فردای اقتصاد: پنج غول نفتی جهان، اکسون موبیل و شورون آمریکا، بی پی و شل بریتانیا، و توتال انرژی فرانسه، در سال گذشته به مدد افزایش قیمت نفت و گاز به میلیاردها دلار سود دست یافتند. حال سوال این است که این پولها کجا خرج میشوند؟ آیا این پولها میتواند دوره جدیدی از رونق صنعت نفت در خاورمیانه به عنوان مرکز اصلی تولید سوختهای فسیلی در جهان را ایجاد کند؟
اکونومیست در مقالهای این موضوع را بررسی کرده است. آنطور که در این مطلب آمده است بخش مهمیسودهای هنگفت غولهای نفتی در حال بازگشت به صنعت نفت هستند اما این موضوع دو تفاوت عمده با گذشته دارد. اول اینکه هنوز جریان سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز بسیار باریکتر از روزهای رونق در فاصله ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۵ است و دوم اینکه جغرافیای سرمایهگذاری غولهای نفتی حالا بسیار متفاوت از دهههای گذشته است.
داستان سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ نفتی در صنعت نفت جهان با تمرکز بر خاورمیانه آغاز شد و به مرور این پنج شرکت برای چندین دهه، از آمریکای جنوبی تا سیبری به جستوجوی نفت به حفاری پرداختند. اما آنطور که اکونومیست مدعی است اکنون دستهای از عوامل ژئوپلیتیکی، اقتصادی و محیطی باعث چرخش جریان سرمایهگذاری ابرشرکتهای نفتی شده و آنها به طور فزایندهای به جای نگاه به خاورمیانه یا شرق و غرب، حالا به شمال و جنوب نگاه میکنند.
رکوردشکنی سودآوری غولهای نفتی
قیمت نفت در سال ۲۰۲۲ به دنبال حمله روسیه به اوکراین بعد از سالها و در عین ناباوری به بیش از ۱۰۰ دلار بازگشت. در کنار این مسئله رشد چشمگیر قیمت گاز وجود داشت که قطع صادرات روسیه به اروپا عامل اصلی آن بود. همین شرایط هم موجب شد که شرکتهای نفتی به سودهای رویایی دست یابند.
آنطور که اکونومیست گزارش میدهد، شل سود خالص سالانه ۴۲ میلیارد دلاری در ۲۰۲۲ شناسایی کرده که بیش از دو برابر رقم سال قبل و بالاترین میزان در بیش از یک قرن اخیر است. اکسون موبیل آمریکا نیز رکورد سود خالص سالانه ۵۶ میلیارد دلاری را کسب کرده است. رقیب اصلی داخلی این شرکت یعنی شورون، گزارش داد که سود خالصش بیش از دو برابر شده و به ۳۷ میلیارد دلار رسیده است. بیپی و توتال هم به رکوردشکنی در سودآوری دست یافتهاند. در مجموع، این پنج شرکت بزرگ سال گذشته حدود ۱۵۰ میلیارد دلار سود به دست آوردند و پیشبینی میشود که میتوانند در سال ۲۰۲۳ دوباره به همان میزان سود دست یابند.
دلارهای نفتی کجا میروند؟
ظاهرا بخش مهمی از این سودها بین سهامداران تقسیم شده و همچنین برای پرداخت بدهیها صرف خواهد شد. با این حال، بخش قابل توجهی از این دلارهای نفتی مجددا سرمایهگذاری خواهد شد و به صنعت بازخواهد گشت.
از این رو اکونومیست مینویسد: پس از چندین سال سرمایهگذاری سرکوب شده در نفت و گاز به دنبال افت شدید تقاضا بعد از همهگیری کرونا و سیاستهای مرتبط با آب و هوا، غولهای نفتی بار دیگر برای یافتن نفت و بیرون آوردن آن از زمین هزینه میکنند. اساندپی گلوبال، تخمین میزند که هزینههای سرمایهای بالادست صنعت نفت در سراسر جهان، شامل شرکتهای بزرگ بخش خصوصی و شرکتهای ملی نفت، حدود ۴۵۰ میلیارد دلار در سال گذشته بوده است که رشد چشمگیری را نسبت به سال ۲۰۲۰ (با ۳۵۰ میلیارد دلار کمترین میزان در ۱۵ سال اخیر) نشان میدهد و امسال ممکن است همچنان بالاتر برود.
خاورمیانه دیگر برای سرمایهگذاری جذاب نیست
در این گزارش آمده است این پولهای هنگفت جدید به همان مکانهای قدیمی از جمله خاومیانه سرازیر نمیشود. ادوارد مورس از بانک سیتی گروپ میگوید که غولهای نفتی در حال «تغییر اساسی در سیاستهای» خود هستند. شرکتهای آمریکایی در حال عقبنشینی از مناطق دوردستی هستند که یا دارای ریسکهای سیاسی بسیاری هستند یا زیرساختهای لازم برای عرضه بیدردسر هیدروکربنها را به بازار ندارند. در مقابل رقبای اروپایی کمتر ریسکگریز آنها از برخی از پروژههای آمریکایی خود خارج شده و توجه خود را معطوف به آفریقا و پروژههایی با پتانسیل جدید و سازگارتر با مقررات آب و هوایی کردهاند.
برای غولهای آمریکایی، این تغییر رویکرد به معنای علاقه کمتر به خارج از قاره آمریکا است. اکسون موبیل، مانند اکثر شرکتهای غربی، روسیه را پس از حمله به اوکراین ترک کرده است. همچنین داراییهای خود را در کشورهایی مانند کامرون، چاد، گینه استوایی و نیجریه فروخته یا میخواهد بفروشد. شورون پروژههایی را در بریتانیا و دانمارک (و همچنین برزیل) فروخته است و امتیازات در حال انقضای خود در اندونزی و تایلند را تمدید نکرده است.
جیمز وست مدیرعامل اورکور، یک بانک سرمایهگذاری، میگوید شورون و اکسون موبیل مقدار زیادی از هزینههای سرمایهای خود را به آمریکای جنوبی و ایالات متحده منتقل خواهند کرد. اکسون موبیل سرمایهگذاری زیادی در میادین جدید گویان (کشوری در آمریکای جنوبی) انجام میدهد. شورون هم در نظر دارد امسال بیش از یکسوم هزینه سرمایهای خود را به شیل آمریکا و ۲۰ درصد دیگر را به خلیج مکزیک اختصاص دهد.
غولهای نفتی اروپایی نیز در حال کاهش حضور خود در شرق و غرب هستند. بیپی و شل، مانند اکسون موبیل، روسیه را ترک کردهاند. شل همچنین از شر داراییهای شیل خود در تگزاس خلاص شده و برخی از آنها را در خلیج مکزیک هم برای فروش گذاشته است. بیپی در حال واگذاری داراییهای نفتی خود در مکزیک است و انتظار میرود از آنگولا، آذربایجان، عراق، عمان و امارات متحده عربی هم خارج شود. توتال هم در حال خروج از پروژههای نفتی کانادا است.
در عوض، نگاه اروپاییها، مانند رقبای آمریکاییشان، به سمت جنوب به خصوص آفریقا است. آنها بر این باورند که آفریقا میتواند جایگزین خوبی برای روسیه باشد زیرا دسترسی اروپا به سوختهای فسیلی سنتی و همچنین سوختهای پاکتری مانند انرژیهای تجدیدپذیر و هیدروژن (که میتواند با کشتی یا لوله به شمال منتقل شود) را افزایش میدهد. انی ایتالیا در ۲۸ ژانویه اعلام کرد که یک قرارداد ۸ میلیارد دلاری گاز طبیعی با شرکت ملی نفت لیبی امضا کرده است. شل و اکوینور، شرکت نفت دولتی نروژ، قراردادی ۳۰ میلیارد دلاری با تانزانیا (کشوری در شرق آفریقا) برای ساخت یک پایانه گاز طبیعی مایع (LNG) امضا کردهاند. قرار است توتال انرژی هم در پروژههای گازی موزامبیک و آفریقای جنوبی سرمایهگذاری کند.
چرا نگاه غولهای نفتی تغییر کرد؟
اکونومیست دو دلیل اصلی برای تغییر نگاه غولهای نفتی از شرق و غرب به جنوب و شمال عنوان میکند. بر اساس این گزارش، اولین مورد به عنوان یکی از دغدغههای اصلی شرکتهای آمریکایی مربوط به ریسک و بازده است. در دورههای قبلی قیمت بالای نفت، کارفرمایان شرکتهای نفت، «مثل ملوانان مست» خرج میکردند. سرمایهگذاری بیش از حد در سالهای دور به زیانهای عظیم و تولید بیش از حد نفت و گاز منجر شد. در سالهای قبل از همهگیری کووید-۱۹، پروژههای نفتی از دریای خزر تا حوضه پرمیان میلیاردها دلار ضرر کردند و دهها میلیارد دلار از ارزش سهامداران دود شد. این روزها سرمایهگذاران انضباط سرمایه بیشتری را از شرکتهای نفتی میخواهند و رؤسا گوش میدهند. هزینههای سرمایهای صنعت نفت، اگرچه نسبت به پایینترین سطح اخیر خود افزایش یافته است، اما همچنان از اوج نزدیک به ۸۰۰ میلیارد دلاری خود در سال ۲۰۱۴ بسیار پایینتر است. پولها حالا بیشتر صرف سرمایهگذاری در پروژههای «کوتاه مدت» میشود به طوریکه حداکثر در عرض پنج سال بازدهی داشته باشند. جولی ویلسون از مشاوران وود مکنزی میگوید: «من از دهه ۱۹۹۰ در این صنعت بودهام و هرگز ندیدهام اینقدر روی کارایی تمرکز شود.» این تلاش برای کارآیی به معنای سرمایهگذاریهای کمتر در مکانهای پرریسک مانند قطب شمال یا اعماق اقیانوس و سرمایهگذاری بیشتر در سرزمینهایی با ریسک سیاسی و زمینشناسی کمتر است.
برای شرکتهای آمریکایی، البته، هیچ کجا به اندازه ایالات متحده آشنا نیست. آنها آمریکای جنوبی را نیز درک میکنند و بر این باورند که کشوری چون گویان از نظر سیاسی خطر کمتری برای سرمایهگذاری دارد. کشورهای تولیدکننده سنتی نفت معمولا دچار «نحسی منابع» هستند و نمیتوانند آیندهای را بدون نفت تصور کنند. این در حالی است که کشورهایی که دارای منابع تازه کشف شده هستند در مورد چشمانداز خود کمتر محتاطند و شرایط مطلوبتری را به شرکتهای نفتی ارائه میدهند چراکه بر خلاف تولیدکنندگان سنتی میخواهند هیدروکربنها را سریعتر به بازار عرضه کنند. در گویان، اکسون موبیل تنها به فاصله چند سال از اولین اکتشاف نفت در آبهای عمیق به تولید رسید.
برای اروپاییها هم آفریقا محلی است که اغلب کشورها روابط منطقی با قدرتهای استعماری سابق خود دارند از این رو سرمایهگذاری در این منطقه برای شرکتهای اروپایی جذاب است. از سوی دیگر این شرکتها به دنبال این هستند که به فشار فزاینده مصرفکنندگان، سیاستگذاران و سرمایهگذاران برای شروع کربنزدایی از پرتفوی خود پاسخ دهند و خروج از پروژههای آمریکایی و ورود به پروژههای جدید هم در این راستا است. در مکانهای جدید برای سرمایهگذاری میتوان از آخرین فناوری استفاده کرد و نسبت به داراییهای قدیمیکه به زیرساختهای کهنه متکی هستند، پروژههایی کارآمدتر و کم کربنتر ایجاد کرد.
علاوه بر این، شرکتهای نفتی، به ویژه در اروپا، به دنبال دوری از سوختهای فسیلی هستند از این رو در سالهای اخیر این شرکتها موجی از انعقاد قرارداد برای تولید انرژیهای پاک به راه انداختهاند. تنها در سال گذشته شرکتهای بزرگ نفتی ۲۲ قرارداد انرژیهای تجدیدپذیر امضا کردهاند. در این زمینه میتوان به قرارداد انی با شرکت نفت دولتی الجزایر برای توسعه هیدروژن سبز از منابع تجدیدپذیر اشاره کرد. بیپی همین کار را در موریتانی انجام داده و توتالانرژی هم از تولید انرژیهای تجدیدپذیر در آفریقای جنوبی حمایت کرده است.
اکونومیست در پایان این مقاله به برخی پروژههای جدید و خارج از این قاعده از جمله سرمایهگذاری توتال و شل در تولید الانجی قطر یا مذاکرات شورون با الجزایر برای تولید از ذخایر عظیم شیل در این کشور اشاره میکند و مینویسد: اما این سرمایهگذاریها بهطور فزایندهای مانند یک استثنا به نظر میرسند تا قاعده. آینده سرمایهگذاری در اکتشاف و تولید انرژی بسیار باریکتر، کمیسبزتر و بسیار وابسته به طولی جغرافیایی به نظر میرسد.
تبادل نظر