۱۵ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۵
ماجرای محضرداری ‌که شوهر منشی‌اش را کشت

مردی حدودا ۴۰‌ساله با هویت «ح.خ» توسط یک محضردار در جاده شیرعلی بهبهان به قتل رسید. انگیزه قتل هم آن‌گونه که از شواهد مشخص است به خاطر یک زن با هویت «س.ط» بود

 اعتماد: خبری که روزهای پایانی تعطیلات نوروز امسال شهری در خوزستان را آشفته کرد و به سرعت دهان به دهان و خانه به خانه پیچید تا اینکه رسما هم از سوی مسوولان تایید شد؛ ماجرای قتلی فجیع بود که حیرت مردم را به همراه داشت.

بهبهان یکی از قدیمی‌ترین شهرهای استان خوزستان است که بیش از ۲۰۰هزار نفر جمعیت دارد. یکی از اماکن دیدنی بهبهان؛ روستای شیرعلی‌است، اما در جاده همین مکان دیدنی ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۱ اتفاق ناگواری رخ داد که خواب و خیال اهالی شهرستان بهبهان را آشفته کرد و بی‌اعتمادی بر آنها چیره شد. چرا که متهم به قتل یک محضوردار بود که این عمل را مرتکب شده بود. همچنین گفته شده که متهم یک دفترخانه ثبت ازدواج دارد و از منسوبین یکی از افراد سرشناس بهبهان است. خبر این اتفاق فجیع نیز فقط توسط یکی از خبرگزاری‌های محلی بهبهان منتشر شد آن هم با شانزده‌ روز تاخیر. یعنی در ششم فروردین ماه۱۴۰۲.

خبر ویژه: نامه محرمانه نمایندگان ولی فقیه به رئیسی درباره حجاب

خبر هم این بود: «مردی حدودا ۴۰‌ساله با هویت «ح.خ» توسط یک محضردار در جاده شیرعلی بهبهان به قتل رسید. انگیزه قتل هم آن‌گونه که از شواهد مشخص است به خاطر یک زن با هویت «س.ط» بود. چهار روز بعد از این اتفاق تلخ متهم دستگیر شد، ولی تاکنون اخبار دقیقی از اعترافات و روند پرونده او منتشر نشده است.»

حالا پس از گذشت هشت روز از این خبر هنگامی که «اعتماد» برای دست یافتن به واقعیت پیگیر این قضیه می‌شود با صحبت‌های ضد و نقیضی از سوی اهالی روبه‌رو می‌شود. البته «اعتماد» متذکر می‌شود که این تناقضات مربوط به حواشی خبر و چگونگی به قتل رسیدن مقتول است و دلیلی بر نفی واقعه نیست. حتی «رستم عیدی‌پور» سرپرست فرمانداری شهرستان بهبهان خبر را تایید می‌کند و به «اعتماد» می‌گوید: «از این ماجرا اطلاع دارم. موضوع قتل صحت دارد اما آنچه که در بهبهان توسط اهالی پیچیده را تایید نمی‌کنم. اصل موضوع را باید از دستگاه قضایی و دادستان بپرسید.» این در حالی است که «اعتماد» پیش از صحبت‌ها و پیشنهاد فرماندار با «علیرضا قاسمی‌نژاد» دادستان بهبهان تماس گرفته، اما دادستان گفته بود: «بنده مستقیم نمی‌توانم مصاحبه کنم.»

پذیرایی و عرض تبریک با چاقو

پس از صحبت‌های نسیه مسوولان، خبرنگار «اعتماد» سراغ اهالی بهبهان می‌رود. یکی از اهالی حتی این ماجرا را به سخره می‌گیرد و می‌گوید: «همین آقا که متهم به قتل است صیغه ازدواج من و همسرم را خواند. برای همین پشیمانم و می‌خواهم همسرم را طلاق بدهم. (با تمسخر می‌خندد) خدا کند اعلام کنند؛ افرادی که این آقا صیغه ازدواج‌شان را خوانده باطل است تا من هم تکلیف خودم را بدانم.»

او در پاسخ به اینکه از ماجرا بگویید، می‌گوید: «یک خانمی منشی ایشان بود که حدود چهار سال هم صیغه همین متهم بود. وقتی صیغه محرمیت‌شان تمام می‌شود به محضردار می‌گوید که قصد دارد زندگی خودش را داشته باشد. برای همین با مردی به نام «ح.خ» ازدواج می‌کند. صیغه ازدواج‌شان هم همین محضردار می‌خواند. بعد از چند وقت حاج آقا با شوهر این خانم یعنی آقای مقتول تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد که همدیگر را ببینند. وقتی مقتول پیش وی می‌رود، متهم در قهوه‌ای که به مقتول می‌دهد، سم می‌ریزد. چیزهای دیگری هم از این محضردار شنیدیم…» البته «اعتماد» ترجیح می‌دهد حواشی و توضیحات تاکنون تاییدنشده را منتشر نکند.

اما یکی دیگر از اهالی یک زن است. او نیز در جواب سوالاتی که خبرنگار «اعتماد» در مورد این اتفاق از او می‌پرسد، می‌گوید: «بله. هرچه شنیدید درست است. من بیشتر از آنچه که شما شنیدید، چیز دیگری نمی‌دانم. فقط این را می‌دانم که خانواده مقتول در منطقه مسکن مهر بهبهان ساکن هستند اما مقتول خودش آنجا زندگی نمی‌کرد. ما در همان محل اعلامیه ترحیم آن آقا را دیدیم و از آشنایان و همسایه‌های آنها هم ماجرا را شنیدیم.»

یکی دیگر از اهالی هم می‌گوید: «متهم به قتل دفترخانه ازدواج دارد. به خاطر زن مورد علاقه‌اش که منشی دفترش هم بود مرتکب قتل شد. مقتول در دفتر محضردار با این خانم آشنا می‌شود و تصمیم می‌گیرد با او ازدواج کند. حدود دو ماه بعد که از ازدواج آنها می‌گذرد محضردار با مقتول تماس می‌گیرد که جهت دریافت سند ازدواج به دفتر ایشان مراجعه کند. بعد هم که دیگر خودتان می‌دانید در نوشیدنی او چیزی می‌ریزد تا بتواند به هدفش نزدیک شود.»

یکی از خبرنگاران محلی هم در این باره به «اعتماد» می‌گوید: «در تحقیقات اداره آگاهی خانم س.ط مورد بازجویی قرار می‌گیرد.ماموران آگاهی پس از بررسی تماس‌ها محضردار را احضار می‌کنند. حالا دو روایت شنیده شده یکی اینکه متهم به قتل بعد از چند روز خودش را معرفی کرده و روایت دیگر هم همین اظهارات خانم است که نشان می‌دهد ماموران آگاهی در اظهارات این خانم به محضردار مظنون می‌شوند. حتی شنیده شده که محضردار خودش نماز میت را برای مقتول خوانده و مراسمات دیگر را انجام داده است.»

یکی از مطلعان این حادثه دردناک نیز به «اعتماد» می‌گوید: «به هر حال نمی‌توان منکر قتل شد. محضردار روز حادثه مقتول را به دفترش دعوت می‌کند تا هم سند ازدواج آن دو را بدهد و هم تبریکی گفته باشد. ضمن تبریک و پذیرایی از مقتول در قهوه او قرص بیهوشی یا چیز دیگری می‌ریزد. مقتول پس از خوردن نوشیدنی بیهوش می‌شود. متهم به قتل او را سوار ماشین می‌کند و به سمت جاده شیرعلی می‌برد. در آنجا هم با ضربات چاقو کار او را تمام می‌کند. حالا اینکه با چه قرصی مقتول را بیهوش کرده یا مسموم کرده کسی چیزی نمی‌داند. چون در اصل ماجرا هم فرقی نمی‌کند.چند روز بعد از به قتل رسیدن ح.خ متهم به قتل دستگیر می‌شود. درحال‌حاضر آن خانمی که صیغه حاج‌آقا بود و بعد زن مقتول شده بود هم در زندان اهواز به سر می‌برد. در هر صورت آن آقا مرتکب عمل قتل شدند.»

اما یکی از اقوام نزدیک مقتول به «اعتماد» جزییات بیشتری ارائه می‌دهد: «مقتول حدود ۴۰ سال داشت و در نوزدهم اسفندماه سال ۱۴۰۱ به قتل رسید. پلیس آگاهی از روی تماس‌های تلفن آنها به محضردار مظنون می‌شود. او را احضار می‌کنند و طی بازجویی‌ها متهم به قتل خودش اعتراف می‌کند که با چاقو اقدام به این کار کرده است. مقتول زن و بچه داشت ولی به خاطر آن خانم زنش را طلاق داد تا بتواند با او ازدواج کند. پرونده متهم را به دادگاه ارجاع دادند، اما هنوز هیچی مشخص نیست.»

 «امان‌الله قرایی مقدم» جامعه‌شناس، این اتفاق تلخ را آسیب‌شناسی می‌کند و به «اعتماد» می‌گوید: «صیغه در جامعه ما امری پسندیده است. موضوع صیغه در استان‌هایی مثل خوزستان، سیستان و بلوچستان و امثال اینها رایج است. عوامل متعددی هم وجود دارد که زنان به عقد موقت مردان درمی‌آیند. فقر فرهنگی، فقر اقتصادی و...باعث می‌شود یک زن برای برطرف شدن نیازهایش که هرچیزی می‌تواند باشد به این کار رضایت دهد. البته اقلیم هم خیلی در این ماجرا نقش دارد. ببینید در استانی مانند خوزستان قتل‌هایی با مضمون ناموس یا همان خانواده بسیار زیاد رخ می‌دهد. چون در خوزستان مردان گاهی به خاطر ناموس یعنی همان زن یا دختر مورد علاقه‌شان، آدم می‌کشند. گاهی همان زن یا دختر مورد علاقه‌شان را به خاطر تعصبات به قتل می‌رسانند و گاهی هم مردی که باعث شده ناموس‌شان از آنها گرفته شود را می‌کشند. این مسائل در خوزستان بیشتر به خاطر تعصبات مذهبی، سنتی، قومی و... رخ می‌دهد. در کل فقر فرهنگی و فقر اقتصادی خانواده، باعث می‌شود دختران تصمیم بگیرند به عقد موقت مردان دربیایند و تن به چنین کارهایی بدهند.»

برخی واکنش‌های اهالی در اینستاگرام

پس از انتشار این خبر توسط یکی از پیج‌های خبری و محلی برخی اهالی بهبهان واکنش نشان دادند و هرکدام زیر پست مربوط به این خبر چیزهایی نوشتند که «اعتماد» به برخی از آنها اشاره می‌کند.

متهم چهره معروفی بوده.

 متهم دفتر ثبت ازدواج داشته و خانمی را صیغه کرده بود. وقتی مدت صیغه آن خانم تمام شده متهم آن خانم را تهدید کرده که اگر شوهر کند، شوهرش را می‌کشد.

.

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha