فردای اقتصاد: تصور معمول این است که وقتی اقتصاد جهانی وارد بحران شود، اقتصادهای توسعهیافته انعطاف و مقاومت بیشتری در برابر آن خواهند داشت اما این کشورهای در حال توسعه و بازارهای نوظهور هستند که شکنندگی بالایی خواهند داشت. با این حال، بحرانی که حالا به شکل افزایش تورم و افزایش بدهیهای دولتها در بسیاری کشورها خود را نشان داده، ممکن است این تصور را بر هم بزند. کنت روگوف، استاد سرشناس اقتصاد و سیاستگذاری عمومی در دانشگاه هاروارد، طی یادداشتی در وبسایت پروجکت-سیندیکیت از انعطافپذیری خیرهکننده بازارهای نوظهور نوشته است. او میگوید «بر خلاف انتظارات بسیاری از تحلیلگران، بازارهای نوظهور به بحران بدهی وارد نشدهاند. این را میتوان تا حدی به تصمیم بانکهای مرکزی در رد پیشنهادهای سیاستی پوپولیستی به نفع نسخه مدرن اقتصاد کلان متعارف نسبت داد.»
نیمه پر لیوان برای اقتصاد جهانی در بحران اخیر
روگوف میگوید در جریان نشست اخیر بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول که بانکداران مرکزی و وزرای مالیه کشورها را در مراکش گرد آورده بود، آنچه تحلیلگران کهنهکار را متعجب میکرد، نه تأثیرات فجایعی مثل جنگهای اوکراین و خاورمیانه، نرخهای بهره افزایشیافته و ورشکستگی اقتصادهای کمدرآمد، بلکه رخندادن یک فاجعه بود: بحران بدهی بازارهای نوظهور. افزایشهای شدید در نرخهای بهره کشورهای ثروتمند و افزایش ارزش جهانی دلار در پی آن میتوانست آسیب زیادی به اقتصادهای نوظهور بزند. اما هیچکدام از اقتصاد بزرگ لیگ بازارهای نوظهر، شامل مکزیک، برزیل، اندونزی، ویتنام، آفریقای جنوبی و حتی ترکیه دچار تنش و فشار بدهیها نشدند. اما چرا چنین وضعیتی پیش آمد؟
کارنامه بهتر نوظهورها در مدیریت بودجه
در حالی که سیاست پولی ایالات متحده انقباضی است، سیاست بودجهای یا مالی این کشور همچنان انبساطی مانده، به طوری که کسری بودجه دولت در ۲۰۲۳ به ۱٫۷ تریلیون دلار (نسبت به ۱٫۴ تریلیون دلار در سال گذشته) رسیده است. کسریهای دولت چین هم فزاینده است، به طوری که نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی این کشور طی دهه گذشته دو برابر شده و پیشبینی میشود در سال ۲۰۲۷ از ۱۰۰ هم گذر کند. سیاست پولی در چین و ژاپن همچنان انبساطی است. نویسنده با ذکر این وضعیت در کشورهای ثروتمند، یادآور میشود که سیاستگذاران اقتصادهای نوظهور آنقدر هوشمند بودند که به جای حرکت به سمت رویکردهای پوپولیستی و ایستادن مقابل توصیههای علمی، اتفاقاً مطابق سیاستهای مورد دفاع IMF (صندوق بینالمللی پول) پیش رفتند. بنابراین این یکی از دلایل عملکرد قابل دفاع این دسته از کشورها بود.
ذخایر دلار برای محافظت در برابر بحرانهای ارزی
به گفته این استاد دانشگاه هاروارد، یکی از نوآوریهای اقتصادهای نوظهور موفق این بوده که ذخایر دلاری قابل توجهی را انباشت کردهاند تا در دنیایی که در تسلط دلار قرار دارد، بتوانند از بحرانهای ارزی پیشگیری کنند. ذخایر ارزهای خارجی دولت هند به ۶۰۰ میلیارد دلار میرسد. این عدد برای برزیل و آفریقای جنوبی هم به ترتیب ۳۰۰ و ۵۰ میلیارد دلار است. مهمتر اینکه، شرکتها و دولتهای بازارهای نوظهور از نرخهای بهره فوقالعاده پایینی که تا سال ۲۰۲۱ حاکم بود برای تمدید سررسید بدهیهای خود استفاده کردند. این وضعیت به آنها فرصت داد تا با تعادل جدید با نرخهای بهره بالا سازگار شوند.
استقلال بانکهای مرکزی؛ یک اصل پذیرفته در اقتصادهای نوظهور
به عقیده این اقتصاددان اما بزرگترین عامل انعطاف امروز اقتصادهای نوظهور، افزایش تمرکز روی استقلال بانکهای مرکزی آنها بوده است. او که دههها قبل مقالاتی آکادمیک در حوزه عملکرد درست بانکهای مرکزی و استقلال آنها برای مهار تورم نوشته است، میگوید این مفهوم حالا از یک مفهوم آکادمیک به یک استاندارد جهانی در دو دهه گذشته تبدیل شده است. هدفگذاری تورمی باعث شده بانکهای مرکزی این کشورها بتوانند اقتدارشان را اعمال کنند.
یکی از پیامدهای این استقلال این بود که طی بحران اخیر، بانکهای مرکزی اقتصادهای نوظهور حتی زودتر از نهادهای مشابهشان در دنیای توسعهیافته دست به افزایش نرخ بهره زدند. این اتفاق باعث شد برای اولین بار آنها از اتفاقات عقب نیفتند و بتوانند بر اوضاع پول و تورم مسلط بمانند.
روگوف با انتقاد از رویکرد برخی دولتهای کشورهای توسعهیافته که تصور میکنند ایجاد بدهی توسط دولت هزینه ندارد و «ناهار مجانی» در این زمینه برقرار است، میگوید اتفاقاً اقتصادهای نوظهور در دام این تصور نیفتادند و کنترل مناسبی روی بودجهشان اعمال کنند.
استثناهایی که خلاف جریان آب شنا کردهاند
آرژانتین و ونزوئلا از جمله کشورهایی هستند که این اقتصاددان به عنوان استثناهای اقتصادهای نوظهور نام میبرد. کشورهایی که گوش سیاستگذارانشان به توصیههای متعارف اقتصادی از جمله راهنماییهای IMF بدهکار نبوده و نتایج فاجعهباری رقم زدهاند. تورم افسارگسیخته آرژانتین در سال گذشته در صدر اخبار بوده و ونزوئلا کشوری است که شدیدترین افت تولید در دوران صلح را در تاریخ مدرن بشر رقم زده است.
البته ترکیه کشوری است که با وجود پیروی از رویههای غیرمتعارف در برخی ابعاد، به رشد اقتصادی ادامه داده است. کنت روگوف فکر میکند تداوم چنین رویکردهایی البته تا ابد جواب نمیدهد (در واقعیت هم ترکیه از تعدادی از این رویکردهای اشتباه دست کشید). البته آینده برای سایر کشورها هم به عقیده این اقتصاددان با نااطمینانیهای زیادی همراه است. تهدیدهای زیادی از جمله پوپولیسم، سطوح بالای بدهی، روند خلاف جهانیشدن، گذار سبز و مخارج فزاینده دفاعی میتواند تهدیدهایی برای اقتصاد جهانی باشد و انعطاف اقتصادهای نوظهور را محکمتر محک بزند.
تبادل نظر