فردای اقتصاد: نوعی سوگیری به نام توهم کنترل (Illusion of Control bias) وجود دارد که مردم اعتقاد دارند میتوانند نتیجه کار را کنترل کنند یا دست کم روی آن اثر بگذارند، حال آنکه در واقع، آنها نقشی در آن نمیتوانند ایفا کنند. مثال غیراقتصادی آن زمانی است که افراد هنگام بازی فکر میکنند اگر خودشان تاس را بیاندازند، اعداد بهتری برایشان میآید یا برخی هواداران فوتبال احساس میکنند اگر بازی تیم محبوبشان را نبینند، احتمال شکست آن تیم بیشتر میشود.
در عالم سرمایهگذاری، فرد خیال میکند میتواند روی بازاری که هزاران نفر در آن فعال هستند اثر بگذارد و نتیجه را تغییر دهد.
بنابراین، یکی از مهمترین آسیبهای توهم کنترل آن است که فرد در معرض خطر معاملات بیش از حد قرار میگیرد. با انجام معاملات زیاد نه تنها هزینههای کارمزدی زیادی میدهد، بلکه احتمال زیان یا از دست دادن فرصتها برای او بیشتر میشود.
یکی دیگر از تلههایی که توهم کنترل در دنیای سرمایهگذاری ایجاد میکند «حرکت به سمت سهام خیلی کوچک» است.
فرد احساس میکند چون این داراییها کوچک هستند، میتواند قیمت آن را با سرمایه خود متاثر کند و بهره بالایی از این سرمایهگذاری ببرد.
حال آنکه عمده این سهام کوچک ریسکهای بالایی دارند و میتواند در نهایت منجر به زیان بیشتر فرد منجر شود.
افراد با سوگیری توهم کنترل عموما باور دارند در بخشهایی از بازارها تخصص بیشتری دارند.
بنابراین، بخش مهمی از پرتفویشان معطوف به این حوزهها میشود و از اصل متنوعسازی داراییها دور میشوند.
حال کافی است یک بحران یا اتفاق پیشبینی نشده رخ دهد، پرتفویی که به اندازه کافی متنوعسازی نشده است دچار مشکلی اساسی خواهد شد.
اگر دچار این سوگیری هستید بهتر است بدانید مهمترین راه برای رفع آن به توصیه بزرگان سرمایهگذاری آن است که هر روز به خود یادآوری کنید «هیچ چیز قطعی در سرمایهگذاری وجود ندارد».
بنابراین، سود شما پاداشی است که برای تحمل یک ریسک به دست آوردهاید. پس اگر هیچ ریسکی وجود ندارد، قاعدتا نباید پاداشی هم در کار باشد.