۹ آذر ۱۴۰۱ - ۱۸:۳۱
کسب قدرت از جیب بازنشستگان

حسن صادقی (رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) خطاب در یادداشتی به کسانی که به دنبال کسب منصب‌های سیاسی از جیب از بیمه‌شدگان سازمان تأمین اجتماعی هستند، هشدار داد.

سیاست از عناصر طبیعی تصمیمات راهبردی مدیران است. تصمیماتی که قطعاً به ضرر جامعه هدف و به سود مدیران خواهد بود. مدیران و رؤسا ممکن است در سازمان‌ها با استفاده از وسایل غیر موجه، برای به‌دست آوردن نتایجی که از طرف سازمان توجیه نشده است و بیشتر جنبه شخصی دارد، با متوسل شدن به حربه‌های غیراخلاقی ترغیب شوند. در آن صورت رفتار آنان سیاسی خوانده می‌شود. این گونه رفتارها در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته، که آسایش و رفاه مردم به فراموشی سپرده شده است، به فراوانی مشاهده می‌شود؛ اما در کشور عزیزمان ایران و در پایتخت، این روزها شاهد کلنگ زنی‌های سیاسی تحت عنوان کلنگ زنی ساختمان بیمارستان در استانهای برخوردار و سایر استان‌ها و شهرهای نیمه برخوردار هستیم. کلنگ زنی‌هایی که هر یک همانند پتکی بر تارک و پیکره جامعه‌ی محروم کارگری و بیمه شدگان تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی فرود می‌آید.

 مدیران سیاسی که از جیب کارگران و بازنشستگان و بیمه شدگان تأمین اجتماعی، برای خود تعهداتی ایجاد می‌کنند تا بتوانند با خرید رأی، چند صباحی بر کرسی قدرت باقی بمانند. فارغ از اینکه بدانند تصمیمات در چهارچوب قانونی است و با قانون الزام و طرح سطح‌بندی مغایرت دارد، اقدام به تعهداتی نموده‌اند که امروزه در شکل مراسمات کلنگ‌زنی ظهور و بروز کرده است؛ صرف نظر از اینکه موضوع ساخت بیمارستان و درمانگاه از تعهدات سازمان تأمین اجتماعی است و این دولت و حاکمیت است که می‌بایستی نسبت به ایجاد مراکز درمانی بر اساس نیاز کشور مبتنی بر اصل بیست و نهم قانون اساسی اقدام نماید. لکن سازمان تأمین اجتماعی با رویکردی خلاف آنچه که در طرح سطح‌بندی شاهد آن هستیم، اقدام به کلنگ زنی‌های سیاسی نموده است که هزینه سنگینی را در بلندمدت به سازمان تأمین اجتماعی تحمیل خواهد کرد. سازمانی که در تکمیل مراکز درمانی نیمه تمام خود، سال‌هاست در دریایی از بدهی و کمبود منابع مالی، دست و پا می‌زند. حال آنکه امروز شاهد بهره‌برداری از مرکز جدید درمانی در ضلع جنوبی بیمارستان امام خمینی (ره)، طی مدت سه سال بوده‌ایم. این در حالیست که بیمارستان شهید فیاض‌بخش تهران که قدمتی بیش از هفتاد و پنج سال دارد، به‌دست فراموشی سپرده شده است و تخصیص بودجه جهت بازسازی آن را، اقدامی نادرست می‌دانند. در زمان مرحوم دکتر نوربخش اقدام به ساخت بیمارستان جدیدی نموده‌اند که ۱۰ سال از تاریخ ساخت آن می‌گذرد و هنوز به هفتاد درصد پیشرفت فیزیکی نرسیده است. بیمارستان دیگری نیز به نام «هدایت» که حدود هشت سال از ساخت آن می‌گذرد، هنوز به بهره‌برداری نرسیده است. شایان ذکر است تعهدات قبلی که در وزارت آقای ربیعی و در برخی از شهرها با همین سبک و سیاق سیاسی برای سازمان تأمین اجتماعی ایجاد شده بود، هنوز بلاتکلیف، نیمه‌کاره و با درصد پیشرفت اندکی، کارها به صورت نیمه تمام رها شده است.

جناب آقای مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی، شما را چه می‌شود. آیا انصاف است که از جیب سازمان تأمین اجتماعی که برای پرداخت حقوق و بدهی خود به داروخانه‌ها و مراکز درمانی عاجز و فاقد منابع است، شما تعهد جدید ایجاد کنید و با بهره ۲۸ درصد استقراض کنید. تصمیمات و تعهدات سیاسی بر زمین مانده دو وزیر کار قبلی را پاسخگو باشید. این چه منطقی است که بر حوزه سازمان تأمین اجتماعی مستولی شده است.

 مدیران سیاسی با تصمیمات سیاسی خود، آیا کلنگ بر پیکره طبقه محروم کارگران و بازنشستگان می‌زنند یا اینکه کلنگ بر چاهی می‌زنند که برای آنان منفعت و برای بازنشستگان و بیمه شدگان، فاقد آب باشد. ما تحرکاتی را که در این حوزه شاهد آن هستیم، به شدت زیر نظر داریم و اینکه کارگروه درمان هیات امناء تأمین اجتماعی تشکیل نمی‌شود و بدون کار کارشناسیِ هیات امناء سازمان تامین اجتماعی، بر روی تصمیمات سیاسی مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی صحه می‌گذارند، مدیران سازمان تأمین اجتماعی را زیر نظر داریم.

سخن آخر اینکه آیا وظیفه هیات مدیره، هیات امناء و هیات نظارت سازمان تأمین اجتماعی و همچنین وظیفه‌ی دلسوزانی که در کسوت پرسنل سازمان حضور دارند، فقط نظاره کردن و مهر تأیید زدن است یا همانند پرسنل شجاع و غیور صندوق کشوری، صیانت از حریت و قداست و بقای سازمان تأمین اجتماعی است؟

به نظر می‌رسد تیم حاکم بر تأمین اجتماعی هدفی جز ناکارآمد کردن درمان مستقیم سازمان تأمین اجتماعی و هموار کردن مسیر بلعیده شدن آن توسط وزارت بهداشت، ندارد. اینگونه به ذهن ما می‌رسد که مبادا این افراد، با انگیزه و هدف خاصی مأموریت دارند تا درمان سازمان تأمین اجتماعی، قانون الزام و درمان مستقیم را ناکارآمد و به مسلخ ببرند و بستر را برای تصاحب آن توسط وزارت بهداشت فراهم کنند. که اگر اینگونه باشد، بدا به حال ما؛ بدا به حال آن کسانی که ادعای نمایندگی جامعه کارگری را در کسوت کانون و سایر کسوت‌ها دارند.

جامعه کارگری به هوش باشد؛ زنگ خطری به صدا درآمده است که اگر نظاره‌گر و بی‌تفاوت باشیم، هر آنچه را که تاکنون برای خدمت‌رسانی به جامعه بیمه شده به‌دست آورده ایم، توسط تیم حاکم بر سازمان تأمین اجتماعی از دست خواهیم داد. مبادا کسی به امید دیگری بایستد. امروز، روزی است که نباید در مقابل این دست اندازی‌ها و کلنگ زنی‌های بیهوده، که همانا کلنگ بر قبری است که در آن مرده‌ای نیست، بی‌تفاوت باشیم. به امید روزی که برای همیشه، موضوع کلنگ زنی سیاسی برای کسب رأی و ماندن در منصب‌های سیاسی، از سازمان تأمین اجتماعی، رخت بربندد.

دلسوزان سازمان تأمین اجتماعی، به هوش باشید. عملکردی که امروز در حوزه‌ی کلنگ زنی‌های سیاسی بر پیکره جامعه بازنشسته و بیمه شده تأمین اجتماعی فرود می‌آید، بدون پاسخ نخواهد ماند. قبل از اینکه تحرکی را همانند پرسنل آگاه و غیور صندوق کشوری را شاهد باشیم. به فکر چاره‌ای باشید. چراکه علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد.

منبع: ایلنا

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha