۱۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۹

«ما والدینی که تصمیم گرفتیم بچه‌ها را به مدرسه بفرستیم قرار گذاشتیم که به صورت شیفتی از مدرسه مراقبت کنیم. وقتی هیچ‌کس مسوولیت به عهده نمی‌گیرد، کار دیگری از ما بر نمی‌آید به جز اینکه خودمان مراقب بچه‌های‌مان باشیم.»

روزنامه اعتماد: «ساعت حدود یازده از یک شماره غریبه پیام آمد که در مدرسه گاز زده‌اند، از محل کارم تا مدرسه بیست دقیقه بیشتر راه نیست و واقعا یادم نیست که این بیست دقیقه را چطور طی کردم، وقتی رسیدم متوجه شدم که خبری از گاز و علایم مسمومیت نیست. مدیر مدرسه که از صبح اخبار نگران‌کننده را شنیده سر ظهر بی‌طاقت شده بود و از دانش‌آموزان خواسته بود کلاس به کلاس به حیاط بروند، همزمان هم به خانواده‌ها زنگ زده بودند تا زودتر به مدرسه بروند و بچه‌ها را تحویل بگیرند، خوشبختانه خبری از مسمومیت و نیروهای امدادی نبود، ولی نیمه عمر شدم تا رسیدم، بچه‌ها هم مثل ما ترسیده و نگران بودند، روز بعدش خوشبختانه مدرسه تعطیل بود و پنجشنبه و جمعه بچه‌ها توانستند کمی به خودشان استراحت بدهند، اما بحث در گروه والدین ادامه داشت که بالاخره باید چه کار کنیم. روز شنبه از هر کلاسی تنها سه، چهار نفر به مدرسه آمده بودند. بیشتر والدین تصمیم گرفته‌اند که بچه‌ها را به مدرسه نفرستند. می‌گویند دو هفته این طرف سال را به دو هفته تعطیلات عید وصل می‌کنیم و بعد تصمیم می‌گیریم. این هم از سر ترس و نگرانی است، اما تصمیم درستی نیست. ما والدینی که تصمیم گرفتیم بچه‌ها را به مدرسه بفرستیم قرار گذاشتیم که به صورت شیفتی از مدرسه مراقبت کنیم. وقتی هیچ‌کس مسوولیت به عهده نمی‌گیرد، کار دیگری از ما بر نمی‌آید به جز اینکه خودمان مراقب بچه‌های‌مان باشیم.» 
اینها اظهارات مادر نگران یک دانش‌آموز کلاس نهم است که هنوز بچه‌اش را با حال نزار ناشی از گزارش مسمومیت از مدرسه تحویل نگرفته، روان مردم به قدری درگیر اخبار گزارش‌های مسمومیت شده که دیگر چندان فرقی نمی‌کند از مدرسه‌ای خبر مسمومیت رسیده باشد یا نه، صرف اینکه بچه جلوی چشم و در امنیت خانه نباشد موجب نگرانی است!

مادر یک دانش‌آموز کلاس هشتمی دیگر در مورد حال و روز خودش می‌گوید: «وقتی می‌شنوم که در بعضی مدارس مدیران و معاون‌ها و معلم‌ها هر کاری می‌کنند تا بچه‌ها را امن نگه دارند واقعا دلم می‌سوزد. اما همه مثل هم نیستند، می‌گویند در یک مدرسه مدیر با همین حرف‌هایی که وزیر آموزش و پرورش می‌زند به بچه‌ها گفته است که علایم مسمومیت‌شان دروغ است و آنها را مجبور کرده با وجود تهوع و استفراغ در کلاس‌های‌شان بمانند، من نمی‌دانم اگر جای والدین بچه‌هایی که به این مدرسه می‌روند بودم چه کاری می‌کردم، اصلا نمی‌خواهم خودم را جای آنها بگذارم. اما چیزی که می‌فهمم این است که با وجود این همه گزارش مسمومیت آموزش و پرورش هنوز دستورالعملی برای معلم‌ها و مدیران مدارس نداده است که اگر بچه‌ها یا اصلا خودشان دچار علایم مسمومیت شدند باید چه کاری انجام دهند. یک‌جا یکی حساسیت بیشتری دارد و فقط به خاطر اخبار مدرسه را تعطیل می‌کند، یکی با بروز علایم بچه‌ها سردرگم می‌شود و نمی‌داند به کجا پناه ببرد و چطور بچه‌ها را حفظ کند و یکی دیگر هم بچه‌ها را در مدرسه و کلاس‌های‌شان حبس می‌کند. انگار خود آموزش و پرورش هم هنوز سردرگم است و نمی‌داند باید چه کاری انجام دهد.»