تابناک: وزیر خارجه سابق در «کلاب هاوس» گفت: چه شد که بوش گفت محور شرارت؟ ژانویه ۲۰۰۲، دو هفته قبل از سخنرانی بوش، یک کشتی حامل سلاح برای عرفات در کرانه باختری توسط اسرائیل کشف شد؛ این کشتی «کارن ای» نام داشت و این واقعه باعث امنیتیسازی مجدد از سوی اسرائیل شد.
عمده دوستان نظامی ما علاقه چندانی به توافقات بینالمللی ندارند، چون اختیار عمل آنها را محدود میکند.
به یاد ندارم که سردار سلیمانی یک بار از برجام انتقاد یا تشکر کرده باشد، ولی شهید فخری زاده برجام را قبول داشت و خودش هم نقش ایفا کرد و از دکتر روحانی، پنهانی نشان ملی دریافت کرد.
هرجا دیپلمات و نیروی نظامی با هم هماهنگ بودند، در مذاکرات نتیجه مثبت گرفتند، اما اقدامات نظامی برای گرفتن امتیاز در مذاکرات بدون اطلاع و هماهنگی دیپلمات حاصل ملموسی ندارد. به عقیده من مرجع هماهنگی بین این دو، شورای عالی امنیت ملی است.
سرمایهگذاری عربستان و اسرائیل برای ایجاد فضای امنیتی علیه ایران با هدف بهم زدن برجام هماهنگ بود، ولی با وجود ارزان کردن قیمت نفت برای جلب نظر آمریکا هم جواب نداد.
برجام قرار نبود ما را خود به خود وارد بازار جهانی کند؛ کاری که ما قبلا هم نمیتوانستیم بکنیم، قاعدتا با برجام هم نمیشد انجام داد. بازارهای جهانی قواعدی دارند و شرکتهای سعودی و اماراتی، با خرید و تصاحب سهام ابربانکها و اشغال کرسیهای مدیریتی شرکتهای بزرگ و چندملیتی دنیا، اجازه معاملات و تجارت با ایران را سلب کردند.
صداوسیما بزرگترین ضربه را به کشور و مردم در راه بهره برداری و برداشت میوه برجام وارد کرد، چون هر روز به مردم داخل گفت که برجام خراب است و کار نمیکند و فایدهای ندارد. با این حال دیدید که چه اثرات مثبتی بر اقتصاد گذاشت؛ امید همان نکتهای است که رهبری در نطق سالگرد وفات امام تاکید کرد.
عربستان که با قتل شیخ نمر و مخالفانش و شکست در برجام کاملا گوشه رینگ بود، با حمله به سفارتش در ایران کاملا خلاص شد و از زیر فشار درآمد و همه به جای حمله به بن سلمان و محکوم کردن سعودی، بیانیه دادند علیه ایران و محکومیت حمله به سفارت!
اگر روابط با سعودی با چشم باز باشد، کاملا استقبال می کنم، ولی تاکید میکنم که باید با چشم کاملا باز باشد؛ وگرنه موازنه منطقه را به سود آنها بهم میزند.
تاجیکستان تنها مخالف پیوستن ما به پیمان شانگهای بود که با حضور آقای رحمانی فضلی و دیدار مستقیم رفع شد و ما موافقت کامل را گرفتیم. حالا دوستان دستاور سازی میکنند و نوش جانشان!
بعداز برجام ۸۵میلیارد دلار درخواست سرمایه گذاری فوری در ایران ثبت شد، اما به دلایل مختلف از جمله اولویتهای کشور، تنها با ۱۳ میلیارد آن موافقت شد.
معتقدم برای جذب این حجم از درخواست سرمایه گذاری، خوب کار نشد و میشد مقدار بیشتری جذب شود؛ هرچند بیشتر این استقبال در حوزه کالاهای مصرفی بود.
سعودیها و اماراتیها به شرکتهای آمریکایی که شعبه در آن کشورها داشتند، تهدید کردند که آمریکا بین ما و ایران باید یکی را انتخاب کند.
اسرائیل نفوذ بسیاری روی اقتصاد و ابرشرکتهای آمریکایی دارد و او هم هر چه توان داشت برای عدم ورود سرمایهگذاران بیشتر گذاشت. آقای جان کری یک بند به برجام اضافه کرد که شعب خاورمیانه شرکتهای آمریکایی مجاز به سرمایه گذاری مستقیم در ایران هستند.
آمریکا بعد از خروج از برجام توسط ترامپ، دیگر عضو برجام نیست که بتواند اسنپ بک بکند و سراغ مکانیزمهای موجود در متن برجام برود.
طبق آخرین گزارش من به مجلس که بیشترش زحمت دکتر عراقچی و دکتر روانچی بود، ما پیشنویسی فراتر از برجام ۲۰۱۵ با چهار بعلاوه یک بدست آوردیم که به نوعی آمریکا را بخاطر اقدامات ترامپ به تضامین جدیدی متعهد میکرد. در مقابل اروپا به شدت اصرار داشت که مسائل منطقهای را وارد مذاکرات بکند. طبیعتا بعد از خروج ترامپ، امکانات فنی ما افزایش یافته بود و باید برای آنها تعیین تکلیف می کردیم و تعهداتی در مقابل تعهدات طرف مقابل میدادیم، اما خط قرمز ما معدوم کردن آنها بود. قبول کردیم که آنها را در صندوقی تحت نظارت آژانس نگهداری کنیم. اما کلیه موانع بانکی و مالی، نفت و گاز و پتروشیمی، صنایع فولاد و مس و آلومینیوم و ...، هواپیمایی، خودروسازی و همه حوزههای اقتصادی رفع میشد.
تقریبا تنها اختلاف باقی مانده که تا گامهای آخر رفع پیش رفت، مذاکرات منطقهای بود، اما آقای عراقچی بعد از فروردین، تقریبا هیچ دستورالعملی برای ادامه نداشت و وارد سرازیری تحویل دولت شد.
ترامپ در اجلاس با وجود فشار بن سلمان و نتانیاهو، قصد دیدار با من را داشت، اما من، چون اجازه نداشتم به تالار اجلاس نرفتم و در ساختمان شهرداری به همراه آقای لودریان ماندم که آقای مکرون پیش من آمد و گفت که ترامپ هم میخواهد بیاید اینجا. من هم گفتم که چنین تمایلی ندارم.
ترامپ بار دیگری من را به اتاق بیضی کاخ سفید دعوت کرد و من به ایران پیام فرستادم که با وجودی که میدانم اینکار خودکشی سیاسی برای من هست، حاضرم اینکار را با وجود حملات گروههای مشخص بکنم. اما گویا اصلا پیام من به مراجع عالی نظام هم نرسید و من از این آزمایش معاف شدم.
من حاضر بودم که بخاطر منافع کشور، قربانی شوم و اگر حاصل کار خوب درآمد هیچ حرفی از من زده نشود و اگر خوب در نیامد مرا مقصر بنامند.
هیچ وقت رهبری کلمه به کلمه مذاکره من یا آقای جلیلی و باقری را چک نکردند و نمیکنند. گاهی هم ایشان تصمیم میگرفتند نظری اعلام نکنند و گاهی هم چارچوب کلی را ترسیم میکردند و ما در آن خط، کار خودمان را پیش میبردیم.
در مورد مذاکرات مسقط، رهبری دستور دادند ترکیب تیم مذاکره با دفعات قبلی فرق بکند.
افشاگری ظریف از سیاستهای افراطی دولت احمدینژاد
من نماینده ایران در کنفرانس بن بودم؛ اما بدون شهید سلیمانی نمیشد آن حضور فعال را در کنفرانس بن مربوط به افغانستان را داشت.
چه شد که بوش گفت محور شرارت؟ در ژانویه ۲۰۰۲، دو هفته قبل از سخنرانی بوش، یک کشتی حامل سلاح برای عرفات در کرانه باختری توسط اسرائیل کشف شد؛ این کشتی «کارن ای» نام داشت، این واقعه باعث امنیتیسازی مجدد از سوی اسرائیل شد.
در پایان دوره آقای خاتمی توانسته بودیم اجماع امنیتی علیه ایران را با مشکل مواجه کنیم، اما آمدن احمدینژاد همهچیز را تغییر داد.
احمدینژاد و شعار «قطار بی ترمز و فرمان هستهای»
قطعنامه ۱۹۲۹ علیه ایران، یکی از بدترین قطعنامهها در طول تاریخ شورای امنیت بود؛ که با رای مثبت چین و روسیه علیه ایران تصویب شد.
بیانیه اول و دوم شورای امنیت علیه ما در مورد هستهای نبود، در محکومیت صحبتهای آقای احمدی نژاد بود بیانیه سوم در مورد هستهای بود و بعد قطعنامه ۱۶۹۶ صادر شد.
تابوشکنی مذاکره با آمریکا از سوی صالحی
مذاکرات مسقط تابوشکنی بود که توسط برادر عزیزم دکتر صالحی انجام گرفت که علی رغم کارشکنی شدید جلیلی و مخالفت احمدی نژاد برگزار شد.
واکنش ظریف به ادعای حمایت اکبری از برجام
اختلاف من و اکبری از CTBT شروع شد؛ او به شدت در وزارت دفاع آن زمان علیه CTBT صحبت و فضاسازی کرد.
من موافق اعدام هیچ کسی نیستم و آرزو میکنم ایشان مورد عفو رحمت خداوند قرار گیرند.
اکبری گفت من سردمدار مخالفت با CTBT بودم؛ پایه ریزی دعوای هستهای از همین موضوع شروع شد.
تمام صورتجلسات مذاکرات را برای رهبری میفرستادیم
محمدجواد ظریف در کلاب هاوس گفت: تمام مذاکرات و صورت جلسات را برای رهبری میفرستادیم؛ ایشان هر وقت میخواستند نظر میدادند و هر موقع میخواستند نظر نمیدادند.
وقتی احمدی نژاد در سازمان ملل از هلوکاست سخن گفت، من همانجا به عراقچی گفتم بیچاره شدیم!
مردم با شرکت در انتخابات سال ۹۲ دست ما را در مذاکرات باز کردند
هدف تحریم این است که بین دولت و مردم فاصله بندازد. مردم فشار بیاورند و حکومت سازوکار خود را تغییر بدهد.
مردم با شرکت در انتخابات سال ۹۲ به دنیا اعلام کردند که ما پشتوانه مردمی داریم و دست ما را در مذاکرات باز کردند.
ما میخواستیم اجماع امنیتی علیه ایران شکسته شود و به همین دلیل مذاکره کردیم و برداشتن تحریمها تنها هدف ما در مذاکرات نبود.
روسیه اولین ضربه را به ما زد
در مذاکرات اولین ضربه را از روسیه خوردیم که گفتند تمام نیاز بوشهر برای تمام دوره حیاتش را تامین کردیم. زیرا نطنز ۵۵ هزار سانتریفیوژ p ۱ داشت و مساله سوخت آن در میان بود.
روسیه هدف خود و حوزه اقتدارش در جهان پساجنگ سرد را انرژی قرار داده، و با گفتن اینکه ما همه سوخت را تامین کردیم، دست ما را بست. یعنی در مذاکرات ما را در موضع ضعف قرار دادند. به همین دلیل نتوانستیم در دوره برجام به بالاتر از شش هزار سو برسیم. البته من روسستیز نیستم، روسیه همسایه مهم ما و قدرت بزرگ جهان است و باید با آنها رابطه منطقی داشته باشیم.
مذاکرات را با مشکلی که روسیه ایجاد کرد، آغاز کردیم. برای کسانی که میگویند برجام برای رفع تحریم بود، بگویم ما تا فروردین ۹۴ فقط بحث هستهای داشتیم و از آن به بعد وارد مسأله برداشتن تحریم شدیم. من معتقد بودم اگر زودتر وارد برداشتن تحریمها میشدیم، آمریکا ما به ازا میخواهد و باید امتیاز بدهیم.
خیلیها میگویند چرا درباره موارد دیگر مذاکره نکردید. در پاسخ باید بگویم سیاست علم امکانات است نه علم آرزوها. من علاقه داشتم درباره مسائل دیگر مذاکره میکردم، اما امکانات همین بود.
من این انتخاب را نداشتم راجع به همه موضوعات مذاکره کنم و فقط میتوانستم راجع به مسائل هستهای مذاکره کنم
ما تا فروردین ۹۴ بر اساس دستورالعملها و خط قرمزهایی که داشتیم، فقط در رابطه با مسائل هستهای صحبت میکردیم و پس از آن وارد رفع تحریم شدیم.
سیاست، جهان امکانات است نه جهان آرزوها. من این انتخاب را نداشتم راجع به همه موضوعات مذاکره کنم. من یک نفر بودم و با یک نظر و تصمیم گیری فقط در اختیار من نبود.
من نظر خودم را داشتم، اما سیاست، علم شدنیهاست و نه علم آرزوها. برخی در این دو روز به من حمله کردند که میگویم آرمان نداشته باشید که خیلی حرف بچگانهای است.
ساسپنشن را اروپاییها در لحظه آخر وارد برجام کردند، متاسفانه معاونان من بدون اینکه به من خبر دهند موافقت کردند
برخی از آقایان ادعای سواد دارند. خب قطعنامههای سازمان ملل را بخوانند. خانم شرمن میگفت که جواد ظریف معنی lift را نمیفهمد.
زبان سازمان ملل یک زبان به خصوص است. هیچ کسی به اندازه من و لاوروف در بین وزرا زبان سازمان ملل را بلد نیست. استاد من وقتی پایان نامه دکترای خودم با موضوع تجاوز و دفاع را مینوشتم به من میگفت که به زبان انگلیسی بنویس و نه زبان سازمان ملل. خب خانم شرمن که به اندازه من زبان سازمان ملل را نمیفهمد.
همه برجام و صد در صد آن نظر ما نیست. من نگاه برد و باخت به موضوع برجام ندارم. بلکه توان در حد توان به نکاتی که ما میخواستیم رسیده است.
ما با غربیها توافق کرده بودیم که دو کلمه در متن برجام به کار نرود. یکی از اینها ممنوعیت بود و دیگری ساسپند (تعلیق). من در مجلس گفتم کلمه ساسپنشن نیست و این اشتباه از من بود. علتش هم این بود که ما دستور العمل داده بودیم به همه دوستانی که داشتند ضمائم برجام رو مذاکره میکردند که از برخی عبارات استفاده نشود.
در لحظات آخر مذاکرات برجام، نماینده اروپا گفته بود ما تحریمهای ایران را برمی داریم، لغو می کنیم یا همان لیفت می کنیم، اما تصمیمات اتحادیه اروپا که شامل چیزای دیگهای است، نمیتوانیم لیفت کنیم تا زمانی که کل تحریمها برداشته بشود یعنی مثلا تحریمهای نظامی تحریمهای دیگهای که بر اساس قطعنامه شورای امنیت که تا ۵ سال یا ۸ سال بعد هم بود لذا ما اینا رو ساسپند و بعدا لیفت می کنیم.
خب متاسفانه معاونان من نیز این موضوع اروپاییها را قبول کردند و به من هم نگفتند و هیچ ربطی هم به آمریکاییها ندارد.
بنابراین، دوستانی گفتند که ظریف برجام را نخوانده است. اگر برجام خوب نبود چرا ترامپ نتوانست به هیچ بندی استناد کند وقتی که میخواست از برجام خارج شود. مثلا استناد کند و بگوید که بند ۳۶ ایراد داشت و من از برجام بیرون آمدم. چرا جان بولتون نتوانست استناد کند؟ او که دو سال نماینده آمریکا در سازمان ملل بود.
برخی که میگویند من نتوانستم در برجام تضمینی بگیرم، اما کسی عوام است که بگوید در تعهد بین المللی میتوان تضمین گرفت. بلکه مسئله این است که منافع خروج باید از مضرات آن کمتر باشد. خب مضرات خروج آمریکا بیشتر بود.
سعودیها به امریکاییها قول دادند قیمت نفت را پایین میآورند تا برجام را به هم بزنند/ صداوسیما امید به برجام را در مردم از بین برد
محکومیت شروع جنگ توسط عراق دستاورد جمهوری اسلامی در قطعنامه ۵۹۸ بود.
در زمان مذاکرات، سعودی چندین بار تلاش کرد در روند مذاکرات اخلال وارد کند. یک بار هم موفق شد برجام را برای شش ماه به تاخیر بیندازد.
در داخل من که وزیر خارجه خودشان بودم را باور نمیکردند، وزیر خارجه اسرائیل را باور میکردند، دائم میگفتم «بابا من وزیر امور خارجه شما هستم!»
عربستان و اسرائیل مخالف برجام بودند. سعودیها به امریکاییها قول دادند، قیمت نفت را پایین میآورند تا برجام را به هم بزنند. قیمت نفت را پایین آوردند، اما تاثیری در توافق ما نداشت.
برجام یک زنجیری از پای ما باز کرد. قرار نبود دویدن به ما یاد بدهد. سعودیها در بانکها و شرکتها سهام خریدند و حضور دارند. برجام قرار نبود ما را وارد بازارهای جهانی کند.
برجام امیدی در مردم ایجاد کرد، اما صداوسیما این امید را در مردم از بین برد. در دوران دولت ما کی امید را از بین برد؟ گاندو کوچکترین و پر هزینهترین آنها بود.
دیماه سال ۹۴، دوران عزاداری عربستان بود. عربستان در دنیا منزوی بود. غرب علاقهای به محمد بن سلمان نداشت و فکر میکردند بننایف ولیعهد میشود، اما آماده همکاری با بن سلمان نیز بود. سعودی در اوج انزوا بود و ما در جبهه حمله بودیم.
شیخ نمر و ۴۰ نفر را همزمان گردن زدند و فضای تندی علیه آنها ایجاد شد. حمله به سفارت سعودی باعث شد در یک شب به کشور مظلوم تبدیل شد و یک ائتلاف ضد ایرانی تشکیل داد. این یک فرصت طلایی برای آنها بود.
حتی آقای جلیلی هم مخالف حمله به سفارت بود و رهبری آن را محکوم کرد. چرا این اتفاق افتاد؟ من به جد معتقدم اگر این اتفاق نمیافتاد روابطمان را به راحتی با عربستان عادی سازی میکردیم. من به شدت از برقراری رابطه با چشم باز با عربستان استقبال میکنم.
بیشترین سفرها را به ترکیه و عراق داشتم
آنهایی که میگویند من فقط به غرب نگاه داشتم باید بدانند که من اولین مقاله خود را در شرقالاوسط نوشتم. بیشترین سفرها را به ترکیه و عراق داشتم.
ظریف: پس از برجام ۸۵ میلیارد دلار درخواست سرمایهگذاری در ایران داشتیم که با ۱۳ میلیارد دلار موافقت و فقط ۲ میلیارد دلار جذب شد
منافع اقتصادی در خیلی از تصمیمات وجود دارد، اما مشکلات ادراکی مهمتر است. سیاست علم شدنی هاست و ما اگر به دنبال روابط اقتصادی بودیم باید تحریمهای اولیه را برمیداشتیم که خارج از اختیار رئیس جمهور بود و باید در کنگره مطرح میشد.
ما نمیتوانیم برجامی تصویب کنیم که تحریمهای اولیه را از بین ببرد، چون در اختبار کنگرهای بود که طرفدار نتانیاهو بود؛ بنابراین به دنبال برداشتن تحریمهای ثانویه بودیم.
من و آقای کری میفهمیدیم اگر آمریکا منافع افتصادی نداشته باشد برجام پایدار نمیماند بنابراین تصمیم گرفتیم شرکتهای هواپیمایی در تامین هواپیمای ایران حضور داشته باشند، اما فضای داخلی علیه هواپیما بود و دولت پولی برای خرید هواپیما نداشت.
کری گفت بندی به برجام اضافه شود تا شعب خارجی شرکتهای امریکایی بتوانند در ایران باشند تا حیات اقتصادی آنها تامین شود.
۸۵ میلیارد دلار درخواست سرمایهگذاری در ایران داشتیم که با ۱۳ میلیارد دلار موافقت و فقط ۲ میلیارد دلار جذب شد. ما در جذب سرمایه موفق نبودیم و سرمایهگذاران جز برای فروش محصولات مصرفی پا پیش نگذاشتند. رهبری مخالف بودند که کالاهای اساسی را از امریکا بخریم.
نقش موثر شهید فخری زاده در موفقیت برجام
شهید فخری زاده در موفقیت برجام موثر بود و حتی از رییس جمهور هم نشان گرفت.
شهید فخری زاده در موفقیت ما در پروندههای برجام موثر بودند. این که چقدر رضایت داشتند یا ناراضی بودند را نمیدانم.
درباره شهید فخری زاده هم این که برجام را قبول داشت یا آن طور که برخی از دوستان میگویند، خون دل میخورد را نمیدانم. اما میدانم که شهید فخری زاده نقش مفیدی در برجام داشت و حتی یکی از افرادی بود که غیر علنی از رئیس جمهوری نشان گرفت.
سردار سلیمانی از روسها شکایت میکرد
معمولا دوستان نظامی ما خیلی راضی نیستند و چندان دوست ندارد محدودیتی برای کارهایشان ایجاد شود.
ما این را هم بگویم که سردار سلیمانی هیچ وقت به من نکتهای درباره برجام نگفت. نکاتی که میگفت درباره وضعیت سوریه و عراق و روسیه بود. شکایت میکرد از رفتار امریکاییها وروسها که با داعش به شکل جدی نمیجنگند.
تیترهای گذشته روزنامه کیهان را ببینید
روزنامه کیهان پس از مذاکرات دور دوم ژنو که حق غنیسازی را گرفتیم تیتر میزد از کجا معلوم غنی سازی انجام شود؟ الان میگوید از قبل حق غنیسازی داشتیم!
در دور دوم مذاکرات ژنو، علیرغم عصبانیت فرانسویها آن را به نتیجه رساندیم. در آن توافق ما حق غنیسازی را گرفتیم. برخی میگفتند ما از قبل آن را داشتیم. تیترهای کیهان را در آن زمان ببینید میگفتند که اطمینان ندارند به این موضوع، اما الان میگویند ما حق غنیسازی را از قبل داشتیم.
از دزدی دریایی تا بحرین و سوریه در دستورکار مذاکرات جلیلی
در دستور کار مذاکرات، آقای جلیلی از دزدی دریایی تا بحرین و سوریه وجود داشت در صورتی که ما اجازه نداشتیم این موارد را بیان کنیم و راجع به موردی غیر از مساله هستهای صحبت کنیم.
کلی طول میکشید راجع به زمان و مکان به توافق برسند. از مدیریت جهان تا سومالی مطرح میکردند. در مذاکرات هستهای نیز دنبال اقناع طرف مقابل بودند، نه پیدا کردن نقاط مشترک، به همین دلیل به نتیجه نمیرسیدند.
هدف طائب از گاندو زدن من بود
هدف طائب از گاندو زدن من بود؛ فکر میکرد من نایاک را تاسیس کرده ام!
خدا به من رحم بکند!
خودم انتخاب کردم که در کلابهاوس صحبت کنم، اما با توجه به پوشش برنامه در رسانهها و انتشار آنلاین گفتههایم، باید بگویم: خدا به من رحم کند.
تبادل نظر