فردای اقتصاد: اعمال کنترلهای صادراتی که این روزها بیش از پیش موردتوجه قدرتهای بزرگ قرار گرفته، به ویژه بر روی «کالاهای صنعتی» اغلب واکنشی معکوس در پی داشته است چرا که سایر کشورها را بر آن داشته تا با خلق یا بکارگیری «فناوریهای جایگزین»، به محدودیتهای ناشی از کنترلهای صادراتی پاسخ متقابل بدهند. نتیجه چنین روندی در نهایت، منجر به تضعیف جایگاه رهبری ایالات متحده در حوزه فناوری شده و بیشتر نیز خواهد شد. اطلاعیه اخیر شرکت چینی «هوآوی» مبنی بر استفاده از تراشههای ۵G ساخت چین برای گوشیهای خود (بجای استفاده از تراشههای ساخت شرکتهای غربی) نشانهای روشن از درستی این مدعا است.
میراث نامبارک
«کنترل صادرات» میراث ناآگاهانه سیاست خارجی جنگ سرد بود که اخیرا با پدیدارشدن رقابت آمریکا با چین دوباره تقویت شده است اما جهان امروز نیز به شکلی آشکار دچار تحول شده است؛ چین و غرب با پرده آهنین از هم جدا نگهداشته نشدهاند. تجارت و مسافرت گستردهای بین این دو وجود دارد، در حالی که تقریباً با اتحاد جماهیر شوروی چنین وضعی برقرار نبود. چین، در حالی که با مشکلات گستردهای دست به گریبان شده است اما همچون اتحاد جماهیر شوروی از نظر اقتصادی رو به زوال نیست. بخشهای فناوری ایالات متحده و چین عمیقاً با یکدیگر در ارتباط هستند و وابستگی متقابلی بین آنها ایجاد شده است که سیاستهای انتقال فناوری کنونی به آسانی نمیتواند در آن دخالت کند. از همین رو، کنترل صادرات، سایر کشورها را به سمت ایجاد راهحلهایی نو سوق میدهد؛ «ایجاد صنایع در درون کشورهای خود» یا «یافتن فناوریهای جایگزین». باید توجه داشت که این کار در قرن بیستویکم بسیار سادهتر از قرن بیستم است. نتیجه چنین روندی اما میتواند منجر به کاهش سهم بازار شرکتهای آمریکایی (حتی به طور دائمی) از فناوری کنترلشده باشد. کارشناسان حوزه امنیت ملی آمریکا ممکن است از این موضوع ابراز رضایت نکنند اما این پیامدی اجتنابناپذیر است و نادیدهگرفتن آنچه در گذشته رخداده و تجربه شده است، تنها بروز خسارت را تضمین میکند. نیمه رساناها نمونه بارز این خطر بزرگ هستند.
دولت و کنگره آمریکا، نیمهرساناها را به عنوان «فناوری اصلی» برای رقابت در حوزه فناوری با چین اعلام کردهاند. تصویب قوانین و اقداماتِ در نظر گرفتهشده برای تقویت صنعت تراشه در ایالات متحده گامهای مهمی در این مسیر هستند. کُندکردن پیشرفت چین در صنعت نیمهرساناها هدف مطلوب آمریکا است اما تنها در صورتی میتواند ثمربخش باشد که این محدودیتها به گونهای اعمال شود که همزمان از «تضعیف صنعت در غرب» و «تشویق رقیبان» جلوگیری کند. با این حال اما ایالات متحده در حال انجام همان کاری است که نباید بکند؛ سیاستگذاران آمریکایی در این حوزه باید بین «فروش» نیمهرساناها و «تولید» آنها تمایز قائل شوند. همکاری دولت آمریکا با ژاپن و هلند برای جلوگیری از صادرات «تجهیزات تولید» نیمهرساناها، چین را سالها عقب انداخته است. در مقابل، اِعمال محدودیتهای صادرات تراشههای ایالات متحده تنها به تلاشهای چین برای «ایجاد زیرساخت صنعتی» در حوزه نیمهرساناها از طریق دستیازیدن روشهایی مانند جاسوسی و پرداخت یارانه به تولیدکنندگان چینی سرعت بخشیده است. تولیدکنندگان چینی همچنان ترجیح میدهند از تراشهسازان آمریکایی خرید کنند، زیرا کیفیت تراشههای ساخت چین به خوبی نمونههای آمریکایی آنها نیستند اگرچه به اندازه کافی دارای کیفیت قابلقبول هستند. از سوی دیگر، ترس آمریکا از دستیابی چین به تراشههای پیشرفته برای بکارگیری در «هوش مصنوعی» نشاندهنده بروز سوء تفاهم در بهرهمندی از فناوری هوش مصنوعی است و بهتر از تلاشهای ۲۰ سال پیش در راستای جلوگیری از ساخت پردازندههای قدرتمند توسط چین عمل نخواهد کرد.
شمشیر دولبه اعمال قدرت
تاریخچه کنترل صادرات در جهان و پیامدهای آن، چندان خوشایند نیست. چندین نمونه تاریخی در این زمینه نشان میدهد که کنترلهای صادراتی میتوانند آثار زیانباری برای طرفهای درگیر داشته باشند:
در دهه ۱۹۸۰، یک شرکت ژاپنی قطعات صنعتی خاصی را به اتحاد جماهیر شوروی میفروخت که به شوروی اجازه میداد که این کشور بتواند زیردریاییهای کمصداتر و مخفیتری بسازد. ایالات متحده پس از مطلعشدن از این مساله، کنترلهای بسیار شدیدی را بر سازندگان ابزارهای صنعتی حتی سازندگان آمریکایی اعمال کرد که در نتیجه، بیشتر آنها از گردونه رقابت و تجارت جهانی حذف شدند. این رویکرد به قدری پرهزینه بود که ایالات متحده را برای خرید برخی قطعات صنعتی، به تامینکنندگان خارجی (از جمله چین) وابسته کرد. درست در همین دهه، ایالات متحده به چین اجازه پرتاب ماهوارههای چینی را که از خود آمریکا خریداری شده بود صادر کرد. چینیها به خوبی از این وضعیت به زیر و بمهای این صنعت پیبردند که چگونه میتوانند قابلیتهای پرتاب فضایی خود را بهبود ببخشند. ایالات متحده این بار هم با مسدودکردن کلیه مسیرهای صادراتی در حوزه ماهوارهها و اجزای آن به چین، واکنشی مشابه نشانداد و شرایط سختی را نیز برای صدور مجوز بر سازندگان ماهوارههای اروپایی تحمیل کرد. در پاسخ به این کار، اروپاییها تصمیمگرفتند خودشان تامین قطعات را (گاهی با اعطای یارانههای اتحادیه اروپا به تولیدکنندگان اروپایی) بر عهده بگیرند تا جایگزین شرکتهای آمریکایی شوند. در پی این اقدام، شرکتهای آمریکایی برای همیشه سهم خود را در این بازار از دستدادند و برخی از تامینکنندگان خردتر آمریکایی نیز به طور کلی از تجارت و فعالیت در حوزه ماهواره خارج شدند. متاثر از این وضعیت، چین تلاشهای فضایی خود را با سرعت بیشتری پیگیری کرد و اکنون نسبت به ایالات متحده، تعداد ماهوارههای بیشتری را به فضا پرتاب میکند. در موردی دیگر، ایالات متحده صادرات محصولات «رمزنگاری نرمافزار» را تا سال ۱۹۹۹ محدود و صادرات محصولات حوزه «رمزنگاری قدرتمند» را ممنوع کرد. در نتیجه، در عصر طلوع اینترنت، شرکتهای آمریکایی سازنده نرمافزار، توسط مشتریهای خارجی، جایگزین شدند تا زمانی که کنترلهای صادراتی توسط دولت آمریکا دوباره تغییر کرد و در نهایت، برداشته شد. در اوایل دهه ۲۰۰۰، ایالات متحده تلاش کرد دسترسی چینیها به تراشههای کامپیوتری (CPU) را به دلایل مرتبط با مساله امنیت ملی محدود کند. وزارت بازرگانی آمریکا حتی تلاش میکرد که چین را حدودا «دو نسل» در این حوزه فناوری عقب نگهدارد. لازم به یادآوری است که تراشهها معمولا در مقیاسی به ارزش میلیاردها دلار ساخته میشوند؛ وضعیتی که اعمال محدودیت در فروش را سخت میکند. مساله دارای اهمیت در این حوزه اینجاست که تراشههای قدیمیتر را به آسانی میتوان جایگزین مدرنترین آنها کرد و همین مساله بود که چینیها را برای ایجاد صنعت تراشه خود بیشتر ترغیب نمود تا تلاش بیشتری در این زمینه از خود نشان دهند.
محدودیت؛ بر «فناوی» نه «کالا»
کنترل صادرات در سراسر جهان به عنوان ابزاری در دست دولتها به کار گرفته میشود و به طور کلی، امری منطقی است. ممنوعیتهای آمریکا و متحدانش در زمینه فروش تسلیحات به چین نیز همچنان برقرار است و برای آنها مسالهای حیاتی است. برای ایالات متحده، حوزه نظامی نیز همواره حائز اهمیت است؛ کنترل صادرات در حوزه فناوریهای مرتبط با گسترش سلاحهای هستهای، اگرچه در برابر چین (که در ساخت موشکها و تسلیحات کشتار جمعی حتی بدون کمک ایالات متحده کاملاً خوب عمل میکند) مؤثر نیست اما برای کُندکردن سرعت فعالیتهای نظامی ایران و کره شمالی به عنوان دوستان نزدیک چین که بعضا به آنها کمک میکند، مهم است. با این وجود از نظر برخی کارشناسان، اعمال کنترلهای صادراتی بر روی بیشتر «کالاهای با کاربرد دوگانه»، بهویژه کالاهایی مانند تراشهها، به ایالات متحده آسیب خواهد رساند. بهترین سیاست در راستای منافع آمریکا، تسهیل صادرات خود کالا یعنی «تراشه» به چین است، نه صادرات «فناوری تولید» آن. هیچکس در آمریکا تمایل ندارد نسبت به چین رفتاری نرم در پیش گرفته شود، اما اِعمال محدودیتهای صادراتی برای کالاهایی مانند تراشهها، بیش از اینکه در رقابتهای فناوری مفید باشد، آسیبزننده خواهد بود.
تبادل نظر