فردای اقتصاد: رژیم یویویی و یا پزشکان سیگاری را که در قسمتهای قبل بررسی کردیم یادتان هست؟ متهم اصلی این رفتارها چیزی نیست جز سوگیری فقدان کنترل بر نفس.
به عبارت دقیقتر، افراد با اینکه میدانند در بلندمدت چه چیزی به نفعشان است، اما به دلیل نداشتن انضباط یا دیسیپلین شخصی نمیتوانند در آن راستا عمل کنند.
فردی را تصور کنید که ۵۰ کیلو اضافه وزن دارد و دکتر به او گفته باید برای سلامت و ادامه زندگیش وزنش را کم کند، اما او همچنان نمیتواند از غذاهای فستفودی بگذرد. رضایتی که در کوتاهمدت به دست میآید با حفظ سلامتیش در بلندمدت در تعارض است.
در مثالی دیگر، مردمی که میدانند باید برای دوران بازنشستگی خود پسانداز کنند، به سختی میتوانند از مصرف امروز خود صرفهنظر کنند.
سوگیری فقدان کنترل بر نفس عوارض مهمی در عالم سرمایهگذاری دارد. مهمترین و واضحترینش آن است که افراد با این سوگیری، پرتفوی سرمایهگذاری کوچکتری دارند، چون تمایل آنها به مصرف سریع بیش از سرمایهگذاری بلندمدت است.
با وجود سایز کوچک پرتفو و پسانداز، آنها عطش بالایی برای سودهای بزرگ دارند که همین روحیه باعث میشود در سرمایهگذاریهای خیلی ریسکی مشارکت کنند.
مشکل سوم این افراد آن است که سرمایهگذاریهایی که پرداختیهای ماهانه دارند را ترجیح میدهند؛ با خرج کردن این سودهای ماهانه، از سود مرکب سرمایهگذاری که در بلندمدت بسیار قابل توجه است نیز جا میمانند.
اما چگونه میتوان سوگیری فقدان کنترل بر نفس را مهار کرد؟
اول باید به ریشه مساله پرداخت؛ به این معنا که این افراد باید روی اهداف پسانداز خود متمرکز شوند یا به عبارتی مصرف خود را منطقی کنند.
دوم، از آنجایی که این گروه برنامه سرمایهگذاری ندارند، یک راه درمان سوگیری فقدان کنترل بر نفس آن است که تعهدات الزامآور برای سرمایهگذاری ایجاد کنند.
واقعیت در عالم سرمایهگذاری امروزی آن است که «شکست در داشتن برنامه، معادل برنامهریزی برای شکست است».