مارک فیتزبرگ، مقام ارشد سابق وزارت خارجه آمریکا در المانیتور نوشت: پس از ماهها بنبست، توافق هستهای ایران فرصت جدیدی برای احیای مجدد دارد. در ۸ آگوست، اتحادیه اروپا که در ۱۶ ماه گذشته به عنوان میانجی بین ایران و ایالات متحده در مذاکرات برای بازگرداندن توافق عمل کرده، متن نهایی توافق احتمالی را به دو طرف ارائه کرده و امیدوار است خواست دو طرف در این توافق برآورده شود.
در ادامه این مطلب آمده است: متن اتحادیه اروپا مستلزم مصالحه از سوی دو طرف اصلی است. این ماهیت مذاکره است، همانطور که درباره برجام هم همینطور بود. با حذف آنچه به عنوان مانع اصلی مذاکرات تلقی میشود، ظاهراً ایران پذیرفته است که سپاه پاسداران از فهرست سازمانهای تروریستی خارجی آمریکا حذف نشده و درباره این موضوع در مذاکراتی جداگانه تصمیمگیری شود. اتهامات مطرح شده در ۱۰ اوت علیه یکی از اعضای سپاه پاسداران برای توطئه ترور جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی، نشان می دهد که چرا رئیس جمهور جو بایدن نمی تواند نسبت به این گروه نرمش نشان دهد.
به نظر می رسد ایران همچنین درخواست خود برای تضمین عدم خروج ایالات متحده از این توافق را متوقف کرده است، کاری که دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا در آوریل ۲۰۱۸ بدون دلیل انجام داد. از آنجایی که برجام یک تفاهم سیاسی است، نه یک معاهده که نیاز به رای تایید غیرممکن سنا داشته باشد، هیچ مبنایی برای تضمین قانونی وجود ندارد. در هر صورت، ایران یک تضمین ضمنی در این زمینه دارد: اگر ایالات متحده دوباره از توافق خارج شود، ایران می تواند دوباره به سرعت غنی سازی اورانیوم را افزایش دهد.
مشکل باقیمانده مربوط به درخواست ایران از آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) است که تحقیقات خود را در مورد ذرات اورانیومی که آژانس در سه سایت در سال ۲۰۱۹ پیدا کرد، پایان دهد. آخرین متن اتحادیه اروپا تضمین می کند که اگر ایران پاسخ دهد. ایالات متحده و سایر طرفهای توافق از آژانس بینالمللی انرژی اتمی میخواهند که تحقیقات خود را تعطیل کند. این بند احتمالاً همان چیزی است که محمد مرندی، مشاور تیم مذاکره کننده ایران در گفتگو با المانیتور از آن به امتیاز کلیدی به دست آمده توسط ایران یاد کرد.
لحن مبهم «با هدف شفافسازی» نشان میدهد شاید شفافسازی کامل صورت نگیرد. در واقع، بسیار بعید است که ایران هرگز اعتراف کند که ذرات اورانیوم اعلام نشده مربوط به فعالیتهای قبلی در زمینه تولید تسلیحات هسته ای بوده است. ایالات متحده و شرکای آن و همچنین آژانس بین المللی انرژی اتمی این را می دانند. آنها همچنین میدانند که عدم احیای توافق هستهای صرفاً به این دلیل چیزی که ایران حاضر به تاییدش نیست، بیمعنی خواهد بود.
هرچند آژانس به دنبال شناسایی دقیق روند رسیدن ذرات اورانیوم مورد بحث به این سه مکان است، اما موضوع مهمتر محل فعلی اورانیوم و هرگونه تجهیزات مرتبط با آن است. مسئولیت اصلی آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم همین است: تأیید اینکه هیچکدام از مواد و فعالیتهای هستهای در ایران برای استفاده نظامی منحرف نمیشوند. اگر ایران بتواند ثابت کند که اورانیومی که قبلا گزارش نشده بود، اکنون تحت پادمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، ماموریت اصلی آژانس انجام خواهد شد.
اطمینان از صلح آمیز بودن فعالیت هستهای موجود و آینده در ایران، هدف اصلی توافق ۲۰۱۵ بود. در آن زمان، توافق آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای پایان دادن به تحقیقات خود درباره فعالیتهای هستهای گذشته با «بعد نظامی احتمالی» (PMD) شرط ایران برای اجرای برجام بود. اگرچه پاسخهای ایران درباره فعالیتهای گذشته ناکافی بود، اما یک تصمیم سیاسی برای بسته شدن پرونده گرفته شد، زیرا آژانس بینالمللی انرژی اتمی و آژانسهای اطلاعاتی غربی در هر صورت تصویر قابل قبولی از آن فعالیتهای گذشته داشتند.
تفاوت بین موضوع PMD و تحقیقات امروز آژانس در مورد ذرات اورانیوم این است که مورد دوم به نقش اصلی آژانس در حفاظت از مواد هسته ای مربوط می شود. هر تصمیمی که درباره تحقیق در زمینه فعالیتهای گذشته گرفته شود، نمیتواند از دانستن اینکه اورانیوم موجود در چه شرایطی نگهداری میشود، صرف نظر کند.
این احتمال وجود دارد که اورانیوم مورد بحث متعاقباً به ذخایری که در حال حاضر تحت نظارت آژانس هستند، راه پیدا کند. در این صورت، ایران باید بتواند پاسخ هایی را ارائه دهد که امکان احیای برجام را فراهم می کند. اگر از مواد موجود محافظت نشود، احتمالاً ایران به ابهام و عدم همکاری ادامه خواهد داد. در هر صورت ممکن است مطالبات قبلی در مورد تضمین رفع تحریمها و سایر موارد را مجددا مطرح کند. با این حال، ایران باید بدون اعتراف به نقضهای گذشته، مکان فعلی اورانیوم خود را روشن کند.
کسانی در غرب که همیشه از برجام انتقاد کردهاند، با این پیشنهاد که میتوان نقضهای گذشته ایران را نادیده گرفت، به شدت مخالفت خواهند کرد. با این حال، آنها خود عواقب توقف اجرای توافق ۲۰۱۵ را نادیده می گیرند. ترامپ با نادیده گرفتن آن، ایران را به کنار گذاشتن محدودیتهای غنیسازی اورانیوم تشویق کرد، تا جایی که زمان «گسست» برای شناسایی بهموقع کمتر از مرز خطا است. ظرف چند هفته، ایران می تواند اورانیوم غنی شده کافی برای بمب هسته ای تولید کند. برای اینکه بتوان دوباره آن فاصله زمانی مطمئن را احیا کرد، آمریکا باید تاوان خروج ترامپ را بپردازد.
اگر ایران به محدودیت ها و شفافیت غنی سازی برجام بازگردد، امنیت منطقه ای و جهانی به بهترین وجه تامین خواهد شد. هرچند شاید کسانی ترجیح دهند ایران اصلاً مواد هستهای نمیداشت، اما تأیید آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر اینکه تمام مواد هستهای ایران، استفاده صلحآمیز دارد ارزش پذیرش مصالحه در متن نهایی اتحادیه اروپا را دارد.