فردای اقتصاد: نگاه به وضعیت جمعیتی حال حاضر ایران باعث میشود زیانهای عدم ثبات کلان و کمبودن رشد اقتصادی بسیار بزرگتر به نظر برسد؛ چرا که در این سالها بخش اعظم توزیع سنی را جمعیت در سن کار تشکیل میدهد. جمعیتی که میتوانست موتور پرقدرت رشد و توسعه اقتصادی باشد، اما اکنون یا به عنوان جمعیت غیرفعال و بیکار نتوانسته جذب بازار کار شود یا این که با بهرهوری پایینی کار میکند؛ چرا که اقتصاد کشور ظرفیت رشد و استفاده از این سرمایه انسانی حجیم را که از جهش تحصیلات در جوانان نشئت گرفته، ندارد.
پنجره جمعیتی چیست؟
پس از بروز یک موج جمعیتی در یک کشور، دورهای پدید میآید که جمعیت بزرگی وارد سن کار (۱۵ تا ۶۵ سال) میشود و سهم جمعیت افراد زیر ۱۵ سال به خاطر پایان موج، کاهش مییابد. همزمان هنوز جمعیت زیادی وارد سنین پیری (بالای ۶۵ سال) نشدهاند و در نتیجه سهم این گروه هم کم میشود. این وضعیت که میتواند تا سه، چهار دهه برقرار باشد، فرصتی طلایی در اختیار اقتصاد قرار میدهد؛ چرا که اکثریت جمعیت یک کشور میتوانند به عنوان نیروی کار در اقتصاد مشارکت کنند و از آنجا که بخش کمی از درآمد این نیروی کار گسترده صرف هزینههای دو گروه وابسته (کودکان و افراد مسن) میشود، امکان پسانداز و سرمایهگذاری بیشتر میشود. بنابراین در صورتی که ثبات اقتصاد کلان برقرار باشد و تجارت خارجی به عنوان مسیر پایدار بزرگشدن کیک اقتصاد در وضعیت مناسبی قرار داشته باشد، احتمال رشد اقتصادی بالا و اشتغالزا به وجود میآید.
نسبت وابستگی شاخصی از پنجره جمعیتی
همانطور که گفته شد، کاهش سهم جمعیت زیر ۱۵ سال و بالای ۶۵ سال نسبت به جمعیت در سن کار، نشاندهنده شروع یک پنجره جمعیتی است. این نسبت که به نسبت وابستگی معروف است، نشان میدهد هر فرد در سن کار، چند نفر را که توان داشتن شغل و کسب درآمد ندارند، باید پوشش دهد.
نمودار زیر نشان میدهد در دهه هشتاد به ناگهان این نسبت سقوط کرده و کمتر از ۰.۵ شده است؛ به طوری که طبق نتایج سرشماری سال ۱۳۸۵، نسبت وابستگی برابر با ۴۳ درصد شده است. یعنی به ازای بیش از دو نفر در سن کار، صرفاً یک نفر فرد وابسته قرار داشته است. بنابراین حدود سال ۱۳۸۵ را میتوان زمان بازشدن پنجره جمعیتی ایران دانست. بنابر آخرین پیشبینیهای مرکز آمار -که در انتهای گزارش به آن پرداخته خواهد شد- توزیع سنی جمعیت در سی سال آینده به گونهای تغییر خواهد کرد که نهایتاً تا ۱۴۳۰ نسبت وابستگی از زیر خط پنجاه درصدی بیرون میآید و افزایش پیدا میکند. پس میتوان حدوداً پنجره جمعیتی چهلساله ایران را از ۱۳۸۵ تا ۱۴۲۵ دانست.
فرصت و تهدید پنجره جمعیتی ایران
بیثباتی اقتصاد کلان ایران که شامل تورمهای مزمن بالا و نااطمینانیهای نهادین در فعالیت اقتصادی میشود، باعث شده پنجره جمعیتی ایران نتواند موتور رشد اقتصادی کشور باشد، به طوری که دهه نود که جزو نیمه اول این پنجره محسوب میشود با رشد نزدیک به صفر همراه بوده است. توجه به این نکته وقتی مهمتر میشود که بدانیم نسبت جمعیت تحصیلکرده دانشگاهی رشد زیادی (از ۸۵ تا ۹۵ تقریباً دو برابر شده) داشته، به ویژه میان زنان. اما مشارکت در بازار کار، به خصوص از سوی زنان چندان افزایش نیافته است؛ یعنی اقتصاد نتوانسته مشارکت اقتصادی این جمعیت جوان تحصیلکرده را جذب کند. حتی گروه شاغل این جمعیت هم نتوانسته به طور کاملاً بهرهور از سرمایه انسانی خود در اقتصاد ایران استفاده کند.
موانع ساختاری اقتصاد ایران باعث فرصتسوزی بزرگی در دو دهه گذشته شدهاند و بیم آن میرود با تداوم این شرایط، پنجره جمعیتی ایران بدون حاصل به پایان برسد و حتی به یک تهدید تبدیل شود؛ چرا که موج جمعیتی که اکنون در سن کار قرار دارد، به سن بازنشستگی وارد میشود و جمعیت کوچکتر در سن کار در آن زمان از پس حمایت از آنها برنخواهد آمد، به ویژه که پسانداز چندانی در این دوران برای آینده صورت نمیگیرد. زنگ خطر ابربحران صندوقهای بازنشستگی که از الان به صدا درآمده، در زمان بستهشدن پنجره جمعیتی میتواند سرنوشت تلخی داشته باشد.
پیشبینی جمعیت ایران در ۶ سناریو
در آخرین پیشبینی مرکز آمار از روند رشد جمعیت تا ۱۴۳۰، شش سناریو فرض شده است. بخش اصلی هر فرض، نرخ باروری کل (Total Fertility Rate) است که نشان میدهد یک زن در جامعه مورد بررسی طی سن باروریاش به طور متوسط چند فرزند خواهد داشت (با توجه به نرخ باروری هر سن). بر اساس سرشماریها که آخرینش در سال ۱۳۹۵ اجرا شد، نرخ باروری کل در دوره ۸۶ تا ۹۰ به ۱.۷۹ کاهش یافته اما در پنج سال بعدی، به عدد ۲.۱ رسیده است؛ یعنی در دوره ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵ هر زن در سن باروری به طور متوسط بیش از دو فرزند به دنیا آورده است. بر اساس این افزایش نسبی بود که پیشبینی مرکز آمار پس از سال ۱۳۹۵ نسبت به رشد آینده جمعیت تا حدی خوشبینانه شد؛ به طوری که دو سناریو از چهار سناریوی مورد نظر، نرخهای باروری کل ۲.۱ و ۲.۶ را برای ۱۴۳۰ در نظر میگرفتند و پایینترین فرض هم برای این نرخ، ۱.۵ بود.
اما حالا به نظر میرسد دادههای ثبت احوال و زادوولد افق جمعیتی ایران در نظر مرکز آمار را تغییر داده است، به طوری که نرخ باروری کل محاسبهشده حدود ۱.۷ است. در سناریوی اول، کاهش شیب ملایم باروری ادامه خواهد داشت تا جایی که نرخ باروری کل به ۱.۶ خواهد رسید. در این سناریو جمعیت ایران تا سال ۱۴۳۰ به ۹۳.۱ میلیون نفر و رشد منفی ۰.۱ درصد خواهد رسید.
مرکز آمار توجه ویژهای به اثر دوران کرونا هم داشته است. سناریوی دوم که محتملترین سناریو معرفی شده، جبران کاهش باروری پس از دوره کرونا و ادامه کاهش شیب ملایم باروری به ۱.۶ را فرض میگیرد. طبق این سناریو کاهش باروری اخیر به خاطر شوک موقت کرونا به زندگی مردم بوده و با پایان نسبی این همهگیری، این اثر کاهشی جبران خواهد شد، هر چند که روند کلی کاهش آرام نرخ باروری کل ادامه پیدا میکند. در این سناریو، جمعیت پیشبینیشده برای ۱۴۳۰ کمی بیشتر و حدود ۹۳.۶ میلیون نفر است.
در سناریوی سوم تثبیت نرخ باروری کل در سطح ۱.۷ را تا ۱۴۳۰ در نظر گرفته است. با این سناریو جمعیت برآوردشده ۱۴۳۰ حدود ۹۴.۱ میلیون نفر است. سناریوی چهارم کاهش شدیدتر نرخ باروری تا ۱.۳ را فرض گرفته که در این سناریو نرخ رشد جمعیت در بیست سال دیگر به منفی ۰.۲۱ میرسد و جمعیت حدود نود میلیون نفر خواهد بود. در حالت پنجم فرض شده که نرخ باروری دوباره تا ۲.۱ افزایش خواهد یافت که باعث میشود جمعیت به ۹۸ میلیون نفر برسد. اما ششمین و آخرین سناریو تنها سناریویی است که جمعیت بالای صد میلیونی را برای ۱۴۳۰ پیشبینی میکند. در این پیشبینی که فرض دشوار افزایش باروری تا نرخ ۲.۵ در نظر گرفته شده است، جمعیت به ۱۰۲.۲ میلیون نفر میرسد.
تبادل نظر