«در بلندمدت همه ما مردهایم» این جمله عاریتی از اقتصاددان بزرگ، جان مِیْنارد کِیْنز میان بسیاری از روزمعاملهگرها رواج دارد؛ افرادی که سود را در معامله کردن دائمی و هرروزه خود میدانند. حال آنکه پژوهشهای متعددی نشان میدهد درصد کثیری از این نوع افراد یا دچار زیان شده یا از بازده بازارها جا ماندهاند.
فردای اقتصاد: ما روزانه با ۳۵ هزار لحظه برای تصمیمگیری مواجه میشویم؛ بله درست شنیدید، ۳۵ هزار تصمیم در یک روز؛ از چه لباسی بپوشیم و ناهار چه بخوریم تا استخدام یک نیرو برای موقعیت شغلی جدید. این همان جایی است که پدیده خستگی در تصمیم (decision fatigue) رخ میدهد؛ یعنی شما با تعداد زیادی از لحظات تصمیمگیری در یک روز مواجه میشوید و درست در لحظهای که انرژیتان تخلیه شده، تصمیمهایی از سر خستگی میگیرید که عموما عقلانی نیستند.
خستگی در تصمیم عموما به این صورت ظاهر میشود که انتخاب شما به پیشفرضهای سادهای میرسد که نیازی به درگیر کردن مغزتان ندارد؛ گویا خستگی شما باعث میشود از نظر ذهنی تنبل شوید.
باراک اوباما میگوید «من نمیخواهم درباره آنچه میخورم یا میپوشم تصمیم بگیرم، چون من باید ذهنم را برای تعداد زیادی از تصمیمات دیگر آماده نگه دارم».
بیاید یک مثال از جهان واقعی بزنیم. تحقیقی روی بخش اعتبارات یک بانک انجام شد. کارمندان این بخش به طور متوسط روزانه ۴۶ درخواست وام را بررسی میکردند. این کارمندان بین ساعت ۸ تا ۱۰ صبح کار خود را آغاز میکنند، بین یک تا سه ظهر ناهار میخورند و حدود ساعت ۶ عصر محل کار را ترک میکنند. نتایج این پژوهش نشان داد بین ساعت ۱۱ تا ۲ که به وقت ناهار نزدیک میشویم، میزان قبول درخواستهای وام به شدت کاهش مییابد، دوباره از ساعت ۳، بعد از تایم ناهار، میزان قبولیها اوج میگیرد و مجدد در دو ساعت پایانی کار کاهشی میشود. این خستگی در تصمیمگیری البته بیهزینه نبوده و طبق برآوردها ماهانه ۵۰۰ هزار دلار به زیان بانک عمل کرده است.
حال برگردیم به عالم سرمایهگذاری. «در بلندمدت همه ما مردهایم» این جمله عاریتی از اقتصاددان بزرگ، جان مِیْنارد کِیْنز میان بسیاری از روزمعاملهگرها رواج دارد؛ افرادی که سود را در معامله کردن دائمی و هرروزه خود میدانند. حال آنکه پژوهشهای متعددی نشان میدهد درصد کثیری از این نوع افراد یا دچار زیان شده یا از بازده بازارها جا ماندهاند.
به طور کلی، بیشفکری در سرمایهگذاری عموما به کاهش بازده شما منجر میشود. ما روزانه با گزینههای متعددی از پیشنهادهای سرمایهگذاری مواجه میشویم که اگر بیش از اندازه به همه آنها فکر کنیم و دائما در حال تغییر استراتژی خود باشیم، طبیعتا دچار خستگی در تصمیم میشویم. حالا معاملهگرهای روزانه را تصور کنید، فردی که باید دائما تصمیم بگیرد چه سهام یا دارایی برای خرید بهتر است و کدام بد است و باید اقدام به فروش آن کند. حتما چنین سرمایهگذارانی به شدت در معرض از دست دادن ثروت خود یا جا ماندن از فرصتهای سودآور هستند.
حال شما بگویید، تا کنون چه دارایی خریدهاید که از آن پیشمانید و آن را نتیجه خستگی در تصمیم میدانید؟