در یادداشتی در عصر ایران آمده است: «جام جهانی ۲۰۲۲ فوتبال به عادلانهترین شکل ممکن به پایان رسید چون هم افتخارات لیونل مسی کامل شد و هم از لذت هنرنمایی امباپه محروم نشدیم. (خودم را میگویم چون دوست داشتم امباپه گل بزند ولی آرژانتین قهرمان شود! سه بار هم زد ولی باز مسی برد و چه بهتر از این؟!) مسی حالا از حیث موفقیتها و شاید محبوبیت به دیگوی مارادونای فقید پهلو میزند و این جام برای ستارۀ کمرو و درونگرا با روحیات کودکانه، همانی است که کم داشت وگرنه باقی همه را داشت.
نه این نویسنده فوتبالنویس است نه این یادداشت، ورزشی و چنانکه از عنوان برمیآید برای بیان این گزاره یا مدعاست که برندۀ واقعی یا فرافوتبالی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، خود قطر است.
نه به این خاطر که مثل دهۀ ۶۰ به دنبال رد پای سرمایهداری و استکبار جهانی در جام جهانی فوتبال باشیم که دیروز هم در یادداشت دیگری آمد که «فوتبال علیه دشمن نیست» و برخی هم امسال به دلایل کاملا خاص فوتبالدوست شده بودند و دیگر آن را وسیلۀ تخدیر و تحمیق نمیدانستند؛ چندان که در دهۀ ۶۰ خورشیدی میگفتند.
جام جهانی فوتبال برای لذتبردن است. ورزش سادهای که همه از آن سردرمیآورند و حتی کسانی که هیچ نسبتی با توپ و بازی ندارند دربارۀ کیفیت بازیکنان و چینش آنان در زمین نظر میدهند و موضوعی است برای گفتوگو و همدلی فارغ از طبقه و مذهب و قوم و زبان و خود فوتبال اساسا انگار یک ایدئولوژی شده و ساختار فیفا هم مثل کلیسای کاتولیک پاپی دارد آن بالا که حالا آقای اینفانتینوست که اگرچه طمأنینه و نفوذ و ابهت رییس سوییسی سابق را ندارد (چندان که کتانی پوشیدن او با کت و شلوار اسباب استهزا میشود) اما جایگاه رییس فیفا چنان است که اگر جلوتر از امیر قطر و رییسجمهوری فرانسه هم گام بردارد، پروتکلی نقض نشود. شمار اعضای نهاد متبوع او هم از سازمان ملل فزونتر است یا میتواند روسیۀ قدرتمند و میزبان جام جهانی قبلی را با ترفندی به بهانۀ تجاوز به اوکراین کنار بگذارد.
به سبب میزبانی فوقالعاده قطر هم نیست که حاصل ۲۰۰ میلیارد دلار هزینۀ بیسابقه در جام جهانی است؛ ثروتی که البته بخش معتنابه آن به لطف درآمد گاز میدانهای مشترک با ما در پارس جنوبی فراهم آمده است. (و این آخری را که خواندید اگر دریغادریغ هم بگوییم جا دارد.)
نکته اینجاست که دیروز ۱۸ دسامبر یا ۲۷ آذر روز ملی قطر بود و قطریها در روز ملی خود جشنی جهانی برگزار کردند. انتقال زمان بازیها از خرداد و تیر به آذر هم اگر چه با توجیه هوای مناسب به جای گرمای خرداد و تیر صورت پذیرفت اما بهواقع برای آن بود که فینال در روز ۲۷ آذر یا ۱۸ دسامبر برگزار شود. تقویم فیفا به میزبانان سابق این مجال را نمیداد تا مثلا فینال جام جهانیای که در آمریکا برگزار شد با روز استقلالشان یا در فرانسه با روز پیروزی انقلاب مقارن شود و اگر در دورهای رخ داده، تصادفی است. دربارۀ قطر اما این نه یک اتفاق و حُسن تصادف که کاملا برنامهریزی و آگاهانه و شاید فراوان هزینه شده بود.
در سالهای قبل سفارتخانههای قطر در پایتختهای جهان از ۱۸ دسامبر به عنوان «سالروز نهادنِ سنگ بنای تأسیس به دست شیخ جاسم محمد بن ثانی در سال ۱۸۷۸ میلادی» یاد میکردند؛ هر چند که قطر امروز با دولت مدرن آن شناخته می شود و قدمت آن با نگاه مدرن کمتر است.
امسال اما ۱۸ دسامبر را با فینال جام جهانی جشن گرفتند و اوج جشن هم آنجا بود که امیر قطر عبای عربی یا ردایی بر تن مسی پوشاند و تمام تصاویر مسی با جام با همین عبا یا ردا ثبت شده و از این حیث جام جهانی ۲۰۲۲ را کاملا متفاوت و خاص ساخته است.
همکار خوزستانی ما هم توضیح داده نام اختصاصی این ردای عربی «بِشت» است؛ قطیفهای که چون عبا بر دوش اندازند.
جام به آرژانتین و مسی رسیده ولی کی فراتر از فوتبال برنده شده؟ جز قطر که جدای درآمدهای اعلامشده با «برگزاری فینال در روز ملی خود و نه تقویم فیفا مثل ادوار پیش» برند خود را به رخ جهان کشیده و با اتکا به ورزش، سیاست و رسانه و نه سختافزار و مؤلفههای سنتی تصویر دیگری ترسیم کرده است ولو با نگاه عمیقتر آه از دل آدمی برآید که چرا از درآمد گاز بیشتر از ما در میدان مشترک سهم میبرند؟»
منبع: عصرایران
تبادل نظر