ایران برای برطرفسازی تحریمها، همواره تلاش داشته است تا حداکثر انعطاف ممکن را فراهم سازد. در انگاره ایرانی، توافق سازنده و پایدار زمینه پایان یافتن تحریمها را فراهم آورده و از این طریق دولت خواهد توانست تا به نیازهای اجتماعی و اقتصادی جامعه ایرانی پاسخ گوید.
ابهام در فضای موجود برجام، تابعی از الگو و نقش گروههای ذینفوذ آمریکا و بازیگران بینالمللی برای محدودسازی نقش بایدن در مذاکرات هستهای ایران، آژانس و کشورهای عضو برنامه جامع اقدام (برجام) مشترک بودهاست.
در چنین شرایطی، ایران از سازوکارهای تلاش سازنده در مذاکرات و دیپلماسی هستهای بهره گرفته و رویکرد همکاری جویانه خود برای ارتقا سطح همکاریهای سازنده را منعکس کردهاست. تهران برخی از موضوعات مورد اختلاف را نادیده گرفته و تلاش داشته تا اهداف و منافع خود را در روند دیپلماسی هستهای، اولویتبندی کند.
اولویت اصلی ایران در روند دیپلماسی هستهای، پایان دادن به تحریمهاست.
۱- مذاکرات سازنده در نگرش ایرانی
یکی از دلایل اصلی تأخیر در روند توافق هستهای و اعاده برجام را میتوان انگارههای مختلف ایران، اروپا، آمریکا و گروههای ذینفوذ تأثیرگذار در روند حلوفصل چالشهای ایجاد شده برای اعاده برنامه جامع اقدام مشترک دانست. نگرش ایرانی درباره مذاکرات سازنده آن است که اولا باید در متن این مذاکرات، زمینه برای شکل گیری شرایطی فراهم شود که برجام از ثبات و پایداری بیشتری برخوردار باشد.
ثانیاً کشورهای اروپایی، روسیه و چین نیز بتوانند نقش موثر و سازنده خود را در حمایت و دفاع از فرایند اجرای تعهدات متقابل کشورها ایفا نمایند. دیگر آنکه در روند مذاکرات و دیپلماسی هستهای، تحریمها پایان پیدا کند.
ایران همواره نگران ادامه تحریمهای اقتصادی آمریکا بوده و تلاش داشته تا از طریق همکاریهای سازنده و انعطاف پذیری مرحلهای، به اهداف راهبردی خود یعنی پایان دادن به تحریمهای اقتصادی نائل شود. ایران و نگرش ایرانیان درباره برجام آن بودهاست که توافق ماهیت ناپایدار دارد. تمامی مقامهای آمریکایی در کنگره و بسیاری دیگر از نهادهای قانونگذاری و اجرایی تلاش دارند تا واقعیت ناپایدار توافق را منعکس سازند.
هرگونه توافقنامه ناپایدار، هیچگاه در زمره مطلوبیتهای اقتصادی، سیاسی و حقوقی ایران در ارتباط با برجام نخواهد بود. بر اساس چنین انگارهای است که ایران همواره پاسخ خود را در زمان محدودی به اتحادیه اروپا ارسال داشته است. ماهیت پاسخهای ایران سریع، سازنده و مشارکتجویانه بودهاست. به گونهای که مواضع و سیاستهای ایران بتواند تسهیلگری برای حل برخی از مشکلات موجود باشد.
مقامات ایرانی بر این اعتقاد هستند که واژه «سازنده» به مفهوم توافق متعادل و دارای ضمانت خواهد بود. چنین نشانههایی، بخشی از رویکرد مقام معظم رهبری بهعنوان شاخصهای توافق پایدار نیز محسوب میشود. تجربه مذاکرات برجام و خروج ترامپ از آن، به گونه اجتنابناپذیر بر سیاستها و انگارههای ایرانی تأثیرگذار بوده و در آینده نیز اثرگذار خواهد بود.
۲- انگاره آمریکا درباره مذاکرات سازنده
واقعیت آن است که ایران و آمریکا، انگارههای متفاوت و مختلفی درباره مذاکرات سازنده دارند. نگرانی ایران در روند مذاکرات، مربوط به میزان پایداری آن خواهد بود. واقعیت آن است که اگر ایران به تعهدات هستهای توجه داشته باشد و آن را اجرا کند و دستاورد مشخصی نداشته باشد، در آن شرایط، وزن مخصوص قدرت خود را در برابر آمریکا کاهش دادهاست.
هرگاه وزن مخصوص قدرت کشوری در دیپلماسی، رقابت، ائتلافسازی منطقهای و یا حتی منازعه و جنگ کاهش پیدا کند، زمینه برای تغییر الگوی رفتاری هر یک ازطرفهای مذاکره و بازیگران رقیب به وجود میآید.
رویکرد ایرانی در ارتباط با مذاکرات سازنده، بازگشت به تعهدات متقابل و متوازن خواهد بود. درحالیکه انگارههای امریکایی در مورد مذاکرات سازنده به مفهوم آن است که جمهوری اسلامی اولاً تمامی تعهدات خود را در زمان محدودی به انجام رساند، ثانیاً سطح همکاریهای خود را با آژانس ارتقا دهد و نکته سوم آن است که زمینه مشارکت سازنده و همکاریجویانه برای شفافسازی و اعتمادسازی متقابل با آژانس را به وجود آورده و در نهایت به سطح خاصی از دستاوردهای اقتصادی از طریق مذاکرات دیپلماتیک نایل شود که ادامه آن منوط به چگونگی توجه کارگزاران، دیپلماتها و مقامات آمریکایی به همکاری با ایران خواهد بود.
در چنین شرایطی کشورهای اروپایی بهویژه فرانسه تلاش دارند تا نقش سازنده بیشتری را در امنیت اروپا و مذاکرات هستهای ایفا کنند. در سپتامبر ۲۰۲۲ فرانسه، رئیس دورهای شورای امنیت سازمان ملل خواهد بود. فرانسه تلاش دارد تا از یکسو بحران اوکراین را مدیریت کند و از سوی دیگر زمینه دستیابی به توافق نسبتاً پایدار با ایران را به وجود آورد.
نکته سوم اینکه پاریس قصد دارد به شکل خاصی از تعادل تاکتیکی با آمریکا در حل و فصل چالشهای محیطی و منطقهای نایل شود که به موجب آن شرایط برای تامین اهداف اقتصادی اروپا در زمینه انرژی به وجود آید.
هر یک از انگارههای یاد شده نشان میدهد که ایالات متحده از ساز و کارهای مبتنی بر یکجانبهگرایی و نشانههایی از کنش قومگرایانه برای محدود سازی قدرت ایران بهره گرفتهاست. چنین انگارهای یکی از عوامل تاخیر در نتیجهبخشی و نهاییسازی دیپلماسی هستهای و مذاکرات سازنده برای نیل به توافق خواهد بود.
نتیجه
جمهوری اسلامی ایران و کارگزاران دیپلماسی هستهای، تلاش همه جانبهای را برای حلوفصل اختلافهای باقیمانده در برجام به انجام میرسانند. باوجود اینکه چنین تلاشهایی، آنان هنوز مسیر دشوار و پر مخاطرهای را پیش روی خود دارند. اگرچه در روند دیپلماسی هستهای و مذاکرات انجام شده، آنان بخش قابل توجهی از اختلافات موجود را حل و فصل کردهاند، اما هنوز بخشی از دشواریها برای نیل به توافق سازنده باقی ماندهاست.
در این روند، گروههای مخالف برجام در آمریکا، بیش از آنکه متن مذاکره و توافق را مورد انتقاد قرار دهند، به طرح موضوعات حاشیهای و مفاهیم کلی میپردازند. در این میان، عامل اصلی اختلاف نظر ایران، آمریکا، اروپا، روسیه و یا چین، نقشیابی گروههای ذینفوذ در آمریکا بودهاست.
هر یک از گروههای ذینفوذ اسرائیلمحور برای اثربخشی بر تفکر، سیاست و الگوی رفتاری آمریکا، تلاش همه جانبهای را به انجام رساندهاند. گروههای ذینفوذ در داخل ایالات متحده آمریکا که عمدتا در زمره مخالفین برجام ۲۰۱۵ بودهاند، بار دیگر تلاش دارند تا میراث و سنت کنش تهاجمی دونالد ترامپ را اعاده کنند. آنان در تمامی مذاکرات و مصاحبههای خود به این موضوع اشاره دارند که توافق موجود ناپایدار خواهد بود. تاکنون ۵۰ نفر از اعضای مجلس نمایندگان امریکا نامهای که به جو بایدن ارسال کردهاند، خواستار این موضوع بودند که قبل از توافق با ایران متن مذاکرات و توافق را به کنگره ارجاع نموده و بر این اساس، مفاد جدیدی از توافق پیشنهادی بر اساس نقطه نظرهای کنگره آمریکا را در دستور کار قرار دهند.
گروههای محافظه کار آمریکایی در صدد هستند تا موقعیت بایدن در ساخت سیاسی را کاهش دهند. بیماری بایدن و چالشهای روحی تصمیمگیران آمریکایی به گونهای است که آنان را در وضعیت ابهام برای تصمیمگیری سازنده قرار داده است. هرگاه رئیسجمهور، قدرت اجرایی خود را از دست بدهد، در آن شرایط مخالفین وی تلاش خواهند کرد تا زمینه را برای ایجاد چالشهای جدید برای او فراهم کنند. چالشهایی که قدرت رئیسجمهور را کاهش دهد.
در شرایط موجود، نهادهایی همانند سازمان اتحاد علیه ایران هستهای و آیپک تلاش دارند تا قدرت و نقش اجرایی مخالفان برجام را ارتقا دهند، در حالی که اتحادیه اروپا، روسیه و چین به بخشی از تلاشهای دیپلماتیک ایران معطوف به ساز و کارهایی برای اجرای تعهدات وفادار خواهند بود.
پرسش موجود این است که آیا ایران قادر خواهد بود تا آمریکا را در برابر تعهدات برجامی خود، به ویژه در حوزه مالی، بانکی و فرآیند کاهش تحریمها راستیآزمایی کند؟
تبادل نظر