرمایه گذاران از عدم پرداخت بدهی توسط دولت ترسیدند، یک بحران به وجود آمد. وقتی دولت در نهایت تصمیم به کاهش ارزش ارز گرفت، مرتکب اشتباهات اساسی شد. ارزش پول را به اندازه کافی کاهش نداد و این نشان داد که در عین اینکه همچنان سیاست تثبیت را دنبال می کند، تمایلی به انجام اقدامات دردناک لازم ندارد.
این امر باعث شد که سرمایه گذاران خارجی نرخ ارز پزو را به شدت پایین بیاورند که در نهایت دولت را مجبور به افزایش شدید نرخ بهره داخلی کرد. این مسئله تلفات عمده ای بر تولید ناخالص داخلی (GDP) کشور داشت. بحران در نهایت با وام اضطراری از ایالات متحده کاهش یافت.
تبادل نظر