فردای اقتصاد: شرکتهای پیشرو در شرایط نااطمینانیها، فعالیتهایشان را ساده نگه میدارند و روی آنچه میتوانند کنترل کنند، تمرکز میکنند و با پرسیدن پنج پرسش کلیدی استراتژی تعیین میکنند: ۱) آیا من متمایز هستم؟ ۲) آیا من برای رشد مناسب هستم؟ ۳) آیا هزینههای IT من موثر و در سطوح مناسب است؟ ۴) آیا مجموعه مشاغل من خیلی پیچیده است؟ و ۵) چگونه خطر را کاهش دهم؟
۱. آیا من متمایز هستم؟
تمایز، شامل استراتژیهای قیمتگذاری استراتژیک، تکامل ارزش پیشنهادی، ارائه کیفیت خدمات، کوتاه کردن زمان پاسخگویی، تحقق فروش متقابل و ارائه یک تجربه منحصر به فرد برای مشتری است. شرکتهای پیشرو در همه صنایع، این اهرمها را در فضاهای فیزیکی، کانالهای دیجیتال، پلتفرمها، قبل، حین و بعد از فروش به کار میگیرند.
در بازارهای با رشد آهستهتر، فروش سختتر است، بنابراین شرکتهای پیشرو از خود میپرسند: چرا یک مشتری ما را انتخاب میکند؟ چگونه خود را متمایز کنیم؟ چگونه سهم بازار را افزایش دهیم؟ خبر خوب این است که تمایز پیشرفتن کاملاً در کنترل خود شرکت است، تا زمانی که رهبران تمرکز لیزری خود را در این زمینهها حفظ کنند.
۲. آیا من برای رشد مناسب هستم؟
رشد در طول همهگیری که توسط بسیاری از شرکتها محقق شد، و همچنین انتظار برای ادامه رشد، منجر به افزایش قابلتوجه در تعداد کارمندان و شروع تعداد بیشماری «پروژههای ویژه» شد. همچنین منجر به تاخیر در ادغام خریدهای کسبوکارها و به تعویق افتادن برخی تصمیمات سخت در مورد مدلهای عملیاتی و تلاشهای استانداردسازی شد. این تصمیمات، یا عدم وجود آن، زمانی اتخاذ شد که پول ارزان بود و بازارها صعودی بودند. شرکتها در بازارهای کنونی چنین تجملی را ندارند.
رشد سودآور، یک امر ضروری است و باید خودش را تأمین مالی کند، زیرا سرمایهگذاران احتمالاً حاشیههای بدتر برای رشد سرمایه یا عدم رشد را تحمل نمیکنند. بنابراین، باید چه کرد؟ پاسخ: اندازه فعالیتهایتان تناسب داشته باشد و رشد خود را تامین مالی کنید. این دو اقدام کاملاً در کنترل خود شرکت است.
۳. آیا هزینههای IT من موثر و در سطوح مناسب است؟
آینده بسیاری از شرکتها به خلق مجددشان در فضای ابری بستگی دارد. این به معنای دستیابی به تمایز واقعی برای مشتری - با هزینه کمتر است.
با این حال، برای بسیاری از شرکتها، خلق مجدد هنوز دور است و مزایای ابر به طور کامل درک نشده است. اگر شرکت شما در این دسته قرار میگیرد، این بازار احتمالاً دلیل میخواهد. در بسیاری از موارد، این دلیل میتواند فقدان همسویی مدیریت، اعتقاد به آیندهای متفاوت یا فقدان اجرا باشد.
اکنون زمان آن است که از نزدیک با تیم اجرایی هماهنگ شوید و به طور گسترده در مورد چگونگی تبدیل قابلیتهای دیجیتال به رشد کسبوکار فکر کنید. این به معنای سرمایهگذاری در تحول دیجیتال عملکردها، تسریع در تصمیمگیریهای مدیریتی، ایجاد تغییرات تهاجمیتر و مسئول نگه داشتن افراد است. آخرین نظرسنجی مرکز "پیدبلیوسی پالس" نشان داد که ۵۲ درصد از مدیران ارشد فناوری اطلاعات، به دنبال راههایی برای گنجاندن تجزیه و تحلیل در فرآیندها هستند تا تصمیمگیری بهتر و سریعتر را از طریق اتوماسیون، دیجیتالی کردن زیرساختهای قدیمی و IT خودکار به عنوان اولویتهای اصلی برای صرفهجویی در هزینه و بهرهوری هدایت کنند .
این اقدامات کاملاً در کنترل خود شرکت است.
۴. آیا مجموعه مشاغل من خیلی پیچیده است؟
در دنیای امروز، شرکتها به سمت ابر حرکت میکنند، خود را دوباره خلق میکنند، از عصر انتقال انرژی عبور میکنند، تنشهای ژئوپلیتیکی را هدایت میکنند، و مزایای تبدیل شدن به یک «شرکت جهانی» را میبینند که در دنیایی از هم گسیخته آزمایش میشود.
در نتیجه این نیروها، بسیاری میپرسند که آیا سبد کسب و کار آنها منطقی است؟ ما شاهد هستیم که بسیاری از شرکتهای بزرگ، کسبوکارهای خاصی را ایجاد میکنند خواه هدفشان کمک به تأمین مالی انتقالهای ضروری، مانند ابر یا انرژی است، خواه سادهسازی کسبوکار کلی به منظور افزایش احتمال یک خلق دوباره موفق. تعیین اینکه چه چیزی باید داخل یا خارج از پورتفولیوی یک شرکت باشد ، کاملاً در کنترل خود شرکت است.
۵. چگونه خطر را کاهش دهم؟
اکنون ریسک بیشتر از هر زمان دیگری است. شرکتها با ریسک تداوم زنجیره تامین، ریسک تمرکز در بازارهایی که در آن میفروشند و میخرند، خطر دسترسی به انرژی، و خطرات اضافی مربوط به تورم، مقررات، درک عمومی، دقت دادهها، امنیت و موارد دیگر مواجه هستند.
یک عملکرد ریسک قوی، نام بازی برای مشاغل پیشرو امروزی است. این کار با یک ارزیابی عینی ریسک و بسته شدن تهاجمی شکافها آغاز میشود. شرکتها در تلاشند زنجیرههای تامین را متنوع کنند، اطمینان حاصل کنند که این زنجیرهها فقط در بخشهای خاصی از جهان متمرکز نیستند، خودکارسازی و برونسپاری، کاهش تورم و سرمایهگذاری برای کاهش شکافها از دیگر دغدغههای آنهاست. مدیریت ریسک فعال بیش از هر زمان دیگری یک دارایی است و شرکتهایی که ریسک را با موفقیت مدیریت میکنند احتمالاً در تعقیب رشد سودآور خود ناامید خواهند بود. مدیریت ریسک موفقیتآمیز کاملاً در کنترل خود شرکت است.
در حالی که درست است که در بازارهای امروزی بادهای مخالف بیشتری دارند، هنوز هم میتوانیم انتظار برنده و بازنده داشته باشیم. شرکتهایی که به شدت بر آنچه تحت کنترل خودشان است اولویت میدهند و روی آن تمرکز میکنند، میتوانند اعتماد مردم، مشتریان، سرمایهگذاران و سایر ذینفعان خود را حفظ و کسب کنند. به همین ترتیب، شرکتهایی که روی این حوزهها تمرکز نمیکنند، با خطر از دست دادن اعتماد سرمایهگذاران، دعوت به فعالیت سهامداران مواجه میشوند، و شاید مهمتر از همه، ممکن است در خطر از دست دادن اعتماد کارکنان خود نیز باشند، که اکنون بیش از هر زمان دیگری به دنبال رهبری تیم هستند. خبر خوب این است که هر یک از پنج حوزه فوق با تمرکز مناسب، قابل دستیابی هستند و همه آنها در کنترل مدیریت هستند.
منبع: HBR
نویسنده: تیم رایان
مترجم: شادی آذری حمیدیان
تبادل نظر