۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۲۰:۲۳
نقش روایت‌ها در تحولات اخیر بازار سهام

حمید رضا پورسلیمی - کارشناس بازار سهام

فارغ از اینکه اصلاح بازار سرمایه در هفته سوم اردیبهشت ماه تا کجا ادامه پیدا کند، شکل این اصلاح از نظر مقدار افت (نزدیک به ۱۰درصدی در دو روز) و  میزان خالص خروج پول حقیقی‌ها (بیش از ۱۰ همت در دو روز)، قابل تامل است و ممکن است اعداد و ارقام این اصلاح، رکوردهای تاریخی مربوطه را تغییر دهد. شاید بسیاری از فعالان بازار سرمایه در هفته‌ای اخیر با این سوال از اطرافیان خود مواجه بودند که آیا بازار سرمایه به سرنوشت سال ۹۹ دچار خواهد شد و احتمالا پاسخ آن‌ها در مجموع منفی بوده است. نظرسنجی‌هایی که اخیرا از مدیران و فعالان حرفه‌ای بازار سرمایه در مورد سرنوشت آن در سال ۱۴۰۲ منتشر شده نیز عموما چشم انداز مثبتی از بازار را منعکس می‌کند. از منظر ارزندگی بازار سرمایه و با توجه به وضعیت درآمدی و سودآوری شرکت‌های فعال در این بازار، البته این برآورد فعالان بازار سرمایه چندان اشتباه نیست. در حال حاضر شاخص قیمت به درآمد گذشته‌نگر بازار سرمایه بین ۱۰ تا ۱۱ بوده و این شاخص در محدوده متوسط ۵ ساله آن بوده و با توجه به وضعیت رشدی بازار عدد مناسبی است و برآورد آتی برای این شاخص حدود ۸ مرتبه است؛ این در حالی است که این شاخص در سال ۹۹ در مقطعی از عدد ۴۰ نیز فراتر رفت و همین موضوع نشان می‌دهد که از نظر مقایسه رشد بازار با سودسازی شرکت‌ها، عملکرد فعلی بازار سرمایه بسیار منطقی‌تر از سال ۱۳۹۹ بوده است. علیرغم این توضیحات ولی ممکن است چیزی غیر از واقعیت‌هایی که برآورد می‌شود، رفتار جمعی فعلی بازار سرمایه را توضیح دهد.

«رابرت شیلر» نوبلیست اقتصاد در کتابی با عنوان «اقتصاد روایی» که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، به این موضوع می‌پردازد که چطور فراگیر شدن برخی داستان‌ها، می‌تواند رخدادهای اقتصادی را جهت‌دهی کند. در همان سال شیلر در مصاحبه‌ای با «وال‌استریت ژورنال»، نکات مهمی را در مورد این شیوه تاثیرپذیری اقتصاد از اذهان عمومی مطرح کرد. به عقیده شیلر مردم شاید کمتر در مورد تئوری‌های اقتصادی مد نظر خود صحبت کنند و به جای آن درک خود را از حوزه‌ها و تحولات اقتصادی در قالب داستان بیان کنند. به همین دلیل برای سرمایه‌گذاران و فعالان حرفه‌ای بازار باید مهم باشد که کدام داستان می‌تواند به مانند یک ویروس در سطح بازار گسترش پیدا کند و روندی بر خلاف برآوردهای منطقی مورد انتظار را رقم زند. شیلر در این مصاحبه نقل قولی از فرانکلین روزولت می‌آورد که بر اساس آن "همه آنچه را که باید از آن می‌ترسیدیم خود ترس است". شیلر این گزاره روزولت را در بخش سوم کتاب خود بسط می‌دهد و ۹ محرک احساسی مهم را که می‌تواند روایت‌های مهم اقتصادی را ایجاد کند، مشخص می‌سازد؛ از این نه محرک احساسی، هراس در برابر اطمینان، حباب‌های بازار سهام و همچنین تلقی عمومی در مورد سودجویان شرور، بیشتر برای درک روایت‌های عمومی پیرامون بازار سرمایه کشور مفید است. شیلر معتقد است که در باب برآورد وضعیت بازار سهام، ارزش واقعی و ذاتی سهام و ارزش شناسایی شده توسط بازار، باید به تخیل حاکم و روایات مربوط به آن نیز توجه کرد.

بازار سرمایه ایران از نیمه دوم دهه قبل، با تغییرات مهمی همراه شد که زمینه غلبه احساسات بر واقعیت‌های حاکم بر آن را فراهم می‌کرد. در حال حاضر نزدیک به ۴۰ میلیون کد فعال بورسی وجود دارد که این عدد برای ابتدای سال ۹۸، کمتر از ۹ میلیون نفر بود. این عدد به معنای آن است که با فرض عدم حضور دهک‌های پایین درآمدی در این بازار، به طور متوسط در هر خانوار حداقل ۲ نفر به طور مستقیم در جریان تحولات بازار سرمایه قرار دارند و احساس عمومی به سادگی می‌تواند وضعیت بازار را تحت تاثیر قرار دهد. اگرچه افت سال ۹۹ باعث طرح مباحثی در مورد تشویق سرمایه‌گذاران خرد به سرمایه‌گذارای در بازار سرمایه از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری در حال حاضر نسبت ارزش این صندوق‌ها به کل بازار سرمایه کشور کمتر از ۱۰درصد بوده که عمده آن نیز مربوط به صندوق‌های درآمد ثابت است و دارندگان عمده واحدهای این صندوق‌ها نیز حقوقی‌های بازار سرمایه هستند.

هراس در مقابل اطمینان در بازار سرمایه با ریزش شدید سال ۹۹، روایت مربوط به آن سال را هنوز زنده نگاه داشته است. اگرچه عدد شاخص کل افت حدود ۵۰ درصدی را در بدترین شرایط بازار را نشان می داد ولی در مورد بسیاری از سهم‌های کوچک و بزرگ بازار، تعداد زیادی از سهامدارن تجربه کوچک شدن دارایی خود تا یک پنج اصل دارایی را نیز داشتند که روایت «پودر شدن» سرمایه افراد را تا به امروز تسری داده است؛ تجربه ای که افراد در سایر بازارها نظیر طلا و ارز و مسکن به هیچ وجه تجربه نکرده‌اند.

حس بدبینی در مورد دولت، روایت مهم دیگری را در مورد بازار سرمایه شکل داده که تصور می‌شود رشد بازار سرمایه با دستکاری دولت و بخش عمومی و با هدف جبران کسری بودجه است. اتفاقات سال ۹۹ البته این روایت را در بین فعالان حرفه‌ای بازار سرمایه نیز تقویت کرد. این حس در مورد سایر بازارهای مالی نظیر ارز و طلا نیز بعضا مطرح شده ولی در مورد آن ها و به دلیل اصرار دولت بر عرضه ارز و طلا در قیمت پایین تر از نرخ بازار آزاد، اتفاقا این سرمایه‌گذاران خرد بوده‌اند که برنده بازار تلقی می‌شدند و در بازی جمع صفر بازدهی این بازارها عموما دولت در سمت بازنده قرار داشته و لذا این روایت در مورد این بازارها کمتر جدی گرفته شده است. اما در سال ۹۹، تلقی عمومی (و حتی روایت رسمی تبلیغات صدا و سیما) این بود که برنده رشد بازار سرمایه دولت و بخش عمومی بوده‌اند (و برخی سرمایه‌داران کلان که به اخبار مربوط به دستکاری بازار دسترسی داشته‌اند). حس نااطمینانی در مورد بازار سرمایه البته روایت مهم و قدیمی دیگری را نیز در مورد بازار سرمایه شکل داده است؛ این موضوع که دارایی در بازار سرمایه به نسبت ارز و طلا و مسکن چندان ملموس نیست و لذا نمی‌تواند مورد اطمینان واقع شود.

روایت‌گری در مورد بازار سرمایه تنها مختص سرمایه‌گذاران خرد نبوده و بعضا سیاست‌گذاران را نیز درگیر کرده است؛ هراس از انتقال نقدینگی پس از رشد بازار سرمایه به بازار ارز و طلا و مسکن، روایت جدیدی است که پس از سال ۹۹، ذهن سیاستگذاران را درگیر کرده است. از این جهت تئوری اقتصادی در مورد رابطه نقدینگی و تورم و سیاست خارجی و جهش ارزی، با روایت های جدیدی و از جمله تاثیر بازار سرمایه بر روی تورم و ارز جایگزین شده است.

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha