شان گرگوری/ تایم
ترجمه: محسن محمودی
هر زمان که ایالاتمتحده و ایران، دو رقیب ژئوپلیتیکی که از آوریل ۱۹۸۰ روابط رسمی دیپلماتیک خود را قطع کردهاند، در هر رقابت ورزشی بینالمللی با هم روبهرو میشوند، شاهد چیزی ورای یک «رویداد ورزشی عادی» هستیم. قاعدتا بازی گروه B جامجهانی بین دو کشور که در ۲۹ نوامبر در دوحه برگزار میشود، از این امر مستثنا نیست.
ایران در سهماه گذشته درگیر اعتراضاتی گسترده بوده که تاثیرات زیادی نیز روی فوتبال این کشور و بازیکنان آن داشته است. درواقع از همان بازی نخست ایران با انگلستان، شاهد موج عظیمی از اخبار سیاسی حول تیمملی ایران و حتی مربی آن، کارلوس کیروش بودهایم.
این دومین دیدار ایران و آمریکا در جامجهانی است. نخستین مسابقه در سال ۱۹۹۸ در جامجهانی فرانسه، در شرایط بسیار متفاوتی رخ داد. بحران گروگانگیری در سالهای ۱۹۸۰-۱۹۷۹که در آن دانشجویان ایرانی بیش از ۵۰دیپلمات و شهروند آمریکایی را برای ۴۴۴روز گروگان گرفتند، هرچند به خاطره بدل شده بود اما همچنان بر روابط دو کشور سایه انداخته بود. مخالفت شدید با ایالاتمتحده ریشههای تاریخی دارد مخصوصا کودتای ۱۹۵۳ و ساقط کردن محمد مصدق با حمایت سیا و در سالهای بعدی حمایت از حمله صدام حسین به ایران در سال ۱۹۸۰ - جنگی که هشتسال طول کشید و حداقل ۵۰۰هزار کشته برجای گذاشت.
در سال ۱۹۹۸ تیم آمریکا تمام تلاش خود را برای کم اهمیت جلوه دادن رقابت سیاسی با ایران انجام داد و استراتژی تمرکز روی بازی را در پیش گرفت. سپس ایران در لیون ۲-۱ آمریکا را شکست داد و از دور مسابقات حذف شد. این باخت برای فوتبال آمریکا که پس از میزبانی موفقیتآمیز جامجهانی ۱۹۹۴ در حال رشد بهنظر میرسید، بسیار تلخ بود. استیو سامپسون، سرمربی آمریکا در سال ۱۹۹۸، درحالحاضر کارشناس یک شبکه اسپانیایی زبان است. او میگوید، در طول ۲۴سال گذشته زمان زیادی را صرف تجزیه و تحلیل این بازی کرده است و میافزاید: «فیفا، فدراسیون فوتبال ایالاتمتحده و کمیته سازماندهی جامجهانی در فرانسه از ما خواسته بودند در مورد فوتبال صحبت کنیم، نه در مورد سیاست. من هم با آنها همراه شدم. خب! باورم این بود که وظیفه یک مربی این است که از هر ابزاری که در اختیار دارد برای آماده کردن تیمش استفاده کند و کمتر به چیزهای دیگر توجه نشان دهد.»
سامپسون خاطرنشان میکند، در آن زمان مربی جوانی بوده است (۴۱سال)، اما گذشت زمان نشان داده عملا فوتبال و سیاست پیوندی ناگسستنی دارند. دیدار ایران و آمریکا - چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم- بستگی زیادی به مسائل بیرون از مستطیل سبز دارد. هیچ تیمی نمیتواند بدون تاریخ، سیاست، جامعه یا حتی سنتهای خود وارد زمین بازی شود. جدای از تمایزات استراتژیک، تنشها در روزهای قبل از بازی تشدید شده بود. یک هفته قبل از شروع بازی - در ۲۱ژوئن ۱۹۹۸- تلویزیون فرانسه یک فیلم آمریکایی بهنام «بدون دخترم هرگز» را پخش کرد که شرایط سخت زندگی در ایران را به تصویر میکشید. «بدون دخترم هرگز»، فیلمی براساس کتابی به همین نام، نوشته بتی محمودی (همسر بزرگ محمودی) و به کارگردانی، برایان گیلبرت محصول۱۹۹۱(۱۳۷۰) آمریکاست. در این فیلم، فرهنگ و زندگی روزمره ایرانیها سخت مورد انتقاد قرار گرفته است. مثلا نوع زندگی و غذاهای ایرانیان در فضایی عقبافتاده تصویرسازی شده است؛ کلهپاچه بهعنوان نماد عقبماندگی و خوی بدویت ایرانیها منعکس شده است. یا حتی از نحوه زندگی ایرانیان نیز انتقاد شده که چرا در دستشویی بهجای دستمال توالت، از آب برای شستوشو استفاده میکنند!
هرچه به زمان برگزاری بازی نزدیک میشدیم، حساسیتها نیز بیشتر و بیشتر میشد؛ از نحوه دست دادن و عکس گرفتن تا پیراهن عوض کردن، محل پرسش و تردید بود. به گفته سامپسون، در زمان شروع بازی، امنیت «۱۰برابر» افزایش یافت. یکی از مقامات فیفا گفت، ۱۵۰ افسرپلیس مسلح فقط در محوطه استادیوم حضور داشتند که این در تاریخ جامهایجهانی بیسابقه است. یکی از دلایل افزایش چشمگیر نیروهای پلیس، ترس از حضور و اخلال اعضای گروه مجاهدین خلق [منافقین]، در استادیوم بود.
این فضا بازیکنان را نیز تحتتاثیر قرار داده بود. محمد خاکپور، کاپیتان و مدافع گفت که بسیاری از خانوادههای قربانیان جنگ ایران و عراق در سالهای ۱۹۸۸-۱۹۸۰ با بازیکنان تماس گرفته و از آنها خواهش کردهاند تیم آمریکا را شکست دهند. خداداد عزیزی، مهاجم نیز گفت: «خیلی از خانوادههای شهدا از ما انتظار پیروزی داشتند...»
پس از بهصدا درآمدن سوت پایان بازی و شکست تیم آمریکا، بازیکنان این تیم نتوانستند ناراحتی خود را پنهان کنند. سامپسون و چند بازیکن روی زمین نشستند و گریه کردند. نیویورک تایمز پس از پیروزی ایران گزارش داد: «در تهران هزاران نفر به خیابانها آمدند و رقص و شادمانی کردند.» مقامات بلندپایه ایران بهطرزی آشکار خوشحالی خود را بروز دادند و پیامهای تبریک مفصلی برای تیمملی فوتبال نوشتند. آیتالله خامنهای در پیام خود نوشتند: «همین مجاهدت کمنظیر بود که در دوران انقلاب، در سالهای دفاع مقدس و در همه درگیریهای ملت ایران با شیطان بزرگ، به ملت ما پیروزی و سرافرازی بخشید...»
سامپسون میگوید، تیم کنونی آمریکا حرفهایتر و باتجربهتر است و بهمراتب از تیم آنسالها قویتر. بنابراین باید انتظار رقابتی دشوار اما جذاب را داشت، چراکه کمتر مسابقهای با این میزان حساسیت برگزار میشود.
تبادل نظر