۱۵ شهریور ۱۴۰۱ - ۲۲:۲۹
پادشاه سرمایه‌داری رفاقتی

ظهور و افول میلیاردرها در نظام‌های سرمایه‌داری رفاقتی به هوس‌های سیاستمداران وابسته است؛ شاخص اکونومیست از نقشه جهانی سرمایه‌داری رفاقتی چه می‌گوید؟

فردای اقتصاد: زمانی میلتون فریدمن، اقتصاددان پرآوازه طرفدار اقتصاد آزاد گفته بود که سرمایه‌داران بزرگترین دشمنان اقتصاد آزاد (یا سرمایه‌داری) هستند؛ جمله‌ای که شاید متناقض به نظر برسد اما واقعیت آن است که اکثر سرمایه‌داران بیش از آنکه عاشق اقتصاد آزاد باشند عاشق «سرمایه‌داری رفاقتی» هستند. اقتصاددانان دیگری نیز در تأیید میلتون فریدمن اضافه کردند که اقتصاد آزاد را باید از دست سرمایه‌داران و کاپیتالیست‌ها نجات داد.
رانت‌جویی اصطلاحی است که در ادبیات اقتصادی به نوع خاصی از ثروت‌اندوزی اطلاق می‌شود که با اهرم روابط سیاسی حاصل می‌شود. رانت‌جویی قاتل رقابت است و حاصل گسترش آن نه اقتصاد آزاد بلکه نوع خاصی از نظام اقتصادی است که تحت عنوان «سرمایه‌داری رفاقتی» شناخته می‌شود.
به اعتقاد اقتصاددانان طرفدار اقتصاد آزاد، آنچه مطلوب اکثر سرمایه‌داران است نه پول در آوردن در فضای رقابتی بلکه نوع خاصی از ثروت‌اندوزی است که از روابط سیاسی حاصل می‌شود؛ الگویی که در ادبیات اقتصادی به رانت‌جویی موسوم است. ایجاد انحصار برای یک فعال اقتصادی، مقررات سلیقه‌ای و فروش دارایی‌های عمومی به برخی‌ها با قیمت‌های زیر قیمت بازار از جمله روش‌هایی است که باعث گسترش سرمایه‌داری رفاقتی می‌شود. در مجموع می‌توان گفت که اقتصاد رفاقتی نقطه مقابل اقتصاد رقابتی است و سرمایه‌داری رفاقتی نقطه مقابل اقتصاد آزاد.

اما سوال این است که سهم سرمایه‌داری رفاقتی را چگونه می‌توان در هر اقتصادی محاسبه کرد و سردسته‌های این نوع نظام اقتصادی چه کشورهایی هستند. اکونومیست در تحلیلی ضمن معرفی شاخصی برای محاسبه سهم اقتصاد رفاقتی در کشورهای منتخب، چگونگی شکل‌گیری سرمایه‌داری رفاقتی با پیوند ناصحیح اقتصاد و سیاست را بررسی کرده است.

رانت چگونه ایجاد می‌شود؟

میلیاردرشدن همه‌جا به یک شیوه اتفاق نمی‌افتد. در اقتصادی با محیط رقابتی و فرصت‌های برابر، رسیدن به ثروت عظیم مسیر متفاوتی دارد نسبت به اقتصادی که در انحصار نزدیکان دولت و رانت‌خواران است. میلیاردهای روس که حالا به خاطر تحریم‌های بین‌المللی، شیوه کسب درآمدشان به شدت زیر ذره‌بین قرار گرفته‌، غالباً از دسته دوم‌اند. این را شاخص «سرمایه‌داری رفاقتی» اکونومیست نشان می‌دهد. ۷۰ درصد از میلیاردرهای روس از دل بخش رانتی اقتصاد سربرآورده‌ و ثروتی به اندازه ۲۸ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور جمع کرده‌اند. این در مقابل وضعیت کشورهایی مثل آلمان و کره جنوبی است که سهم رانت‌خواران ثروتمند در آن‌ها بسیار ناچیز است.

کارآفرینان رانتی یا رفاقتی برای حداکثرکردن سودشان از ارتباطات و لابی‌هایشان با دولت بهره می‌برند. تعریف فنی رانت، سودی است که پس از پرداخت هزینه سرمایه و نیروی کار با قیمت بازار آزاد، باقی می‌ماند. گویی مالک کسب‌وکار قیمتی بیشتر از قیمت بازاری سرمایه‌ و احیاناً نیروی کاری که در فرایند تولید از خود عرضه کرده است، دریافت می‌کند. در یک بازار رقابتی و آزاد، در صورت وجود چنین رانتی، تولیدکنندگان بیشتری وارد بازار می‌شوند تا از آن رانت بهره ببرند. در نتیجه در نهایت آن‌قدر عرضه در آن بازار بیشتر می‌شود تا این سود اضافی به صفر می‌رسد. به بیان دیگر، در صورت وجود رقابت کامل، خبری از رانت نخواهد بود.

اما اگر یک کارتل یا گروه انحصارگر تشکیل شده باشد که اجازه ورود بازیگران جدید به بازار را ندهند (مثلاً از طریق جنگ قیمتی هماهنگ با هر بازیگر جدید) یا یک کسب‌وکار از طریق ارتباطات سیاسی‌اش بتواند قوانین مطلوب خود را به کرسی بنشاند، آنگاه رانت پدید می‌آید.

شاخصی که سهم ثروت رانتی میلیاردرها را می‌سنجد

گزارش جدید اکونومیست از شاخص سرمایه‌داری رفاقتی می‌گوید اولین بار در سال ۲۰۱۴ این مجله شاخص را طراحی کرده تا پاسخی برای این پرسش بیابد که آیا جهان در حال تجربه‌کردن یک دوره طلایی رشد از جنس فضای اواخر سده ۱۹ آمریکاست؟ دوره‌ای که با رشد انحصارگران بزرگ شناخته می‌شود. در سال ۲۰۱۶ شاخص نشان داده در دهه ۲۰۰۰ سرمایه‌داران رانتی و رفاقتی رشد کرده اما به تدریج شروع به لمس آتشی کرده‌اند که مبارزه با انحصار در دنیای ثروتمند و جنبش‌های ضد فساد در کشورهای در حال توسعه به پا کرده بودند. اما شاخص اکونومیست چگونه ساخته می‌شود و تازه‌ترین نتایجش چه می‌گویند؟

شاخص سرمایه‌داری رفاقتی از اطلاعات ۲۵ سال گذشته مجله فوربز استفاده می‌کند که ثروت میلیاردرهای جهان را برآورد می‌کند. لیست این میلیاردرها در ۲۰۲۱ به ۲۷۵۵ تن رسید که مجموعاً ۱۳ تریلیون دلار ثروت دارند. اکونومیست منابع ثروت هر میلیارد را به دو دسته رفاقتی (رانتی) و غیررفاقتی (غیررانتی) تقسیم می‌کند.

سرمایه‌داران رفاقتی در کدام صنایع بیشتر هستند؟

در طراحی شاخص، اکونومیست دست به تقسیم کل بخش‌های اقتصادی به دو دسته رانتی و غیررانتی زده تا بتواند سهم ثروت رانتی ثروتمندان را تشخیص دهد. در این تقسیم‌بندی، بخش‌هایی که به خاطر نزدیکی و ارتباط بیشتر با دولت، بیشتر در معرض رانتجویی هستند، در دسته رانتی طبقه‌بندی شده‌اند و باقی بخش‌ها غیررانتی هستند. دسته اول را می‌توان در جدول زیر مشاهده کرد.

پادشاه سرمایه‌داری رفاقتی

بنابراین بخش‌هایی از ثروت میلیاردرها که از بخش‌های جدول بالا به دست آمده باشند، در شاخص اکونومیست برچسب رانتی می‌گیرند. البته که این دسته‌بندی با ساده‌سازی صورت گرفته است، اما به نظر می‌رسد تقریب خوبی از سهم ثروت رانتی به دست می‌دهد.

نزدیکی برخی بخش‌ها مثل صنایع دفاعی، مخابرات، معادن و نفت به دولت‌ها با توجه به ماهیتشان واضح است. اما ارتباط برخی بخش‌ها مثل بخش مسکن و مستغلات با رانت دولتی کمی پیچیده‌تر است. هر چند گزارش اکونومیست وارد این جزئیات نشده، اما می‌توان حدس زد یکی از ارتباطات این بخش به بحث نرخ بهره مربوط است. در داستان آشنای ترکیه مشاهده کرده‌ایم که نرخ بهره دستوری پایین‌تر منافع مهمی نصیب ساختمان‌سازان بزرگ مرتبط با دولت می‌کند؛ چرا که ساخت‌وساز نسبت به سایر صنایع معمولاً بهره‌وری پایین‌تری دارد و در نتیجه به تغییرات نرخ بهره حساس‌تر است.

اکونومیست برای مقایسه بین کشورها، حجم ثروت رانتی میلیاردرها را نسبت به کل اندازه اقتصاد (تولید ناخالص داخلی) کشوری که شهروندش هستند محاسبه کرده و این سهم رانتی را میان کشورها مقایسه کرده است. نتایج تطابق زیادی با شهود دارد.

روسیه پادشاه سرمایه‌داری رفاقتی

نمودار زیر رتبه‌بندی تعدادی از کشورهای جهان را بر اساس شاخص اکونومیست نشان می‌دهد. روسیه و در واقع الیگارش‌های روس با اختلاف در صدر نتایج قرار دارند. ارزش ثروت میلیاردرهای روس بیش از ۳۵ درصد اندازه اقتصاد این کشور است و مهم‌تر از آن، اکثر این ثروت -معادل ۲۸ درصد تولید ناخالص داخلی روسیه که از رقم ۱۸ درصدی در سال ۲۰۱۶ افزایش زیادی یافته- از بخش‌های رانتی اقتصاد روسیه سربرآورده است. باید دید تحریم‌های بین‌المللی چه اثری بر این میلیاردرهای رانتی –که حدود ۷۰ درصد از ۱۲۰ میلیاردر روس هستند- خواهد گذاشت.

پادشاه سرمایه‌داری رفاقتی

افت ثروت رانتی در دنیا؟

در سطح جهان، سهم ثروت رانتی کاهش یافته که تا حدی منعکس کننده افزایش ثروت ابرشرکت‌های فناوری‌محور است. این روند کاهشی در نمودار زیر مشخص است. با این وجود، کسب ثروت از بخش‌های رانتی در تعدادی از کشورها با قدرت ریشه دوانده است. در مالزی، نخست‌وزیر سابق به اتهام فسادی عظیم در سال ۲۰۲۰ به زندان افتاد، اما سرمایه‌داری رفاقتی همچنان در آنجا حاکم است. سهم هند از ثروت میلیاردرهای رانتی از ۲۹ درصد به ۴۳ درصد در شش سال افزایش یافته است. فیلیپین در شاخص اکونومیست به رتبه چهارم سقوط کرده است، اما بخش‌های رانتی همچنان چهار پنجم کل ثروت میلیاردرها را تشکیل می‌دهند.

پادشاه سرمایه‌داری رفاقتی

در مقابل، حدود چهار پنجم میلیاردرهای آمریکایی (با سهم ثروت ۹۰ درصد) در بخش‌های غیررفاقتی فعالیت می‌کنند. ثروت در این بخش‌ها بین سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ به دلیل جهش ارزش شرکت‌های فناوری، از ۱۱ درصد به ۱۷ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش یافت. اما در سال‌های اخیر دولت آمریکا تحقیقاتی را در زمینه انحصارات شرکت‌های میلیاردرساز خود آغاز کرده است؛ شرکت‌های فناوری برخی از ویژگی‌های مرتبط با صنایع رانتی را می‌توانند داشته باشند: به عنوان مثال، آنها هزینه زیادی را برای لابی کردن برای دفاع از سهم بازار زیاد خود هزینه می‌کنند. طبقه‌بندی مجدد شرکت‌های فن‌آوری به‌عنوان بخش رفاقتی، ثروت این بخش آمریکا را از ۲ درصد به ۷ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش می‌دهد.

در دهه گذشته، چین به سرعت برق و باد میلیاردر تولید کرده است. تعداد میلیاردرهای چینی از ۸۹ در سال ۲۰۱۰ به ۷۱۴ رسیده است که مجموعاً ۳ تریلیون دلار ثروت دارند، چیزی در حدود ۷۰ درصد ثروت میلیاردرهای آمریکایی. سهم بخش رفاقتی از تولید ناخالص داخلی در شش سال گذشته اندکی تغییر کرده است، اگرچه سهم آن از کل ثروت میلیاردرها از ۴۴ درصد به ۲۴ درصد کاهش یافته است. اکونومیست می‌گوید این تغییر یکی از کاستی های شاخص را آشکار می کند. هر کسب‌وکاری که در چین فعال است، رضایت دولت چین را دارد. بنابراین شاید نتوان واقعاً بخشی از ثروتمندان چینی را مستقل از دولت و غیرمرتبط با آن فرض کرد. با فرض اینکه همه میلیاردرهای چینی را رانتی فرض کنیم، چین در رتبه دوم شاخص سرمایه‌داری رقابتی قرار می‌گیرد.

میلیاردرهای کشورهای با نظام خودکامه خارج از چین حدود ۷۰ درصد از ثروت خود را از بخش های رانتی به دست می‌آورند.

ثروت رانتخواران به اشاره سیاسیون بند است

اما میلیاردرها در نظام‌های سیاسی خودکامه در برابر هوس‌های رهبران خود آسیب‌پذیر هستند. میخائیل خودورکوفسکی در سال ۲۰۰۴ به اندازه ۱۵ میلیارد دلار ثروت داشت اما پس از آن که با ولادیمیر پوتین اختلاف پیدا کرد، شرکت نفتی او مصادره شد. پاکسازی‌ها در عربستان سعودی چنان بوده که از سال ۲۰۱۷ حتی یک میلیاردر از این کشور در فهرست فوربز ظاهر نشده است. میلیاردرهای کشورهای با نظام خودکامه خارج از چین حدود ۷۰ درصد از ثروت خود را از بخش های رانتی به دست می‌آورند. نمودار بالا اثر نوع نظام سیاسی را روی میزان رانتی‌بودن ثروت ابرثروتمندان نشان می‌دهد.

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha