سوگیری احتمالات دم دستی در کسبوکارها برای جلب نظر مشتریان مورد استفاده قرار میگیرد. این پدیده برای فعالان بازارهای مالی نیز میتواند تبعاتی داشته باشد.
فردای اقتصاد: «حمله کوسه به مردم، سواحل دریاهای جهان را خلوت کرد»، «سقوط یک هواپیما، سفرهای جادهای را بیشتر کرد»، «مردم آمریکا، احتمال مرگ بر اثر حملات تروریستی را بیشتر از بیماری عنوان کردند».
اینها خبرهایی است که نتیجه یک سوگیری رفتاری به نام احتمالات دم دستی است.
مردم عموما تمایل دارند از قواعد سرانگشتی در تصمیمات خود استفاده کنند تا سریع به جمعبندی برسند؛ این دقیقا همان جایی است که سوگیری احتمالات دم دستی متولد میشود، زیرا فرد احتمال وقوع یک پدیده را به سادگی بر اساس نزدیکترین نتیجهای که در ذهنش دارد حدس میزند.
گویا در خیال ما نتایجی که به سرعت به ذهن میآیند احتمال بیشتری از نتایجی دارند که به سختی به ذهنمان میرسند یا از درکشان عاجزیم.
به عبارت دقیقتر، دوست داریم تجربیات یا فهم شخصیمان از مباحث را به رویدادهای جهان خارج تعمیم دهیم.
در واقع هر چه یک رویداد اثر شگرف یا عمیقتری بر ذهن ما گذاشته باشد، احتمالا در ذهن ما در دسترستر است و مبنای تحلیل پدیدهها قرار میگیرد.
چهار ویژگی میتواند اثرگذاری یک اتفاق را در ذهن انسان بیشتر کند:
چیزی که همیشه تکرار میشود مثل تبلیغات.
چیزی که خیلی غیرعادی یا افراطی است مثل خوراک کوسه شدن.
چیزی که پیامد منفی دارد مثل زیانهای بزرگ.
چیزی که اخیرا اتفاق افتاده است مثل زلزله در شهر محل سکونت یا سقوط یک هواپیما.
بنابراین، طبیعی است که حمله کوسهها به شناگران در ساحل یا کشته شدن چند نفر در یک عملیات تروریستی تاثیری عمیقتر بر ذهن ما دارند نسبت به دهها هزار نفری که بر اثر سرطان یا دیگر بیماریها در بیخبری جان میبازند.
یا سقوط ناگهانی یک هواپیما که تیتر همه روزنامهها میشود در ذهن ما پررنگتر از هزاران مرگ ناشی از تصادفات جادهای است.
سوگیری احتمالات دم دستی در کسبوکارها برای جلب نظر مشتریان مورد استفاده قرار میگیرد.
مثلا برخی با نشان دادن جوایز، گواهینامهها یا افتخارات خود در وبسایتشان به مشتری احساس معتبر بودن القا میکنند.
بانکها هنگام قرعهکشی، اسامی افرادی که در دوره قبلی برنده شدهاند را اعلام میکنند تا مخاطب ترغیب شود شانس خود را امتحان کند.
فروشندگان یک داروی جدید سعی میکنند در معرفی خود بر معایب و عوارض داروی شرکت رقیب تاکید کنند تا خریدار به آنها بیشتر اعتماد کند.
این پدیده برای فعالان بازارهای مالی نیز میتواند تبعاتی داشته باشد.
مثلا صندوق یا مشاور سرمایهگذاری را انتخاب میکنیم که بیشتر تبلیغ کرده به جای آن که عملکرد بهتری داشته است.
یا گزینههای سرمایهگذاریمان را به چیزهایی محدود میکنیم که بیشتر به چشمان خورده است؛ مثلا وقتی در بازار ارز میخواهیم سرمایهگذاری کنیم، عمدتا دلار یا یورو میخریم، حال آنکه ممکن است ارزی مانند ین ژاپن یا فرانک سوئیس عملکرد بهتری داشته باشند.
شاید برخی مردم که سرمایهگذاری در بازار سهام را خیلی ریسکی ارزیابی میکنند، همانهایی باشند که سال ۱۳۹۹ در بورس تهران زیان سنگینی کردهاند.
گویا جهانبینی شخص من، مبنایی برای تحلیل همه پدیدهها در همه دوره ها است.
یکی از راههای پرهیز از این سوگیری آن است که از چک کردن دائمی سرمایهگذاریهایمان و همچنین دنبال کردن اخبار پراکنده دوری کنیم.
نوسان لحظهای قیمتها و خبرهای سریع میتوانند آثاری لحظهای داشته باشند که اگر سرمایهگذاری بر اساس اینها انجام شود، شما را سردرگم و در نهایت دچار خسران میکند.