رفتار رجب طیب اردوغان، رییسجمهوری ترکیه در ارتباط با ایران نشان میدهد که در دو دهه گذشته ایشان همواره تلاش کرده رقابتهایی که میان ایران و ترکیه طی چند سده وجود داشته را تشدید کند. در حالیکه به دلایل مختلفی اعم از دلایل دینی، سیاسی و ایدئولوژیک هم این رقابت تشدید شده است. در واقع دولت متبوع اردوغان در هر موقعیتی که یافته، تلاش کرده ایران را از میز قدرت چه در عرصه سیاسی، چه جغرافیایی و چه اقتصادی کنار بگذارد. نمونه بارز این اقدامات را میتوان در رفتار این کشور در یک دهه گذشته درخصوص سوریه، افغانستان و قفقاز مشاهده کرد. مثلا در سوریه علیرغم اینکه ترکیه نتوانست به هدف خود برسد و نظام سیاسی سوریه سقوط نکرد ولی شاهد آن بودیم که تلاش میکرد با هماهنگی روسیه جمهوری اسلامی را کنار بزند و وضعیت را به نفع خودش تغییر دهد. این در حالی است که جمهوری اسلامی در آن موضوع یکی از پیروزهای میدان بود. اگر پافشاری تهران و تمکین روسیه نبود چه بسا ایران در این موضوع کنار گذاشته میشد. موردی مشابه درباره افغانستان هم وجود دارد. میدانیم که در موضوع کریدور لاجورد اگر قرار بود افغانستان از مسیر ایران به ترکیه برسد راهی بسیار کمتر و نزدیکتر برای رسیدن به اروپا در پیش داشت. با این حال ترکیه مشوق دولت افغانستان بود برای اینکه این کریدور را از مرزهای شمالی ایران عبور دهد. در سایر حوزه ها هم همین وضعیت جریان دارد. ترکیه هر گاه توانسته تلاش کرده ایران را منزوی کند و کنار بگذارد. در دو دهه گذشته این میل شخصی رجب طیب اردوغان، با راهبرد ایالات متحده آمریکا و اروپا برای انزوای جغرافیایی و سیاسی ایران همراه شده است. در نتیجه ترکیه حداقل طی دو دهه گذشته تلاش کرده این راهبرد را با مشوقهای اروپایی و آمریکایی پیش ببرد. همانطور که احمد داوود اغلو، نخست وزیر پیشین ترکیه نیز چندی پیش به صراحت اذعان کرد که در دهه ۹۰ هم راستا با انزوای جغرافیایی ایران حرکت کرده، اقدامی که داوود اغلو از آن به عنوان یک «اشتباه» یاد کرده است. البته علیرغم اینکه داوود اغلو این رویکرد ترکیه را اشتباه میدانست ولی این روند ادامه پیدا کرده و اتفاقا با قدرت و شدت بیشتری هم دنبال میشود.
ایران به جای ارمنستان؟
اخیرا رجب طیب اردوغان دربارهی ایران اظهاراتی داشته است که مبتنی بر همین مبنا باید با این اظهارات با شک و تردید رو به رو شد. اردوغان مدعی شده که ایران اعلام آمادگی کرده است که کریدور زنگهزور از خاک ایران عبور کرده و به نوعی جایگزین ارمنستان شود. به نظر میرسد که اردوغان با این اعلام تلاش داشته است که دولتمردان ارمنستان را که طی سه سال گذشته بخشهایی از بندهای آتش بس را اجرایی نکردند وادار کند که هر چه سریعتر به این موضوع تن دهند. البته میدانیم که جمهوری آذربایجان هم در برخی از این بخشها به خصوص در حوزه خط اتصال نخجوان و خاک جمهوری آذربایجان زیادهخواهیهایی داشته است. مثلا اینکه علیرغم اینکه درتوافقنامه آتشبس ذکر شده که خطوط اتصالی آهن و جاده باید بین دو طرف برقرار شود اما باکو با زیادهخواهی به دنبال ایجاد کریدور است. یعنی علاوه بر گرفتن خطوط اتصالی، به دنبال تسلط بر آن منطقه، گماردن نیروهای نظامی و سیاسی خود در آن جاده است. قصد جمهوری آذربایجان این است که بتواند علاوه بر به دست گرفتن ترانزیت آن منطقه، هیچ عوارضی هم به طرف ارمنی پرداخت نکرده و به تدریج زمینه تصاحب آن منطقه را فراهم کند. همانطور که در سخنان الهام علیاف هم بارها شنیدهایم که از ارمنستان و به خصوص جنوب آن به عنوان آذربایجان غربی و زنگهزور یاد کرده است که زمانی باید به خاک آذربایجان برگردد. بنابراین ادعای ارضی آذربایجان مشمول خاک ارمنستان میشود و همین موضوع باعث میشود که ارمنستان تا جای ممکن تلاش کند که مانع تسلط جمهوری آذربایجان در این منطقه شود. در سه سال گذشته آذربایجان و ترکیه علیرغم اقداماتی که در این زمینه انجام دادند ولی نتوانستد ارمنستان را وادار به تمکین به خواستههای خود کنند.
اکنون هم به نظر میرسد که این آخرین تلاشهای سیاسی آذربایجان و ترکیه باشد برای اینکه نیکول پاشینیان را مجبور کنند به بخشی از خواستههای آنان تن دهد. موضوع جایگزینی ایران میتواند به پاشینیان هشداری باشد مبنی بر اینکه گذر جاده ترانزیتی از ایران میتوان همه چیز را برای ارمنستان پایان دهد. به عبارت دیگر به نظر میرسد که تلاش ترکیه بر این است که پاشینیان تلاش کند که با دادن امتیازاتی این مسیر را در خاک خود نگه دارد. با این حال ذکر این نکته هم ضرورتی است که همه انگیزه ایروان و پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان در ایجاد خطوط مواصلاتی استفاده از مزایای اقتصادی آن و گرفتن عوارض از ترانزیتی است که از شرق به غرب خواهد رفت. بنابراین اگر ارمنستان از این امتیاز محروم شود شاید چندان برایش فرق نکند که این مسیر از ایران بگذرد.
موضوع دوم بحث سیادت و حاکمیت ارمنستان بر خاک آن منطقه است که ارمنستان به آن تن نخواهد داد. ترکیه و آذربایجان میخواهند نیروهای نظامی و اداری آذربایجان بر کریدور زنگهزور مسلط باشد. در واقع در ابتدا تلاش میکنند خودشان بر این منطقه مسلط باشند و امنیت آن را تامین کنند و اگر زورشان نرسید نیروهای حافظ روسی بر آن مسلط شوند. دولتمردان ایرانی هم به خوبی خبر دارند که اردوغان تلاش میکند که از کارت ایران برای رسیدن به اهداف خود استفاده کند و بر همین اساس بر خلاف اظهارات اردوغان شاهد بودیم که تهران بر سیاست خود مبتنی بر سیاست عدم تغییر مرزها و وضعیت ژئوپلیتیکی کشور تاکید کرد. واقعیت این است که ایران مایل است یکی از شاخههای کریدورشمال از خاک ایران عبور کند که بتواند از مزایای اقتصادی و ترانزیتی آن استفاده کرده و با راهبرد غرب برای انزوای ترانزیتی ایران مقابله کند.
تبادل نظر