۷ آذر ۱۴۰۱ - ۱۸:۵۲
شگرد آمریکایی برای حمایت از سهامداران

بورس‌های جهانی در مواقعی که شرایطی خاص و کاهشی بر بازار حاکم می‌شود، چه رویه حمایتی در پیش می‌گیرند؟ آیا الزامی برای تغییر دادن مسیر بازار به منظور جلوگیری از زیان سهامداران وجود دارد؟

فردای اقتصاد: حمایت از سهامداران کلیدواژه پرتکرار این روزهای بورسی‌ها است. ۸۴۱ روز از زمانی که شاخص کل بورس تهران برخلاف انتظار سهامداران، پس از رسیدن به سقف تاریخی دو میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی تغییر مسیر داد، می‌گذرد. در این برش زمانی بیش از دو ساله، هر زمانی که فضایی کاهشی بر معاملات سهام در تالار شیشه‌ای حاکم می‌شود، از یک سو سهامداران چشم‌ انتظار حمایت‌های دولتی از بازار هستند و از طرف دیگر نیز سیاستگذاران از بسته‌هایی حمایتی رونمایی می‌کنند که عموما چیزی جز تزریق پول یا محدودیت برای حقوقی‌ها در آن گنجانده نمی‌شود و از این رو تنها به عنوان مسکنی موقت، رشدی مقطعی برای نماگرهای بورسی به ارمغان می‌آورد. اما بورس‌های جهانی در مواقعی که شرایطی خاص و کاهشی بر بازار حاکم می‌شود، چه رویه حمایتی در پیش می‌گیرند؟ آیا الزامی در خصوص حمایت از بازار و تغییر مسیر قیمت‌ها برای جلوگیری از زیان وجود دارد؟

حمایت از سهامداران، علی الخصوص سهامداران خرد، یک موضوع حیاتی است. توسعه بازار سرمایه تا حد زیادی به اطمینان سرمایه‌گذاران به بازار مزبور بستگی دارد و یکی از عوامل موثر در اطمینان سرمایه‌گذاران به بازار سرمایه، حمایت‌هایی است که از سرمایه‌گذاران به وسیله دولت به عمل می‌آید. سازمان بین‌المللی کمیسیون‌های اوراق بهادار در نشریه‌ای با عنوان «اهداف و اصول پایه‌ای تنظیم مقررات اوراق بهادار» که در ۱۹۹۸ منتشر و در ۲۰۰۳ تجدید چاپ شد، بیان می‌کند که سه هدف عمده تدوین مقررات خوب بازار اوراق بهادار حمایت از سرمایه‌گذار، اطمینان‌بخشی منصف، کارا و شفاف بازارها و کاهش ریسک‌های سیستماتیک است. آیسکو در تشریح هدف اول بیان می‌کند که حمایت از سرمایه‌گذاران به این معناست که «سرمایه‌گذاران باید در مقابل هرگونه اقدام گمراه‌کننده، دستکاری بازار، تقلب و فریبکاری شامل معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی، انجام معاملات قبل سفارش یا بدون سفارش مشتری و سوء استفاده از دارایی‌های مشتریان، حمایت و محافظت شوند». در این رابطه افشای کامل اطلاعات مهم‌ترین عامل در کمک به تصمیم‌گیری بهتر و آگاهانه‌تر سرمایه‌گذاران به شمار می‌رود و آنان را قادر می‌سازد که با برآورد دقیق‌تری از ریسک و بازدهی بالقوه سرمایه‌گذاری، به نحو بهتری بتوانند از منافع خود حمایت کنند. در واقع هدف عمده اصل حمایت از سرمایه‌گذار که رسالت خطیر قانون‌گذاران و وظیفه اصلی نهادهای ناظر بازارهای سرمایه به شمار می‌رود، حمایت از سرمایه‌گذاران در مقابل ریسک‌های سرمایه‌گذاری مربوط به بازار اوراق بهادار و اطمینان از جریان عملیات منظم، قاعده‌مند و اتکاپذیر در بازار اوراق بهادار است.

در این میان بد نیست نگاهی به یکی از بزرگترین بورس‌های دنیا و رویه‌های حمایتی در آن بیندازیم. کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا، یک آژانس نظارتی مستقل است که مسئولیت حفاظت از دارایی سرمایه‌گذاران، وضع قوانین برای اجرای انصاف در بازار بورس و نظم دادن به این بازار را بر عهده دارد. SEC پس از سقوط بازار سهام در سال ۱۹۲۹ هنگامی‌ که اعتماد عمومی ‌به صنعت اوراق بهادار پایین بود، معرفی شد. SEC در واقع از دارایی سرمایه‌گذاران در برابر کلاهبرداری و دستکاری در بازار محافظت می‌کند و بر روی تصاحب و راه‌اندازی شرکت‌ها در ایالات‌متحده نظارت دارد.

ماموریت اصلی کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) حفاظت از سرمایه‌گذاران و حفظ یکپارچگی بازارهای اوراق بهادار است. قوانین حاکم بر بورس اوراق بهادار در ایالات متحده از یک مفهوم ساده و سرراست ناشی می‌شود: همه سرمایه‌گذاران، اعم از موسسات بزرگ یا افراد خصوصی، باید قبل از خرید سهام و سرمایه‌گذاری، به برخی از حقایق اساسی در رابطه با دارایی مورد سرمایه‌گذاری دسترسی داشته باشند. برای دستیابی به این هدف، کمیسیون بورس و اوراق بهادار شرکت‌های دولتی را ملزم می‌کند که اطلاعات مالی و سایر اطلاعات معنادار را برای عموم افشا کنند که این اطلاعات یک دانش مشترک را برای همه سرمایه‌گذاران فراهم کند. مردم تنها از طریق جریان مداوم اطلاعات به موقع، جامع و دقیق می‌توانند تصمیمات درستی برای سرمایه‌گذاری بگیرند. SEC همچنین بر سایر شرکت‌کنندگان کلیدی در جهان اوراق بهادار، از جمله بورس‌ها، کارگزاران، مشاوران سرمایه‌گذاری، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک و هلدینگ‌های بزرگ نظارت دارد. در اینجا نیز، SEC در درجه اول به ترویج افشای اطلاعات مهم، اجرای قوانین اوراق بهادار و محافظت از سرمایه‌گذارانی که با این سازمان‌ها و افراد مختلف در تعامل هستند، توجه دارد.

برای اثربخشی SEC، قدرت اجرایی آن بسیار مهم است. SEC هرساله بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ اقدام مدنی علیه افراد و شرکت‌هایی که قوانین اوراق بهادار را زیر پا می‌گذارند، انجام می‌دهد. تخلفات معمولی شامل تبادلات داخلی، تقلب حسابداری و ارائه اطلاعات نادرست یا گمراه کننده در مورد اوراق بهادار و شرکت‌هایی است که آن‌ها را منتشر می‌کنند. اگرچه SEC ناظر و تنظیم‌کننده اصلی بازارهای اوراق بهادار ایالات متحده است، اما با بسیاری از مؤسسات دیگر از جمله کنگره، سایر ادارات و آژانس‌های فدرال، سازمان‌های خود نظارتی (مانند بورس اوراق بهادار)، تنظیم کننده‌های اوراق بهادار ایالتی و... از نزدیک همکاری می‌کند.

مبارزه با سفته‌بازی و برگشت اعتماد

پایه و اساس SEC در دورانی گذاشته شد که شرایط برای اصلاحات آماده بود. قبل از سقوط بزرگ سال ۱۹۲۹، حمایت کمی از مقررات فدرال در بازارهای اوراق بهادار وجود داشت. این امر به ویژه در طول افزایش فعالیت پس از جنگ جهانی اول صادق بود و پیشنهادهایی مبنی بر اینکه دولت فدرال نیازمند افشای مالی و جلوگیری از فروش متقلبانه سهام است، هرگز به طور جدی دنبال نشد. اکثر سرمایه‌گذاران که با وعده‌های دگرگونی‌های «جنگ به ثروت» و اعتبار آسان وسوسه شده بودند، به خطرات ذاتی عملیات کنترل‌نشده بازار فکر نکردند. در طول دهه ۱۹۲۰، تقریباً ۲۰ میلیون سهامدار بزرگ و کوچک از رونق پس از جنگ استفاده کردند و تصمیم گرفتند تا ثروت خود را در بازار سهام به دست آورند. تخمین زده می‌شود که از ۵۰ میلیارد دلار اوراق بهادار جدید ارائه شده در این مدت، نیمی از آن ارزش خود را به طور کامل از دست داده است.

هنگامی که بازار سهام در اکتبر ۱۹۲۹ سقوط کرد، ثروت سرمایه‌گذاران بی‌شماری از دست رفت. بانک‌ها نیز مبالغ زیادی را در سقوط از دست دادند، زیرا آنها سرمایه‌گذاری زیادی در بازار سهام کرده بودند. زمانی که مردم از احتمال عدم توانایی بانک‌ها در بازپرداخت سپرده‌هایشان واهمه داشتند و به خروج پول‌های خود اقدام کردند، بانک‌ها نیز به صورت دومینووار به دره ورشکستگی سقوط کردند. با سقوط و رکود متعاقب آن، اعتماد عمومی به بازارها به شدت کاهش یافت. اتفاق نظر وجود داشت که برای احیای اقتصاد، ایمان عمومی به بازار سرمایه باید احیا شود. کنگره جلساتی را برای شناسایی مشکلات و جستجوی راه حل برگزار کرد. بر اساس یافته‌های این جلسات، کنگره قانون اوراق بهادار ۱۹۳۳ و قانون بورس اوراق بهادار در سال ۱۹۳۴ را تصویب کرد. این قوانین برای بازگرداندن اعتماد سرمایه‌گذاران به بازارهای سرمایه با ایجاد ساختار و نظارت بیشتر دولت طراحی شدند. هدف اصلی این قوانین، بر دو پایه استوار بود:

  • شرکت هایی که به صورت عمومی اوراق بهادار را برای سرمایه‌گذاری عرضه می‌کنند، باید حقیقت را در مورد تجارت خود، اوراق بهاداری که می‌فروشند و ریسک های سرمایه‌گذاری به مردم بگویند.
  • افرادی حقیقی و حقوقی که اوراق بهادار معامله می‌کنند - کارگزاران، معامله‌گران و مشاوران - باید با سرمایه‌گذاران منصفانه و صادقانه رفتار کنند و منافع سرمایه‌گذاران را در اولویت قرار دهند.

نظارت بر صنعت اوراق بهادار نیازمند تلاش بسیار هماهنگ است. کنگره در سال ۱۹۳۴ کمیسیون بورس و اوراق بهادار را برای اجرای قوانینی که به تازگی تصویب شده بودند، برای ارتقای ثبات در بازارها و مهمتر از همه، حمایت از سرمایه‌گذاران تأسیس کرد و پرزیدنت فرانکلین دلانو روزولت جوزف پی کندی، پدر پرزیدنت جان اف کندی به عنوان اولین رئیس کمیسیون SEC منصوب شد.

بیمه سهام در بحران کارگزاری‌ها

بیمه کردن پرتفوی سهام در بورس تهران پس از ریزش تاریخی سال ۹۹ یکی از راهکارهای برگشت اعتماد سرمایه‌گذاران به بازار بود که در بسته حمایتی ده بندی اخیر نیز وجود داشت. طبق این بیمه، سهامداران می‌توانستند با خرید اوراقی به نام «سهام‌یار»، پرتفوی سرمایه‌گذاری خود را تا سقف ۱۰۰ میلیون تومان بیمه کنند اما به شرط عدم فروش سهام تا یک سال آینده. این موضوع اگرچه از جوانبی مورد نقد کارشناسان بود و آن را موجب دستکاری در عرضه و تقاضا عنوان می‌کردند، اما آمار و ارقام منتشر شده نشان داد که مورد استقبال خوبی از سمت سهامداران خرد قرار گرفت. در بورس‌های جهانی نیز بیمه پرتفوی سرمایه‌گذاری وجود دارد اما شکل آن کاملا متفاوت با چیزی است که در ایران انجام می‌شود و به هیچ عنوان سرمایه سهامداران در صورت ریزش قیمت سهام در طول روندهای نزولی و بحران‌های مالی بیمه نشده و بازگشت داده نمی‌شود. در آمریکا سازمانی تحت عنوان «شرکت حمایت از سرمایه‌گذاران اوراق بهادار» یا به اختصار «SIPC» وجود دارد که سرمایه فعالان در بازارهای مالی را به میزان قابل توجهی پوشش داده و در صورت وقوع اتفاقات خاصی، اقدام به جبران خسارت می‌کند.

SIPC یک سازمان غیرانتفاعی خصوصی و تحت نظارت فدرال است که از دل قانون حمایت از سرمایه‌گذاران اوراق بهادار در سال ۱۹۷۰ بیرون آمد. این قانون برای کمک به محافظت از حساب‌های سرمایه‌گذاری در برابر کارگزاری‌های ورشکسته طراحی شده است. بیمه SIPC زمانی کار خود را آغاز می‌کند که از سمت کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) تاییدی مبنی بر اینکه یک کارگزاری ورشکسته می‌شود و مشتریانش اوراق بهادار یا پول نقد خود را از دست می‌دهند، صادر می‌شود. بنابراین، در صورتی که شرکت کارگزاری با بحرانی جدی مواجه شود و ورشکسته شود، این بیمه به محافظت از پرتفوی سرمایه‌گذاری کمک می‌کند. حفاظتی که SICP انجام می‌دهد شبیه به بیمه‌ای نیست که در سپرده‌های بانکی صورت می‌گیرد و این سازمان امنیتی را تضمین نمی‌کند بلکه در صورت وقوع بحران دست به جبران خسارت تا حد مشخصی می‌زند. شایان ذکر است که بیمه SIPC  مبلغ ارزش سهام، اوراق قرضه یا سایر سرمایه‌گذاری‌ها را پوشش نمی‌دهد و در عوض، SIPC در صورت امکان، سهام و سایر اوراق بهادار از دست رفته را جایگزین می‌کند.

بیمه SIPC شامل پول نقد سپرده شده نزد شرکت‌های کارگزاری برای خرید اوراق بهادار و همچنین خود اوراق می‌شود که شامل سهام، اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار است. این نکته نیز حائز اهمیت است که پوشش SIPC فقط شامل وجه نقد و اوراق بهادار در شرکت‌هایی خواهد بود که عضو SIPC باشند و در این صورت، SIPC از سرمایه‌گذاری‌های تا سقف ۵۰۰هزار دلار را بیمه می‌کند که شامل حداکثر ۲۵۰هزار دلار برای پول نقد می‌شود.

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha