فردای اقتصاد: در پنج دهه گذشته در کنار تورم مزمن، کسری بودجه مزمن هم دامن اقتصاد ایران را گرفته بوده و اتفاقا همین کسری بودجه عامل پشت پرده رشد سطح قیمتها بوده است. عاملی که معمولاً سیاستمداران قصد پنهانکردن آن را داشتهاند و ریشه تورم را در جایی بیرون از اقدامات و تصمیمات خودشان پیدا میکردهاند. نمودار بالا نشان میدهد چطور در اکثر سالهای پنجاه سال گذشته درآمد دولتها کفاف مخارجشان را نداده است. البته این دادهها مربوط به کسری بودجه عمومی است که شفافترین بخش بودجه دولتهاست و شامل عملیات فرابودجهای و انواع دیگر ناترازی که معمولاً روی شبکه بانکی تخلیه شدهاند، نمیشود.
پیامدهای کسری بودجه مزمن
یکی از پیامدهای این کسری مزمن بلندمدت این است که راهکارهای موقتی مثل اوراق بدهی دولت روش مناسبی نیستند. بخش مهمی از مشکل بودجه به ناپایداری درآمدها و هزینههایش برمیگردد. بودجه کشور همواره دچار کسری عملیاتی هم بوده، یعنی هزینههای جاری دولت از جمله حقوق و دستمزد همیشه بیشتر از درآمدهای پایدار دولت مثل مالیات بودهاند. درآمدهای ناپایداری مثل درآمد نفتی این فرصت را در اختیار منافع کوتاهمدت سیاستمداران قرار میدادهاند تا با بیشبرآورد درآمدهای آتی، کسری بودجه ایجاد شود. بنابراین در کنار اراده لازم برای مهار رشد فزاینده مخارج دولت، لازم است تا رابطه بودجه دولت با درآمد نفتی از طریق راهکارهایی مثل صندوق ثباتساز نفتی تنظیم شود. هر چند در شرایط ناپایداری روابط تجاری و نوسانات ناشی از تحریمها اقدامی دشوار است.
تورم چگونه از کسری بودجه نشأت میگیرد؟
اگر کل اقتصاد را در یک مدل ساده فرض کنیم، دولت کسری بودجهاش را تنها از یک راه میتواند تأمین کند: چاپ پول با استفاده از انحصارش بر حق انتشار پول. این چاپ پول مازاد هم از طریق افزایش اسمی قیمت کالاها یا همان تورم، باعث کاهش درآمد واقعی و رفاه مردم میشود.
اما در اقتصاد ایران این اتفاق با پیچیدگیهای مختلفی رخ میدهد و پولیکردن کسری بودجه تا جای ممکن پشت عملیات بانکی یا حسابداری و شبه مالی پنهان میشود. پیشتر به عنوان یک نمونه مشخص، راههای تبدیل کسری بودجه به تورم را برای سال ۱۴۰۰ بررسی کردهایم. روشهای مختلف تأمین مالی کسری بودجه مزمن دولت نهایتاً به رشد بیشتر پایه پولی منجر میشوند. پایه پولی هم تبدیل به نقدینگی چندبرابری شده و نهایتاً تورم ایجاد میکند.
نمودار بالا نشان میدهد چطور در دو دهه گذشته، دو متغیر رشد افزایش پایه پولی (رشد میزانی از پایه پولی که هر سال اضافه شده) و رشد کسری بودجه عمومی با تأخیر به هم وابسته هستند. در واقع کسری بودجه یک سال ممکن است اثر خود را در رشد پایه پولی سالهای آینده بگذارد. در نگاهی کلی، نوسانات این دو متغیر نزدیک به هم بودهاند. البته در دورههای وفور درآمد نفتی، ممکن است همزمان با کاهش موقت کسری دولت، رشد پایه پولی به اندازه کافی کم نشود؛ چرا که بخشی از ارزهای نفتی با قرارگیری در پایه پولی بانک مرکزی باعث رشد آن میشوند. اما روند کلی افزایش پایه پولی با کسری بودجه دولت همبستگی دارد.
در این رابطه همچنین بخوانید:چاپ پول در کدام سالها رکورد زد؟
تبادل نظر