تازهترین دور از مذاکرات وین روز چهارشنبه در تاریخ 4 آوت 2022 به صورت غیرمنتظره آغاز شد. رویکردهای مختلفی درباره نتایج مذاکرات وجود دارد. برخی از تحلیلگران به این موضوع اشاره دارند که توافق در زمانی محدود امکانپذیر نیست و چالشهای موجود در بین مذاکرهکنندگان بهگونهای است که امکان نیل به شرایط تعادلی وجود ندارد.
برخی دیگر، دارای انگاره مثبت و سازنده نسبت به مذاکرات بوده و درصدد هستند تا تفسیر سازندهای از روند مذاکرات ارائه دهند.
1. تفسیرهای متفاوت درباره اثربخشی و موفقیت مذاکرات وین
واقعیتهای دیپلماسی وین بیانگر آن است که ازسرگیری مذاکرات، نشانه اراده کشورهایی است که در روند بحرانهای منطقهای نیازمند امنیتسازی و کنش همکاریجویانه بازیگران رقیب هستند.
به همین دلیل است که روند مذاکرات، نشانههایی از اراده سازنده ایران، اتحادیه اروپا و برخی دیگر از بازیگران را منعکس میسازد. آمریکا همواره تلاش داشته تا ایران را مقصر توقف مذاکرات معرفی نموده و از این طریق فضای رسانهای و ارتباطاتی بینالمللی را علیه ایران گسترش دهد.
دور جدید مذاکرات وین،در حالی شکل گرفته که برخی از بازیگران منطقهای همانند عربستان و اسرائیل تمایلی به ثمربخشی دیپلماسی نشان نمیدهند. هر یک از بازیگران یاد شده، تلاش دارند فضای سیاسی و رسانهای را بهگونهای علیه ایران سازماندهی کنند که جو روانی علیه ایران افزایش پیدا کند. هرگاه دیپلماسی هستهای از امکان موفقیت بیشتری برخوردار میشود، واکنش دیپلماتیک و سیاستهای تهاجمی این گونه از بازیگران منطقهای علیه ایران افزایش قابل توجهی پیدا میکند.
واقعیت آن است که هنوز اختلافهای ادراکی ایران و سایر کشورهای غربی درباره سازوکارهای حل مساله بسیار زیاد است. به خاطر چنین تفاوتهای ادراکی، امکان حل و فصل اختلافها و نیل به توافق در مذاکرات وین کار آسانی نخواهد بود. از یک سو «وال استریت ژورنال» به این موضوع اشاره دارد که ایران اصراری به پیگیری موضوع خروج سپاه پاسداران از لیست بازیگران حامی تروریسم موسوم به FTO ندارد، از سوی دیگر خبرگزاری رسمی دولتی ایران -ایرنا- اعلام میکند که خبر مخابره شده از سوی سایر رسانههای غربی، با واقعیتهای موجود سازگاری ندارد.
برخی دیگر از رسانهها احتمال حمله نظامی اسرائیل به تأسیسات ایران در روند دیپلماسی هستهای را مطرح میکنند. سیاست تهدید و هشدار همواره در زمره سازوکارهایی بوده که جهان غرب تلاش داشته تا از این طریق محدودیتهایی را علیه ایران ایجاد کند. درحالیکه ایران همواره تلاش کرده تا شکل جدیدی از کنش همکاریجویانه دیپلماتیک را با نهادهای بینالمللی شکل دهد و آن را در فضای تعلیق برجام بهعنوان برگ برنده احیای این توافق در دستور کار قرار دهد.
2. اختلافهای ایران و آمریکا در روند دیپلماسی هستهای
تفاوتهای ادراکی ایران و آمریکا درباره چگونگی تنظیم برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) ادامه دارد. اگرچه جوزپ بورل، هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا تلاش دارد تا نقطه تعادلی در انتظارات ایران و آمریکا را شکل دهد اما واقعیتهای برجام و تلاش آمریکا برای بیثباتسازی آن در زمره عوامل طولانی شدن دیپلماسی هستهای بوده است.
اولین اختلاف ایران و آمریکا مربوط به چگونگی پایان دادن به تحریمهای اقتصادی ایران است.
آمریکا تلاش دارد تا ایران را در وضعیت فشار مضاعف قرار دهد و از طریق سیاست تهدید به حداکثر مطلوبیت ادعایی نایل شود. مهمترین موضوع و چالش در روابط ایران و آمریکا مربوط به چگونگی پایان یافتن تحریمهای اقتصادی است.
چالش اصلی برجام ناشی از عدم تضمین آمریکا درباره ثبات، تداوم و اجرای تعهدات متقابل از سوی کشورهاست.
بنابراین موضوع اصلی آن است که تحریمها چگونه و در چه مداری برداشته میشود؟
دومین موضوع مورد اختلاف ایران و آمریکا را باید در ارتباط با راستیآزمایی متقابل دانست. همانگونه که آمریکا انتظار دارد تا ایران در حوزه غنیسازی و روند فعالیتهای هستهای در فضای راستیآزمایی همهجانبه قرار گیرد، ایران نیز انتظار دارد تا آمریکا در ارتباط با تعهدات خود مورد راستیآزمایی قرار گرفته و نشانههایی از کنش متقابل در ارتباط با تعهدات مورد توجه قرار گیرد. اگر سوئیفت پولی، بانکی و مالی ایران در روند مبادلات تجاری بینالمللی فعال نشود، موضوع مربوط به رفع تحریمها هیچگونه معنای اجرایی نخواهد داشت.
سومین موضوع مورد اختلاف، مربوط به ضمانت اجرایی برجام و تعهدات هر یک از بازیگران خواهد بود. همان گونهای که موضوع مربوط به گریز هستهای ایران،دغدغه آمریکا و جهان غرب است، ایران نیز نگران گریز آمریکا از تعهدات اقتصادی و آزادسازی منابع مالی خود خواهد بود. هر یک از سه موضوع یاد شده را میتوان بهعنوان محورهای اصلی نگرانی ایران درباره به سیاستهای آمریکا دانست. خروج ترامپ از برجام بیشترین نگرانی را در ارتباط با ایران و آینده تعهدات آمریکا به وجود آورده است.
طرح اجرایی «جوزپ بورل» در ارتباط با برجام بیانگر آن است که نشانههایی از توافق نسبی بین ایران، آمریکا و اتحادیه اروپا در مورد تحریمها به وجود آمده است. اگرچه تاکنون دولت آمریکا هیچیک از تحریمهای ایران را به لحاظ حقوقی لغو نکرده، اما متون موجود برجام و تجربه سیاستهای آمریکا بیانگر این واقعیت است که تلاشی برای پایان یافتن تحریمها انجام نشدهاست. انریکه مورا، جوزپ بورل و رابرت مالی با این ابهام روبهرو شدهاند که روند آزادسازی منابع مالی ایران چگونه انجام میشود؟
نتیجه
اگرچه جامعه و برخی از تکنوکراتهای ایرانی از انگیزه و امید بسیار بالایی برای به نتیجه رسیدن برجام و پایان یافتن تحریمها برخوردار هستند، اما تاکنون هیچ نشانهای از پایان یافتن تحریمها و آزادسازی منابع مالی ایرانی وجود ندارد. گروه مذاکرهکننده ایرانی نشانههایی از تناقض در ادبیات دیپلماتها و کارگزاران اروپایی و آمریکایی مشاهده کردهاند که امکان نیل به توافق را دشوار میسازد. واقعیت آن است که اگر اتحادیه اروپا و آمریکا از اراده لازم برای آزادسازی منابع مالی ایران برخوردارند، در این شرایط میبایست چنین روندی را بهعنوان گام نخستین تعهدات آمریکایی مورد پذیرش قرار دهند.
در چنین شرایطی ایران نیز میتواند زمینه کاهش نگرانی آمریکا، اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به وجود آورد. نصب مجدد دوربینهای آنلاین آژانس بهعنوان اقدام اولیه ایران برای اجرای تعهدات متوازن تلقی خواهد شد. گام دوم انجام تعهدات مربوط به روندهایی خواهد بود که حجم هگزافلوراید اورانیوم ایران را براساس تعهدات برجامی تعریف خواهد کرد. موضوع اصلی آن است که چگونه تضمینهای تداوم برجام در برابر حفظ قابلیت هستهای ایران به نقطه تعادلی میرسد؟
از سوی دیگر، برخی از واقعیتهای موجود بیانگر آن است که آمریکا تمایلی به اجرای درخواست ایران برای خروج سپاه پاسداران از لیست FTO ندارد. در چنین شرایطی ایران میتواند موضوعات برجامی را بهگونهای پیگیری کند که زمینه برای امکانپذیری فعالیت نهادهای اقتصادی همانند قرارگاه خاتم که ماهیت اقتصادی و خدماتی دارد، فراهم شود. آزادسازی منابع مالی بدون امکان فعالیت نهادهای اقتصادی ایران نمیتواند زمینه لازم برای ارتقاء قابلیت زندگی اقتصادی و اجتماعی ایران را به وجود آورد. اقتصاد ایران نیازمند فعال شدن همه نهادهایی است که از قابلیت لازم برای تحقق اهداف توسعه اقتصادی و صنعتی از مزیت نسبی برخوردارند.
واقعیت آن است که ایران و آمریکا در شرایطی قرار دارند که بدون توجه به انتظارات متقابل و نیل به «نقطه زینی» در روند تعهدات متقابل قادر به برونرفت از بنبست دیپلماسی وین نخواهند بود.
ایالات متحده باید در عمل نشان دهد که نهتنها به متن و روح برجام پایبند خواهد بود بلکه با سیاستهای تضمینکننده تداوم برجام که از سوی ایران در مورد سانتریفیوژها، اورانیوم غنیشده و آزادسازی منابع اقتصادی ایران مطرح میشود، همکاری سازنده خواهد داشت. کشوری که واقعیت برجام را نادیده گرفته و عامل گسترش بحران اقتصادی شهروندان ایرانی گردیده، باید خود را با ضرورتهای همکاری سازنده و تصمیمگیری سخت برای عبور از بحران هماهنگ سازد.
تبادل نظر